کلمه جو
صفحه اصلی

reel off


(به سرعت) تولید کردن، نوشتن، گرفتن (و غیره)

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: say or recite quickly and fluently.

- He reeled off a dozen excuses for being late.
[ترجمه ترگمان] چند بار بهانه آورد تا دیر کند
[ترجمه گوگل] او دچار عذاب وجدان شد

• say easily, say in one continuous utterance

جملات نمونه

1. My grandmother often reeled off one story after another.
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ من اغلب یک داستان را بعد از دیگری قطع می کرد
[ترجمه گوگل]مادربزرگ من اغلب یک داستان پس از دیگری را خاموش کرد

2. She reeled off the titles of a dozen or so of the novels.
[ترجمه ترگمان]روت در حالی که از روی جلد دوازده تا از رمان پایین می آمد،
[ترجمه گوگل]او عناوین یک دهه یا بیشتر از رمان ها را باز کرد

3. She immediately reeled off several names.
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله چندین اسم را دور زد
[ترجمه گوگل]او بلافاصله چندین اسم را خاموش کرد

4. The Yankees reeled off 1straight wins.
[ترجمه ترگمان]یانکی ها راست و راست برده بودند
[ترجمه گوگل]یانکی ها برنده 1 برابری شدند

5. He can reel off a letter if the manager asks for one.
[ترجمه ترگمان]اگر مدیر تقاضا کند، می تواند یک نامه را خاموش کند
[ترجمه گوگل]او می تواند یک نامه را در صورت نیاز به مدیر بخواند

6. The old sailor reeled off one story after another.
[ترجمه ترگمان]ملوان پیر یکی پس از دیگری از ماجرا دور شد
[ترجمه گوگل]ملوان قدیمی یک داستان را پس از دیگری راند

7. Jack reeled off a list of names.
[ترجمه ترگمان]جک لیست اسامی را از دست داد
[ترجمه گوگل]جک یک لیست از نام ها را خاموش کرد

8. The old man reeled off the names of his twenty-two grandchildren.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد اسم بیست و دو نوه خود را دور زد
[ترجمه گوگل]پیرمرد نامهای بیست و دو نوه او را خرد کرد

9. She reeled off my 752 failings, whereas I was tongue-tied.
[ترجمه ترگمان]او از خطاهای من دور افتاده بود در حالی که زبانم بسته بود
[ترجمه گوگل]او 752 بار شکست خورد، در حالی که من زبان را دوست داشتم

10. Reel off the raw silk fiber from the cocoons.
[ترجمه ترگمان]فیبر ابریشم خام را از پیله دور کنید
[ترجمه گوگل]فیبر ابریشم خام را از پیکون ها بردارید

11. John can always reel off a poem or two if the magazine asks for one.
[ترجمه ترگمان]جان همیشه می تواند یک شعر یا دو شعر را در صورتی که مجله به دنبال آن باشد، پرت کند
[ترجمه گوگل]جان همیشه می تواند یک شعر یا دو قطعه را برای مجله بخواند

12. He could reel off the dates of the kings of England.
[ترجمه ترگمان]او می توانست تاریخ پادشاهان انگلستان را از هم جدا کند
[ترجمه گوگل]او می تواند از تاریخ پادشاهان انگلستان دور شود

13. Any seasoned user can reel off a string of examples of how the old Finder has needlessly got in their way – usually by hanging for seconds at a time displaying the spinning beachball of death.
[ترجمه ترگمان]هر کاربر seasoned می تواند یک رشته از مثال های این که چگونه the قدیمی به طور غیر ضروری به روش خود گیر کرده است - - معمولا با دار زدن چند ثانیه در زمانی که the اسپین مرگ را به نمایش می گذارد، دور کند
[ترجمه گوگل]هر کاربر چاشنی می تواند یک رشته از نمونه هایی از چگونگی بی احتیاطی قدیمی یاب را به دست بیاورد - معمولا معمولا به مدت چند ثانیه در یک زمان نمایش داده می شود

14. They hold up one finger at a reel off these things, so I won't lose track.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک انگشتش را روی یک حلقه از این چیزها نگه می دارند، بنابراین مسیر را از دست نخواهم داد
[ترجمه گوگل]آنها یک انگشت را روی یک حلقه از این چیزها نگه می دارند، بنابراین مسیر را از دست نخواهم داد


کلمات دیگر: