تجدید انتخاب کردن، دوباره گزیدن
reelect
تجدید انتخاب کردن، دوباره گزیدن
انگلیسی به فارسی
تجدید انتخاب کردن، دوباره گزیدن
مجددا انتخاب کنید، تجدید انتخاب کردن، دوباره گزیدن
انگلیسی به انگلیسی
( verb )
حالات: reelecting, reelected
مشتقات: reelection (n.)
حالات: reelecting, reelected
مشتقات: reelection (n.)
• : تعریف: to be chosen again by means of voting; to elect again.
- The senator was reelected to a third term.
[ترجمه ترگمان] سناتور برای سومین بار انتخاب شد
[ترجمه گوگل] سناتور برای سومین بار مجددا انتخاب شد
[ترجمه گوگل] سناتور برای سومین بار مجددا انتخاب شد
• elect again, choose again by voting; elect anew, choose anew by voting
when someone such as an mp or a trade union official is re-elected, they win a new election and are therefore able to continue in their position as mp or union official.
when someone such as an mp or a trade union official is re-elected, they win a new election and are therefore able to continue in their position as mp or union official.
جملات نمونه
1. The committee voted to re-elect him chairman.
[ترجمه ترگمان]این کمیته به انتخاب مجدد وی رای داد
[ترجمه گوگل]این کمیته رأی داد که رئیس خود را مجددا انتخاب کند
[ترجمه گوگل]این کمیته رأی داد که رئیس خود را مجددا انتخاب کند
2. Morris was re-elected for a third term.
[ترجمه ترگمان]موریس برای دوره سوم انتخاب شد
[ترجمه گوگل]موریس برای سومین بار مجددا انتخاب شد
[ترجمه گوگل]موریس برای سومین بار مجددا انتخاب شد
3. In general, incumbents have a 94 per cent chance of being re-elected.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، متصدیان متصدیان تعداد ۹۴ درصد شانس انتخاب مجدد را دارند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، شرکت کنندگان دارای 94 درصد احتمال انتخاب مجدد را دارند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، شرکت کنندگان دارای 94 درصد احتمال انتخاب مجدد را دارند
4. The president will pursue lower taxes if he is re-elected.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور در صورتی که مجددا انتخاب شود، مالیات های کم تر را دنبال خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر او مجددا انتخاب شود، رئیس جمهور مالیات پایینتری را دنبال خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر او مجددا انتخاب شود، رئیس جمهور مالیات پایینتری را دنبال خواهد کرد
5. He was reelected for four consecutive terms.
[ترجمه ترگمان]او برای چهار دوره متوالی انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او برای چهار دوره متوالی انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او برای چهار دوره متوالی انتخاب شد
6. It was partly the fragmentation of the opposition which helped to get the Republicans re-elected.
[ترجمه ترگمان]این بخشی از اتحاد مخالفان بود که به دریافت مجدد جمهوری خواهان کمک کردند
[ترجمه گوگل]این تا حدودی تقلید از مخالفان بود که به ایجاد مجدد انتخابات جمهوریخواهان کمک کرد
[ترجمه گوگل]این تا حدودی تقلید از مخالفان بود که به ایجاد مجدد انتخابات جمهوریخواهان کمک کرد
7. By popular request, the chairman was re-elected.
[ترجمه ترگمان]با درخواست عمومی، رئیس دوباره انتخاب شد
[ترجمه گوگل]با درخواست مردمی، رئیس مجددا انتخاب شد
[ترجمه گوگل]با درخواست مردمی، رئیس مجددا انتخاب شد
8. He was overwhelmingly re-elected as party leader.
[ترجمه ترگمان]او به شدت به عنوان رهبر حزب انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او به شدت به عنوان رهبر حزب انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او به شدت به عنوان رهبر حزب انتخاب شد
9. Newspapers predicted that Davis would be re-elected.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها پیش بینی کردند که دیویس مجددا انتخاب خواهد شد
[ترجمه گوگل]روزنامه ها پیش بینی کرده اند که دیویس مجددا انتخاب خواهد شد
[ترجمه گوگل]روزنامه ها پیش بینی کرده اند که دیویس مجددا انتخاب خواهد شد
10. The council re-elected him unopposed as party leader.
[ترجمه ترگمان]این شورا او را بدون مخالفت به عنوان رهبر حزب انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]این شورا او را به عنوان رهبر حزب انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]این شورا او را به عنوان رهبر حزب انتخاب کرد
11. He has been reelected to Parliament.
[ترجمه ترگمان]او دوباره به پارلمان انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]او به پارلمان انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]او به پارلمان انتخاب شده است
12. She was re-elected to parliament.
[ترجمه ترگمان]او مجددا به پارلمان انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او مجددا به پارلمان انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او مجددا به پارلمان انتخاب شد
13. The President promised across-the-board tax cuts if re-elected.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور قول داد که در صورت انتخاب مجدد، کاهش های مالیاتی را تصویب کند
[ترجمه گوگل]اگر مجددا انتخاب شود، رئیس جمهور وعده داده است که کاهش مالیات بر روی صندوق قرار گیرد
[ترجمه گوگل]اگر مجددا انتخاب شود، رئیس جمهور وعده داده است که کاهش مالیات بر روی صندوق قرار گیرد
14. This scandal could seriously jeopardize his chances of being re-elected.
[ترجمه ترگمان]این رسوایی به شدت شانس خود برای انتخاب مجدد را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل]این رسوایی می تواند به طور جدی شانس خود را برای انتخاب مجدد به خطر اندازد
[ترجمه گوگل]این رسوایی می تواند به طور جدی شانس خود را برای انتخاب مجدد به خطر اندازد
15. Mr Reynolds was re-elected by 102 votes to 60.
[ترجمه ترگمان]آقای رینولدز ۱۰۲ رای به ۶۰ رای انتخاب شد
[ترجمه گوگل]آقای رینولدز توسط 102 رای برای 60 انتخاب شد
[ترجمه گوگل]آقای رینولدز توسط 102 رای برای 60 انتخاب شد
کلمات دیگر: