کلمه جو
صفحه اصلی

unlisted


فهرست نشده، در فهرست وارد نشده، ذکر نشده در فهرست، ذکر نشده در فهرست an unlisted phone number شمارهی تلفن که در دفتر تلفن ذکر نشده است

انگلیسی به فارسی

فهرست نشده، در فهرست وارد نشده، ذکر نشده در فهرست


فهرست نشده


انگلیسی به انگلیسی

• not listed (i.e. a telephone number)

جملات نمونه

1. an unlisted phone number
شماره ی تلفن که در دفتر تلفن ذکر نشده است

2. Doctors most often have unlisted home phone numbers to protect their privacy.
[ترجمه ترگمان]پزشکان اغلب شماره های تلفن خانگی را برای حفاظت از حریم خصوصی خود باز کرده اند
[ترجمه گوگل]پزشکان اغلب دارای شماره تلفن های خانه نیستند برای حفاظت از حریم خصوصی آنها

3. Its shares are traded on the Unlisted Securities Market.
[ترجمه ترگمان]سهام آن در بازار اوراق بهادار unlisted معامله می شود
[ترجمه گوگل]سهام آن در بازار اوراق بهادار بدون ثبت نام معامله می شود

4. It covers trading in all listed and unlisted securities, gilts, and other fixed interest securities on the London Stock Exchange.
[ترجمه ترگمان]این شرکت معاملات در تمامی اوراق بهادار ثبت شده و unlisted، gilts و دیگر اوراق بهادار سود ثابت در بورس اوراق بهادار لندن را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]این معاملات شامل معاملات اوراق بهادار، سهام و اوراق بهادار بدون ذکر شده در بورس اوراق بهادار لندن می باشد

5. This has resulted in several of the unlisted equity stakes being valued at a big discount to the quoted investments.
[ترجمه ترگمان]این موضوع منجر به چندین مورد از سهام دارایی unlisted شده در تخفیف بزرگ برای سرمایه گذاری نقل قول شده شده است
[ترجمه گوگل]این باعث شده است که تعدادی از سهام سهام بدون فهرست شده با تخفیف های بزرگ به سرمایه گذاری های نقل قول ارزشیابی شود

6. He / His number is unlisted.
[ترجمه ترگمان]او \/ شماره او unlisted است
[ترجمه گوگل]شماره او فهرست نشده است

7. Holdings of unlisted shares must not account for more than 15 percent of total investment.
[ترجمه ترگمان]سهام شرکت سهام unlisted نباید بیش از ۱۵ درصد کل سرمایه گذاری را در نظر داشته باشد
[ترجمه گوگل]سهام سهام بدون سهام باید بیش از 15 درصد کل سرمایه گذاری را نداشته باشد

8. A recent survey of unlisted telephone use in the United States shows that Californians value their right to privacy.
[ترجمه ترگمان]بررسی اخیر استفاده از تلفن همراه در ایالات متحده نشان می دهد که Californians حق خود را برای حفظ حریم خصوصی قائل هستند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی اخیر در مورد استفاده از تلفن های غیر مجاز در ایالات متحده نشان می دهد که کالیفرنیا حق دسترسی به حریم خصوصی خود را به ارمغان می آورد

9. However, after an unlisted enterprise it invests in gets listed, its unassigned shares as well as the allocated shares are not subject to this restriction.
[ترجمه ترگمان]با این حال، پس از سرمایه گذاری شرکتی که در آن سرمایه گذاری می شود، سهام unassigned و نیز سهام اختصاص داده شده در معرض این محدودیت نیستند
[ترجمه گوگل]با این حال، پس از یک شرکت سرمایه گذاری نشده که در آن سرمایه گذاری می شود، لیست شده است، سهام غیر اختصاص یافته و همچنین سهام اختصاص داده شده به این محدودیت ها اعمال نمی شود

10. Suntory is unlisted and controlled by Saji and his family.
[ترجمه ترگمان]Suntory توسط Saji و خانواده اش کنترل و کنترل می شود
[ترجمه گوگل]Suntory توسط Saji و خانواده اش رد و بدل شده است

11. The situation urgent needs setting up unlisted public company stock right exchanging market stock right.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت نیازمند راه اندازی یک شرکت سهامی عام در بازار سهام بازار است
[ترجمه گوگل]وضعیت اورژانسی نیازمند ایجاد بازار بورس اوراق بهادار بدون فهرست سهام مناسب است

12. Some hotel firms such as unlisted Global Hyatt Corp, are keen to buy hotels at knock-down prices in the next couple of years, as owners find it difficult to roll over their debt.
[ترجمه ترگمان]برخی از شرکت های هتل مانند unlisted Global Corp، مشتاق هستند که در چند سال آینده هتل ها را با قیمت های پایین خریداری کنند، زیرا مالکان آن را دشوار می یابند تا بدهی های خود را پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]برخی از هتل های هتل مانند Global Hyatt Corp بدون فهرست، علاقه مند به خرید هتل ها در قیمت های پایین دست در چند سال آینده هستند، زیرا صاحبان آن را سخت به رول بدهی خود

13. Unlisted Daewoo was placed under a debt rescheduling programme after its parent group went bankrupt in 199 Since restructuring under creditors it focuses on TVs, air conditioners and refrigerators.
[ترجمه ترگمان]\"unlisted دوو\" پس از ورشکستگی گروه اصلی خود در سال ۱۹۹ تحت برنامه زمانبندی بدهی قرار گرفت این برنامه در سال ۱۹۹ مورد توجه قرار گرفت این برنامه بر روی تلویزیون، دستگاه های تهویه هوا و یخچال تمرکز داشت
[ترجمه گوگل]پس از آنکه گروه والدین خود در سال 199 ورشکست شد، داوو تحت عنوان یک برنامه بازپرداخت بدهی قرار گرفت از آنجا که بازپرداخت تحت تعهدات، بر روی تلویزیون، تهویه مطبوع و یخچال و فریزر تمرکز می کند

14. Usually unlisted securities acquisition costs, the difficulty should be far less than the listed companies.
[ترجمه ترگمان]معمولا در هزینه های مربوط به مالکیت اوراق بهادار، مشکل باید بسیار کم تر از شرکت های فهرست شده باشد
[ترجمه گوگل]معمولا هزینه های خرید اوراق بهادار بدون فهرست، مشکل باید خیلی کمتر از شرکت های ذکر شده باشد

An unlisted phone number.

شماره‌ی تلفن که در دفتر تلفن ذکر نشده است.



کلمات دیگر: