(پزشکی) ویژه گر بیماری های کودکان، پزشک کودک، کودک پزشک (pediatrist هم می گویند)، پزشک متخصص اطفال، ویژه گر بیماریهای کودکان
pediatrician
(پزشکی) ویژه گر بیماری های کودکان، پزشک کودک، کودک پزشک (pediatrist هم می گویند)، پزشک متخصص اطفال، ویژه گر بیماریهای کودکان
انگلیسی به فارسی
پزشک متخصص اطفال، ویژه گر بیماریهای کودکان
متخصص اطفال، پزشک متخصص اطفال، ویژه گر بیماریهای کودکان
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a doctor specializing in the medical care of children.
• doctor who specializes in treating children
جملات نمونه
1. If their pediatrician is telling them to wait, that their child will outgrow it, the parents know better.
[ترجمه ترگمان]اگر پزشک اطفال آن ها به آن ها بگوید که صبر کنند، کودک آن ها را فرا خواهد گرفت، والدین بهتر می دانند
[ترجمه گوگل]اگر متخصص اطفال آنها را به آنها بگوید صبر کنند، فرزندانشان از آن فرار کنند، والدین بهتر می دانند
[ترجمه گوگل]اگر متخصص اطفال آنها را به آنها بگوید صبر کنند، فرزندانشان از آن فرار کنند، والدین بهتر می دانند
2. Renowned pediatrician Berry Brazelton wrote an article in 196that changed the way parents approach toilet training.
[ترجمه ترگمان]بری brazelton، پزشک مشهور، مقاله ای را در سال ۱۹۶ نوشت که شیوه زندگی والدین را تغییر داد
[ترجمه گوگل]Berry Brazelton، پزشک متخصص اطفال، در سال 1962 مقاله ای نوشت که تغییراتی را در والدین انجام داد
[ترجمه گوگل]Berry Brazelton، پزشک متخصص اطفال، در سال 1962 مقاله ای نوشت که تغییراتی را در والدین انجام داد
3. Q. . My pediatrician gives our son a flu shot every fall.
[ترجمه f.m] پزشک متخصص اطفال من هر پاییزبه پسرمان یک آمپول انفولانزا میزند.
[ترجمه ترگمان]سوال: پزشک اطفال من هر پاییز به پسر ما واکسن می زند[ترجمه گوگل]Q پزشک متخصص اطفال پس از هر سقوط، آنفولانزا را به پسر ما می دهد
4. An alert pediatrician has an excellent opportunity to nurture this.
[ترجمه ترگمان]یک پزشک متخصص اورژانس یک فرصت عالی برای پرورش این موضوع دارد
[ترجمه گوگل]متخصص اطفال هشدار یک فرصت عالی برای پرورش این دارد
[ترجمه گوگل]متخصص اطفال هشدار یک فرصت عالی برای پرورش این دارد
5. The pediatrician, the child psychologist, and the local organizers all exist.
[ترجمه ترگمان]پزشک اطفال، روانشناس کودک، و سازمان دهندگان محلی همگی وجود دارند
[ترجمه گوگل]پزشک متخصص اطفال، روانشناس کودک و سازمان دهندگان محلی همه وجود دارند
[ترجمه گوگل]پزشک متخصص اطفال، روانشناس کودک و سازمان دهندگان محلی همه وجود دارند
6. It is awkward to call the pediatrician every time the baby has a new blemish on her cheek.
[ترجمه ترگمان]عجیبه که هر بار که بچه یه کبودی جدید روی گونه اش داره، بهش زنگ بزنی
[ترجمه گوگل]هر بار کودک دچار پوسیدگی تازه روی صورتش است، تماس با پزشک متخصص اطفال ناخوشایند است
[ترجمه گوگل]هر بار کودک دچار پوسیدگی تازه روی صورتش است، تماس با پزشک متخصص اطفال ناخوشایند است
7. He's a pediatrician a children's doctor.
[ترجمه hiv345] این پزشک متخصص اطفال یا کودکان است.
[ترجمه ترگمان]پزشک اطفال است[ترجمه گوگل]او یک متخصص اطفال یک دکتر فرزند است
8. Ultimately, the fishing is always a pediatrician, is really the ability to angle for praise.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، ماهیگیری همیشه یک پزشک اطفال است و واقعا توانایی زاویه تعریف و تمجید است
[ترجمه گوگل]در نهایت، ماهیگیری همیشه متخصص اطفال است، واقعا توانایی زاویه برای ستایش است
[ترجمه گوگل]در نهایت، ماهیگیری همیشه متخصص اطفال است، واقعا توانایی زاویه برای ستایش است
9. I am an experienced pediatrician working in a well - known's hospital in Shanghai.
[ترجمه ترگمان]من یک پزشک متخصص در حال کار در یک بیمارستان معروف در شانگهای هستم
[ترجمه گوگل]من یک متخصص اطفال با تجربه در بیمارستان شناخته شده در شانگهای هستم
[ترجمه گوگل]من یک متخصص اطفال با تجربه در بیمارستان شناخته شده در شانگهای هستم
10. If you're a pediatrician, you may see infants and children.
[ترجمه ترگمان]اگر پزشک اطفال هستید، می توانید کودکان و کودکان را ببینید
[ترجمه گوگل]اگر متخصص اطفال هستید، ممکن است نوزادان و کودکان را مشاهده کنید
[ترجمه گوگل]اگر متخصص اطفال هستید، ممکن است نوزادان و کودکان را مشاهده کنید
11. The nation's pediatrician laureate is preparing to lay down his black bag ( James Traub ).
[ترجمه ترگمان]متخصص اطفال این کشور در حال آماده شدن برای دراز کشیدن کیف سیاهش (جیمز traub)است
[ترجمه گوگل]برنده جایزه پزشک متخصص کشور در حال آماده سازی کیسه سیاه خود (James Traub) است
[ترجمه گوگل]برنده جایزه پزشک متخصص کشور در حال آماده سازی کیسه سیاه خود (James Traub) است
12. Michael Cabana, a pediatrician at the University of Michigan's C.
[ترجمه ترگمان]مایکل Cabana، پزشک اطفال در دانشگاه میشیگان سی
[ترجمه گوگل]مایکل کابایا، متخصص اطفال در دانشگاه میشیگان C
[ترجمه گوگل]مایکل کابایا، متخصص اطفال در دانشگاه میشیگان C
13. Remember your father - in - law's a pediatrician.
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که پدر شوهر شما یک پزشک اطفال است
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید پدر و مادر شما در یک پزشک متخصص اطفال است
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید پدر و مادر شما در یک پزشک متخصص اطفال است
14. Each time, Madison's pediatrician prescribed antibiotics to kill the bacteria.
[ترجمه ترگمان]هر بار پزشک اطفال \"مادیسون\" برای کشتن باکتری ها آنتی بیوتیک تجویز کرد
[ترجمه گوگل]متخصص اطفال مدیسون هر بار آنتی بیوتیک ها را برای کشتن باکتری ها تجویز می کند
[ترجمه گوگل]متخصص اطفال مدیسون هر بار آنتی بیوتیک ها را برای کشتن باکتری ها تجویز می کند
15. The nation's pediatrician laureate is preparing to lay down his black bag.
[ترجمه ترگمان]متخصص اطفال این کشور در حال آماده شدن برای دراز کشیدن کیف سیاهش است
[ترجمه گوگل]برنده جایزه پزشک متخصص زنان در حال آماده سازی کیسه سیاه خود است
[ترجمه گوگل]برنده جایزه پزشک متخصص زنان در حال آماده سازی کیسه سیاه خود است
پیشنهاد کاربران
پزشک اطفال
متخصص اطفال
کلمات دیگر: