کلمه جو
صفحه اصلی

pecking

انگلیسی به فارسی

تکه تکه کردن، نوک زدن، با نوک سوراخ کردن، دندان زدن


انگلیسی به انگلیسی

• act of striking with beak or pointed tool

جملات نمونه

1. his wife keeps pecking at him
زنش مرتب به او نیش می زند.

2. the woodpecker was pecking the tree all day
دارکوب تمام روز به درخت نوک می زد.

3. all day a woodpecker was pecking at an electric post
در تمام روز یک دارکوب به تیر برق نوک می زد.

پیشنهاد کاربران

نوک زدن


کلمات دیگر: