(به ویژه برای تعدیل حوزه های انتخاباتی) دوباره حوزه بندی کردن، به بخش های انتخاباتی جدید تقسیم کردن
redistrict
(به ویژه برای تعدیل حوزه های انتخاباتی) دوباره حوزه بندی کردن، به بخش های انتخاباتی جدید تقسیم کردن
انگلیسی به فارسی
(بهویژه برای تعدیل حوزههای انتخاباتی) دوباره حوزهبندی کردن، به بخشهای انتخاباتی جدید تقسیم کردن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: redistricts, redistricting, redistricted
حالات: redistricts, redistricting, redistricted
• : تعریف: to change the boundary lines of (districts, esp. electoral ones).
• redivide into districts, repartition into regions
کلمات دیگر: