کلمه جو
صفحه اصلی

unmediated

انگلیسی به انگلیسی

• without mediation

جملات نمونه

1. If the new telecommunications age brings unmediated democracy, what will happen to our carefully contrived constitutional system of checks and balances?
[ترجمه ترگمان]اگر عصر مخابرات جدید دموکراسی را به ارمغان آورد، چه اتفاقی برای سیستم قانون اساسی که به دقت ساخته ما است، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
[ترجمه گوگل]اگر عصر ارتباطات جدید، دموکراسی غیرمستقیم را به ارمغان بیاورد، چه اتفاقی خواهد افتاد که سیستم نظارتی و نظارتی ما با دقت پیش برود؟

2. Television gives ordinary citizens an unmediated, direct personal view of world events.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون به شهروندان عادی یک دیدگاه شخصی مستقیم از رویداده ای جهانی می دهد
[ترجمه گوگل]تلویزیون به شهروندان عادی می دهد که به طور مستقیم و مستقل از رویدادهای دنیای جهانی است

3. CASHL is the most typical unmediated document delivery service system in university library.
[ترجمه ترگمان]CASHL رایج ترین سیستم خدمات تحویل مدرک در کتابخانه دانشگاه است
[ترجمه گوگل]CASHL معمولترین سیستم تحویل مدرک اسناد در کتابخانه دانشگاه است

4. EMOTIONAL qualities, powerful images and unmediated expressiveness are the most prominent elements of contemporary architecture.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های EMOTIONAL، تصاویر قوی و بیانگری از برجسته ترین عناصر معماری معاصر هستند
[ترجمه گوگل]ویژگی های عاطفی، تصاویر قدرتمند و بیان بی واسطه برجسته ترین عناصر معماری معاصر هستند

5. They dream of an unmediated relationship between experience and the word.
[ترجمه ترگمان]آن ها آرزوی یک رابطه unmediated بین تجربه و کلمه را دارند
[ترجمه گوگل]آنها رویای یک رابطه غیرمستقیم بین تجربه و کلمه را می بینند

6. As spectators we are positioned as the eye of the camera and we gaze upon an apparently natural and unmediated scene.
[ترجمه ترگمان]به عنوان تماشاچی، ما به چشم دوربین قرار گرفته ایم و به یک صحنه ظاهرا طبیعی و unmediated نگاه می کنیم
[ترجمه گوگل]به عنوان تماشاگران ما به عنوان چشم دوربین قرار می گیریم و به یک صحنه ظاهرا طبیعی و غیرمترقبه نگاه می کنیم

7. He basks like a reptile in the warmth of my unmediated affection.
[ترجمه ترگمان]مثل یک حشره است که در گرمای عشق و محبت من حیوان خزنده است
[ترجمه گوگل]او در گرما از دلسوزی من احساس می کند مانند خزنده

8. The splitting of destinations to form pre- and post-mediated parts ensures that a mediated destination has the same quality of service as an unmediated destination.
[ترجمه ترگمان]تقسیم مقاصد به منظور تشکیل بخش های پیش و پس از واسطه تضمین می کند که یک مقصد واسطه کیفیت خدمات به عنوان مقصد unmediated را دارد
[ترجمه گوگل]تقسیم مقصد به شکل قبل و بعد از متعهد بودن، تضمین می کند که مقصد میانجی همان کیفیت خدمات را به عنوان یک مقصد غیر متمرکز دارد

9. With the end of the Mask series, Zeng began to pursue more unmediated forms of painterly expression.
[ترجمه ترگمان]با پایان سری ماسک ماسک، زنگ شروع به دنبال کردن بیشتر اشکال بیان نقاشی مانند کرد
[ترجمه گوگل]با پایان سری ماسک، زنگ شروع به دنبال کردن اشکال گمراه کننده تر از بیان هنری کرد

10. But those who wish to deny the conceptual basis of their writing in favor of unmediated expression risk falling into a dogmatic rigidity about writing.
[ترجمه ترگمان]اما کسانی که می خواهند اساس مفهومی نوشته خود را به نفع بیان of انکار کنند، در واقع در اثر کاهش خطر و سختی متعصبانه در مورد نوشتن، وارد عمل می شوند
[ترجمه گوگل]اما کسانی که مایل به رد پایه مفهومی نوشتار خود را به نفع ریسک بیان غیرمستقیم در معرض سفتی در مورد نوشتن هستند

11. But what Lin Heung does offer is a tasty and unmediated slice of Old Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]اما چیزی که لین Heung ارائه می دهد یک برش خوش مزه و خوش مزه از هنگ کنگ قدیم است
[ترجمه گوگل]اما آنچه Lin Heung در حال ارائه است، یک قطعه خوشمزه و ناسازگار قدیمی هنگ کنگ است

12. Hypertext links create a Branching or network structure that permits direct, unmediated jumps to related information.
[ترجمه ترگمان]لینک های ورودی یک ساختار شبکه یا شبکه ایجاد می کنند که به طور مستقیم به اطلاعات مرتبط اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]لینک های Hypertext ایجاد یک ساختار شاخه یا شبکه ای است که اجازه می دهد پرش مستقیم و غیر مستقیم به اطلاعات مرتبط

13. So that even a text like the Decalogue, which is represented as being the unmediated word of God, can appear in more than one version.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب حتی متنی مانند Decalogue که به عنوان کلمه \"خدای متعال\" شناخته می شود، می تواند در بیش از یک نسخه به نمایش درآید
[ترجمه گوگل]به طوری که حتی یک متن مانند دکوال، که به عنوان کلام غیرمستقیم خدا نمایان است، می تواند در بیش از یک نسخه ظاهر شود

14. This usually means we try avoiding menu structures and other types of abstract GUI's, but rather focus on interaction modalities that borrow their behavior from unmediated, real-world tasks.
[ترجمه ترگمان]این معمولا به این معنی است که ما از ساختار منو اجتناب می کنیم و انواع دیگر GUI انتزاعی را بررسی می کنیم، بلکه بر روی روش های تعامل که رفتار آن ها را از unmediated، وظایف دنیای واقعی به عاریت می گیریم، تمرکز می کنیم
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که ما سعی می کنیم از ساختارهای منو و سایر انواع رابط کاربری گرافیکی انتزاعی اجتناب کنیم، بلکه تمرکز بر شیوه های تعامل است که رفتار خود را از وظایف غیرمستقیم، دنیای واقعی قرض می گیرند

پیشنهاد کاربران

بی واسطه


کلمات دیگر: