کلمه جو
صفحه اصلی

scott


سروالتر اسکات (نویسنده ی اسکاتلندی)

انگلیسی به فارسی

سروالتر اسکات (نویسنده‌ی اسکاتلندی)


انگلیسی به انگلیسی

• male first name

جملات نمونه

1. Scott gave him a sharp left jab to the ribs.
[ترجمه ترگمان]اسکات ضربه محکمی به دنده هایش زد
[ترجمه گوگل]اسکات او را به سمت چپ به سمت چپ سوار کرد

2. Have you seen Scott? --No, not today.
[ترجمه ترگمان]اسکات رو دیدی؟ نه، امروز نه
[ترجمه گوگل]آیا اسکات را دیدی؟ --نه امروز نه

3. Mr James Scott has a garage in Silbury and now he has just bought another garage in Pinhurst.
[ترجمه ترگمان]آقای جیمز اسکات گاراژ in دارد و الان یک گاراژ دیگر را در Pinhurst خریده است
[ترجمه گوگل]آقای جیمز اسکات یک گاراژ در سیلبوری دارد و حالا او فقط یک گاراژ دیگر را در Pinhurst خریداری کرده است

4. Councillor Scott has clocked up more than 25 years on the borough council.
[ترجمه ترگمان]Scott، یکی از اعضای شورا، بیش از ۲۵ سال است که این شورا را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]شورای اسکات بیش از 25 سال در شورای شهر فعالیت داشته است

5. Everyone went except for Scott and Dan.
[ترجمه ترگمان]همه رفته بودند به جز اسکات و دن
[ترجمه گوگل]هر کس به جز اسکات و دن رفت

6. Scott fell back a pace in astonishment.
[ترجمه ترگمان]اسکات با حیرت قدمی به عقب برداشت
[ترجمه گوگل]اسکات به سرعت با شگفتی افتاد

7. Scott opened up a 3-point lead in the first game.
[ترجمه ترگمان]اسکات اولین بازی را در بازی اول باز کرد
[ترجمه گوگل]اسکات یک بازی 3 امتیازی را در بازی اول انجام داد

8. Scott sat down at his desk and turned his attention to the file he had in front of him.
[ترجمه ترگمان]اسکان پشت میزش نشست و توجهش را به پرونده ای که جلویش قرار داشت معطوف کرد
[ترجمه گوگل]اسکات در میز خود نشسته و توجه خود را به پرونده ای که در مقابل او داشت، به سوی خود جلب کرد

9. Scott breaks away from his back-slapping admirers.
[ترجمه ترگمان]اسکات از پشتش جدا می شود و به admirers دست می زند
[ترجمه گوگل]اسکات از طرفداران عقب انداختن خود دور می شود

10. Scott of the Antarctic was a national hero of mythic proportions.
[ترجمه ترگمان]اسکات از قطب جنوب قهرمان ملی نسبت های اسطوره ای بود
[ترجمه گوگل]اسکات از قطب جنوب قهرمان ملی اسطوره بود

11. Mrs Scott is engaged with a customer at the moment.
[ترجمه ترگمان]خانم اسکات در حال حاضر با یک مشتری درگیر است
[ترجمه گوگل]خانم اسکات در حال حاضر با یک مشتری درگیر است

12. Scott died while he was on an expedition to the Antarctic in 19
[ترجمه ترگمان]اسکات در طی سفری به قطب جنوب در ۱۹ سالگی درگذشت
[ترجمه گوگل]اسکات در حالی که در 19 سپتامبر در اقیانوس آرام قطب جنوب کشته شد، کشته شد

13. I don't know why Mrs. Scott should have made such a song and dance about her daughter coming home at three o'clock in the morning.
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چرا خانم اسکات باید چنین ترانه و رقصی در حدود ساعت سه صبح به خانه بیاید
[ترجمه گوگل]من نمی دانم چرا خانم اسکات باید چنین ترانه ای و رقص در مورد دخترش را که سه ساعته صبح به خانه می آمد، بکشد

14. The novels of Scott are much in demand nowadays.
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از رمان های وال تر اسکات تقاضای زیادی دارند
[ترجمه گوگل]رمانهای اسکات در حال حاضر بسیار مورد تقاضا هستند


کلمات دیگر: