کلمه جو
صفحه اصلی

scripted

انگلیسی به فارسی

اسکریپت، بصورت متن نمایشنامه دراوردن


انگلیسی به انگلیسی

• written in the form of a script, written as if for filming or broadcasting (of a text); programmed as a script (computers)
if a speech is scripted, it has been written in advance, although the speaker may try to pretend that it is spoken without preparation.

جملات نمونه

1. He read from a scripted speech and refused to answer any questions at all at the end of it.
[ترجمه ترگمان]او از یک سخنرانی کتبی شروع به خواندن کرد و از پاسخ دادن به هر سوالی در پایان آن خودداری کرد
[ترجمه گوگل]او از یک سخنرانی اسکریپت خواند و از پاسخ دادن به هر گونه سوال در پایان آن خواسته بود

2. The series was scripted to appeal to an international audience.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه برای جلب توجه به مخاطبان بین المللی نوشته شده است
[ترجمه گوگل]این سریال به درخواست یک مخاطب بین المللی به کار رفته است

3. To be where nothing I did had a scripted meaning.
[ترجمه ترگمان]اینکه جایی باشم که هیچ چیز رو هیچوقت معنی حرفاشو نشنیده بودم
[ترجمه گوگل]به جایی که هیچ چیز من معنی اسکریپت نداشته باشد

4. Everything is scripted for you; there is no room to use your mind or exercise discretionary power.
[ترجمه ترگمان]همه چیز برای شما نوشته می شود؛ هیچ جایی برای استفاده از ذهن یا اعمال قدرت اختیاری وجود ندارد
[ترجمه گوگل]همه چیز برای شما نوشته شده است هیچ جایی برای استفاده از ذهن و یا قدرت اختیار شما وجود ندارد

5. So are his mostly scripted comments in public settings and his reliance on veteran staff members for guidance.
[ترجمه ترگمان]بنابراین نظرات بیشتر او در زمینه تنظیمات عمومی و اتکا به اعضای کهنه کار کارکنان برای هدایت ها هستند
[ترجمه گوگل]بنابراین نوشته های او بیشتر در افکار عمومی در تنظیمات عمومی و وابستگی او به کارکنان جانباز برای راهنمایی است

6. Many were scripted by himself, and many edited by his valuable collaborator, Stewart MacAllister.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها توسط خودش نوشته شده بودند، و بسیاری از آن ها توسط هم کار ارزشمند او، استوارت MacAllister، ویرایش شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها توسط خودشان اسکریپت شده بودند، و بسیاری توسط همکار ارزشمند خود، استوارت مک آلستر، ویرایش شده بودند

7. He had prepared scripted answers.
[ترجمه ترگمان]پاسخ های کتبی آماده کرده بود
[ترجمه گوگل]او پاسخهای اسکریپتی آماده کرده بود

8. The leaders met during a carefully scripted visit to the White House.
[ترجمه ترگمان]این رهبران در طی دیدار محتاطانه از کاخ سفید با یکدیگر دیدار کردند
[ترجمه گوگل]رهبران در یک دیدار دقیق به کاخ سفید دیدار کردند

9. The scripted part of his performance was always flawless.
[ترجمه ترگمان]بهترین قسمت عملکرد او بی عیب و نقص بود
[ترجمه گوگل]بخش اسکریپت عملکرد او همیشه بی عیب و نقص بود

10. Everyone was given a scripted role to play.
[ترجمه ترگمان]به هر کس یک نقش کتبی برای بازی کردن داده شد
[ترجمه گوگل]هرکسی نقش اسکریپتی ایفا کرد

11. Custom procedure will not be scripted because'% s'is not a recognized article update command syntax.
[ترجمه ترگمان]رویه سفارشی از قبل نوشته نخواهد شد چون % s یک مقاله به روز به روز رسانی دستور دستور به روز رسانی نیست
[ترجمه گوگل]روش سفارشی نمیتواند اسکریپت شود، زیرا٪ s یک نسخۀ دستورالعمل update update article نیست

12. Replication custom procedures will not be scripted because the specified publication'% s'is a snapshot publication.
[ترجمه ترگمان]تکرار روش های مرسوم تکرار نخواهد شد چرا که انتشار مشخص شده % s یک انتشار عکس فوری است
[ترجمه گوگل]روش های سفارشی رونویسی به صورت اسکریپتی نخواهند بود، زیرا انتشار مشخص شده '٪ s' یک انتشار فوری است

13. The framework is customisable and reports can be scripted, providing interactive behaviour for those viewing on-line.
[ترجمه ترگمان]این چارچوب قابل تنظیم است و گزارش ها می توانند نوشته شوند، و رفتار تعاملی برای کسانی که روی خط هستند را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]چارچوب قابل تنظیم است و گزارش ها می توانند به صورت اسکریپت نمایش داده شوند و رفتار تعاملی را برای افرادی که به صورت آنلاین مشاهده می کنند، ارائه دهند

14. The more scripted traditional Tibetan songs and dances provoke stronger reactions.
[ترجمه ترگمان]دیگر آواز و رقص سنتی تبتی واکنش های قوی تر را تحریک می کند
[ترجمه گوگل]آهنگ های ترانه و رقص سنتی تبت محبوب تر، واکنش های قوی تر را تحریک می کنند

پیشنهاد کاربران

از قبل برنامه ریزی شده؛ فیلنامه نویسی شده


کلمات دیگر: