scrimshank
scrimshank
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• avoid fulfilling an obligation, shirk responsibility (british slang)
جملات نمونه
1. I can't allow you to scrimshank.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم به تو اجازه بدم که بری
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم به شما اجازه بدهم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم به شما اجازه بدهم
2. I can not admit you to scrimshank.
[ترجمه ترگمان] نمیتونم به \"scrimshank\" اعتراف کنم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم شما را به اسکارگر بپذیرم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم شما را به اسکارگر بپذیرم
3. I cann't bear you to scrimshank.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم شما را به scrimshank برسانم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم به شما بگویم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم به شما بگویم
4. It always has a strong connection of the act of the behavioral agent and this kind of act contains using privilege, abusing rights, scrimshank and self-seeking misconduct.
[ترجمه ترگمان]این نوع رفتار همیشه ارتباط قوی با عمل عامل رفتاری دارد و این نوع اقدام شامل استفاده از امتیاز، سو استفاده از حقوق، سو استفاده و سو رفتار خود است
[ترجمه گوگل]این همیشه ارتباطی قوی با عامل عامل رفتاری دارد و این نوع عمل شامل استفاده از امتیاز، سوءاستفاده از حقوق، سوءاستفاده و سوء قصد به دنبال خود است
[ترجمه گوگل]این همیشه ارتباطی قوی با عامل عامل رفتاری دارد و این نوع عمل شامل استفاده از امتیاز، سوءاستفاده از حقوق، سوءاستفاده و سوء قصد به دنبال خود است
5. B does not follow supervision by managerial team of A, or seriously break operation stipulation or the discipline of A, or scrimshank leading loss or negative influence to A.
[ترجمه ترگمان]ب تحت نظارت تیم مدیریتی الف قرار نمی گیرد، یا عمل جراحی را به طور جدی نقض می کند، یا نظم یک عمل یا نفوذ منفی یا منفی را به A تحمیل می کند
[ترجمه گوگل]B از نظارت تیم مدیریتی پیروی نمیکند، یا به طور جدی اختلال عملیات یا نظم و انضباط A یا ضایعه منجر به ضرب و شتم یا تاثیر منفی را بر عهده دارد
[ترجمه گوگل]B از نظارت تیم مدیریتی پیروی نمیکند، یا به طور جدی اختلال عملیات یا نظم و انضباط A یا ضایعه منجر به ضرب و شتم یا تاثیر منفی را بر عهده دارد
کلمات دیگر: