کلمه جو
صفحه اصلی

unmarred

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of marred.

• not marred, not damaged

جملات نمونه

1. Their sleek, unmarred pelts are prime quarry for seal hunters.
[ترجمه ترگمان]این پوست تر و تمیز آن ها پوست قوی و قوی برای نشان دادن شکارچیان است
[ترجمه گوگل]شلوارهای براق و نابالغ آنها نخستین معدن برای شکارچیان مهر و موم هستند

2. An unmarred, sweet moment shared.
[ترجمه ترگمان]یک لحظه شیرین و شیرین در میان بود
[ترجمه گوگل]یک لحظه نابالغ، شیرین مشترک است

3. Can you fix him up with one of your unmarred friends?
[ترجمه ترگمان]میتونی با یکی از دوستات خوبش کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید او را با یکی از دوستان ناتو خود تعمیر کنید؟

4. It is the wildest of the wild, a glacier- scoured terrain unmarred by roads, tugged at by wind, on the shoulder of the Continental Divide.
[ترجمه ترگمان]این کوه the است، یک زمین یخچال طبیعی که به وسیله جاده ها، توسط باد، بر روی شانه بخش اروپایی کشیده شده است
[ترجمه گوگل]این وحشی ترین وحشی است، یک زمین یخچال و فاضلاب که توسط جاده ها نابود می شود، توسط باد بریده می شود، بر روی شانه تقسیم قاره ای

5. When you accidentally singe your finger on the stove, clean the skin and apply light pressure with the finger pads of your unmarred hand.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به طور تصادفی انگشت خود را بر روی اجاق گاز قرار دهید، پوست را تمیز کنید و فشار نور را با کف دست تان اعمال کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما به طور تصادفی انگشت خود را بر روی اجاق گاز بخوانید، پوست را تمیز کنید و با استفاده از انگشتان دست خود دست نیافتنی فشار کمتری اعمال کنید

6. After years of "chatting," I actually heard her voice: a weathered, pretty thing, seemingly encased in a bygone era, unmarred by modernity.
[ترجمه ترگمان]بعد از سال ها \"گپ زدن\"، من در واقع صدای او را شنیدم: یک چیز زیبا، زیبا، که ظاهرا در یک دوره باستانی پوشانده شده بود، قبل از این به واسطه مدرنیته بود
[ترجمه گوگل]پس از سالها 'چت'، صدای او صدای آرام و دلپذیر را شنیدم، که به نظر می رسید در یک دوران گذشته قرار گرفته بود، بدون مدرنیته

7. On the adjacent track, my train, the Kilimanjaro Express (which, curiously, goes nowhere near Mount Kilimanjaro), looked natty by comparison, its dark-olive paint unmarred.
[ترجمه ترگمان]در مسیر مجاور، قطار من، قطار سریع السیر کلیمانجارو (که به طور عجیبی به کوه کلیمانجارو رفته بود)با مقایسه رنگ تیره و زیتونی رنگ خود مانند قبل به نظر رسید
[ترجمه گوگل]در مسیر مجاور، قطار من، Kilimanjaro اکسپرس (که، کنجکاو است، در نزدیکی کوه Kilimanjaro حرکت می کند)، کمی نسبت به نقاشی، نقاشی تاریک رنگ زیتون خود را unmarred


کلمات دیگر: