کلمه جو
صفحه اصلی

red panda

انگلیسی به انگلیسی

• reddish-brown mammal similar to the raccoon in appearance (found in from the himalayas to china), bearcat

جملات نمونه

1. Red panda does not belong to Ursidae.
[ترجمه ترگمان]پاندای قرمز به Ursidae تعلق ندارد
[ترجمه گوگل]پاندا قرمز متعلق به Ursidae نیست

2. The newborn is the first red panda to be born at the zoo in 15 years.
[ترجمه ترگمان]این نوزاد اولین پاندای قرمز است که در ۱۵ سال در باغ وحش متولد می شود
[ترجمه گوگل]نوزاد جدید اولین پاندا قرمز است که در 15 سال گذشته در باغ وحش متولد شده است

3. The game introduce: The lovely red panda withdraws previous remark flavor, he even likes to eat the fruit of various each kind now, lo, he takes off to have a fruit under the help of the squirrel.
[ترجمه ترگمان]این بازی معرفی می شود: پاندای قرمز دوست داشتنی طعم کلام قبلی را پس می زند، او حتی دوست دارد میوه های گوناگون را هم اکنون بخورد، البته، او برای کمک سنجاب به میوه نیاز دارد
[ترجمه گوگل]بازی معرفی پاندای قرمز دوست داشتنی عطر و طعم قبلی را رد می کند، او حتی دوست دارد که میوه های مختلفی از هر نوع را در اختیارش بگذارد، بله، او با کمک سنجاب می میرد

4. A baby red panda was born at the US National Zoo in Washington, DC on 16 June.
[ترجمه ترگمان]پاندا در باغ وحش ملی آمریکا در واشنگتن دی سی در ۱۶ ژوئن به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]پاندا قرمز رنگ در 16 ژوئن در باغ وحش ملی ایالات متحده در واشنگتن دی سی متولد شد

5. The red panda is a chestnut-colored panda with alternating light and dark rings on the tail.
[ترجمه ترگمان]پاندای قرمز یک پاندای سرخ - با نور alternating و حلقه های تیره دم دم است
[ترجمه گوگل]پاندا قرمز یک پاندای رنگارنگ شاه بلوط با حلقه های نور و تاریکی در دم است

6. Two-month-old twin Red Panda cubs make their debut at Taronga Zoo in March 2007 in Sydney, Australia.
[ترجمه ترگمان]دو بچه دو ماهه سرخ پاندا اولین کار خود را در باغ وحش Taronga در مارس ۲۰۰۷ در سیدنی استرالیا انجام دادند
[ترجمه گوگل]تولد دوقلوهای قرمز پاندا دوقلو در مارس 2007 در سیدنی، استرالیا، در باغ وحش Taronga اولین بار است

7. Hello! May I ask who created your Red Panda mascot costume?
[ترجمه ترگمان]! سلام میشه بپرسم کی اون لباس خوش شانسی پاندا رو درست کرده؟
[ترجمه گوگل]سلام! می توانم بپرسم که کدام لباس تزیین قرمز پاندا شما ساخته شده است؟

8. The giant panda shares its habitat with the red panda, golden monkeys, and various birds that are found nowhere else in the world.
[ترجمه ترگمان]پاندای غول پیکر زیستگاه خود را با پاندای قرمز، میمون ها طلا، و پرندگان مختلفی که در هیچ جای دیگر دنیا یافت می شوند، به اشتراک می گذارد
[ترجمه گوگل]پاندا غول پیکر آن را با پاندا قرمز، میمون های طلایی و پرندگان مختلف که هیچ جایی در جهان وجود ندارد، به اشتراک می گذارد

9. The distribution of red panda in Qionglai Mountains was discrete and existed many gaps and fragmentation trend. Thus, the protection of red panda in Qionglai Mountains should be further enhanced.
[ترجمه ترگمان]توزیع پاندا در کوهستان Qionglai گسسته بود و شکاف و روند تکه تکه کردن بسیاری وجود داشت بنابراین محافظت از پاندای قرمز در کوهستان Qionglai باید بیشتر افزایش یابد
[ترجمه گوگل]توزیع پاندا قرمز در کوه های کیونگلی گسسته بود و بسیاری از شکاف ها و روند تقسیم بندی وجود داشت بنابراین، حفاظت از پاندا قرمز در کوه Qionglai باید بیشتر افزایش یافته است

10. This high-altitude landscape of snow and rock is home to the snow leopard, musk deer, and red panda.
[ترجمه ترگمان]این منظره ارتفاع بالای برف و صخره خانه پلنگ برفی، گوزن شمالی و پاندای قرمز است
[ترجمه گوگل]این منظره ارتفاع بالا از برف و سنگ به پلنگ برفی، گوزن مشک و پاندا قرمز می باشد

11. Dog probes specific fot the 38 automates delineated 71 homologous segments in the metaphase chromosomes of red panda.
[ترجمه ترگمان]probes سگ به طور خاص در ۳۸ بخش homologous در کروموزوم های metaphase پاندای قرمز مشخص می شود
[ترجمه گوگل]سگ ها به طور خاص 38 دستگاه اتوماتیک 71 بخش homologous در کروموزوم متافاز پاندا قرمز را تعریف کردند

12. Both are distantly related to the raccoon, ringtail, and red panda, and a recent genetic analysis showed that they are only distantly related to each other.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها از نظر the، ringtail، و پاندای قرمز خویشاوند هستند، و یک آنالیز ژنتیکی جدید نشان داد که آن ها تنها خویشاوند دور هستند
[ترجمه گوگل]هر دوی این موارد به طور مساوی مربوط به راکون، حلقه زنی و پاندا قرمز است و یک تجزیه و تحلیل ژنتیکی اخیر نشان داد که آنها تنها به صورت دور از هم هستند

13. It may not be the way Mother Nature intended it, but a house cat in the Netherlands has adopted a baby red panda.
[ترجمه ترگمان]ممکن است اینطور نباشد که مادر طبیعت قصد آن را دارد، اما یک گربه خانگی در هلند یک پاندا را به فرزندی قبول کرده است
[ترجمه گوگل]این ممکن نیست که مادر طبیعت آن را در نظر بگیرد، اما یک گربه خانه در هلند پاندا قرمز رنگ را گرفته است

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. Habitat selection by the sympatric species, Giant panda and Red panda was studied in Yele Natural Reserve, Mianning County of Sichuan province from 1994 to 199
[ترجمه ترگمان]پاندا و پاندا از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹ در بخش sympatric طبیعی، بخش Mianning از استان سیشوان در سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹ مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]انتخاب حیوانات توسط گونه های سمپاتری، پاندا غول پاندا و پاندا قرمز در سال های 1994 تا 199 در طبیعت طبیعی ییل، استان مینگینگ استان سیچوان مورد مطالعه قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

پاندای قرمز


کلمات دیگر: