باز پژواک، دوبار منعکس شدن صدا در کوه و غیره، دوباره منعکس شدن، چندبار برگشتن، پیچیدن، دوباره برگرداندن
reecho
باز پژواک، دوبار منعکس شدن صدا در کوه و غیره، دوباره منعکس شدن، چندبار برگشتن، پیچیدن، دوباره برگرداندن
انگلیسی به فارسی
باز پژواک، دوبار منعکس شدن (صدا در کوه و غیره)
بازخوانی، باز پژواک
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: re-echoes, reechoes, re-echoing, reechoing, re-echoed, reechoed
حالات: re-echoes, reechoes, re-echoing, reechoing, re-echoed, reechoed
• : تعریف: of a sound, to echo again; reverberate; resound.
• مشابه: resound
• مشابه: resound
اسم ( noun )
• (1) تعریف: reechoes (re-echoes)
• (2) تعریف: a repeated echo or sound.
• reverberate again, resonate again, echo again
جملات نمونه
1. Their shouts reechoed througth the forest.
[ترجمه ترگمان]فریادهای آن ها در جنگل طنین می افکند
[ترجمه گوگل]فریادهای آنها از طریق جنگل باز می شود
[ترجمه گوگل]فریادهای آنها از طریق جنگل باز می شود
2. Their shouts re-echoed through the valley.
[ترجمه ترگمان]فریادهای آن ها در دره طنین می افکند
[ترجمه گوگل]فریادهای آنها از طریق دره نفوذ کردند
[ترجمه گوگل]فریادهای آنها از طریق دره نفوذ کردند
3. The square echoed and re-echoed to the boom of a 21-gun salute.
[ترجمه ترگمان]این میدان تکرار شد و تکرار شد و صدای شلیک ۲۱ تفنگ به گوش رسید
[ترجمه گوگل]این مربع با تکیه بر یک آرایش 21 نفره، هماهنگ شده و دوباره تکمیل شد
[ترجمه گوگل]این مربع با تکیه بر یک آرایش 21 نفره، هماهنگ شده و دوباره تکمیل شد
4. The valley reechoed her clear and melodious singing.
[ترجمه ترگمان]در این دره آواز clear و melodious به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]دره خواننده روشن و ملودیک خود را بازگو کرد
[ترجمه گوگل]دره خواننده روشن و ملودیک خود را بازگو کرد
5. He has constantly re-echoed the main theme of his acceptance speech:'We want to be proud again!'.
[ترجمه ترگمان]او پیوسته موضوع اصلی سخنرانی پذیرش خود را تکرار کرده است: ما می خواهیم دوباره افتخار کنیم!
[ترجمه گوگل]او به طور مداوم از موضوع اصلی سخنرانی پذیرفته شده خود 'ما می خواهیم دوباره افتخار کنیم' را بازگو کردیم
[ترجمه گوگل]او به طور مداوم از موضوع اصلی سخنرانی پذیرفته شده خود 'ما می خواهیم دوباره افتخار کنیم' را بازگو کردیم
6. Their shouts re-echoed through the darkness.
[ترجمه ترگمان]فریادهای آن ها در تاریکی طنین انداز شد
[ترجمه گوگل]فریادهای آنها از طریق تاریکی دوباره تکرار شد
[ترجمه گوگل]فریادهای آنها از طریق تاریکی دوباره تکرار شد
7. Her words re-echoed in his mind.
[ترجمه ترگمان]کلمات او در ذهنش طنین انداز شد
[ترجمه گوگل]کلمات او دوباره در ذهن او تکرار شد
[ترجمه گوگل]کلمات او دوباره در ذهن او تکرار شد
8. "One, two". The loud and powerful passwords reecho in the playground.
[ترجمه ترگمان]\"یک، دو\" گذرواژه های اصلی و قدرتمند reecho در زمین بازی
[ترجمه گوگل]'یک دو' کلمه عبور با صدای بلند و قدرتمند reecho در زمین بازی
[ترجمه گوگل]'یک دو' کلمه عبور با صدای بلند و قدرتمند reecho در زمین بازی
9. To resound in or as if in a succession of echoes; reecho.
[ترجمه ترگمان]انعکاس صدا در آن منعکس می شد و در آن منعکس می شد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یا به نظر می رسد در یک بعد از انعکاس؛ بازخوانی
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یا به نظر می رسد در یک بعد از انعکاس؛ بازخوانی
کلمات دیگر: