کلمه جو
صفحه اصلی

scrubbing brush


جاروب زبر

انگلیسی به فارسی

قلم مو پاک کن


انگلیسی به انگلیسی

• brush with short hard bristles used for scrubbing and for heavy cleaning, scrub brush

جملات نمونه

1. Washing dollies Warm water, washing-up liquid, scrubbing brush and cloths, plus waterproof dolls, are an irresistible combination.
[ترجمه ترگمان]شستن dollies آب گرم، شستن - مایع شستن، تمیز کردن برس و لباس ها، به اضافه عروسک های ضد آب، یک ترکیب غیرقابل مقاومت هستند
[ترجمه گوگل]وسایل نقلیه شستشو آب گرم، مایع شستشو، قلم مو و پارچه، و همچنین عروسک ضد آب، ترکیبی غیر قابل مقاومت هستند

2. She used the soap, but not the scrubbing brush.
[ترجمه ترگمان]اون از صابون استفاده کرد اما نه برس تمیز
[ترجمه گوگل]او از صابون استفاده کرد، اما نه قلم مو پاک کننده

3. Another is a yogi on the scrubbing brush.
[ترجمه ترگمان]دیگری a روی برس scrubbing است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از یوگی ها بر روی قلم مو است

4. She fetchedsoft soap, and flannel, and a new scrubbing brush from the storeroom.
[ترجمه ترگمان]او صابون، صابون و پارچه فلانل و برس تازه را از انبار بیرون می آورد
[ترجمه گوگل]او صابون fetchedsoft و flannel و یک قلم مو جدید را از انبار گذاشت

5. A little dog who hates baths hides his scrubbing brush then becomes so dirty that his family does not recognize him.
[ترجمه ترگمان]یک سگ کوچک که از حمام نفرت دارد، برس scrubbing را پنهان می کند، سپس آنقدر کثیف می شود که خانواده اش او را نمی شناسند
[ترجمه گوگل]یک سگ کوچولو که از حمام می لرزد، قلم مو را پاک می کند و آنقدر کثیف می شود که خانواده اش او را تشخیص نمی دهد

6. Do not use a scrubbing brush on the vinyl window. It will scratch.
[ترجمه ترگمان]از برس scrubbing در پنجره vinyl استفاده نکنید حتما همین کار را خواهد کرد
[ترجمه گوگل]از یک برس سوزنی در پنجره وینیل استفاده نکنید خارش خواهد شد

7. She sets to work with the scrubbing brush.
[ترجمه ترگمان]اون با برس کار میکنه
[ترجمه گوگل]او برای کار با قلموی خراش تنظیم می کند

8. Father would give you a belt over the head with the scrubbing brush.
[ترجمه ترگمان]پدر به تو یه کمربند با برس تمیز میده
[ترجمه گوگل]پدر با یک برس سوزن یک کمربند را روی سر قرار می دهد

9. A fork and a couple of shining spoons lay beside it, along with the washboard and scrubbing brush.
[ترجمه ترگمان]یک چنگال و دو قاشق درخشان کنار آن دراز کشیده بود و از تخته رختشویی و برس شسته شده بود
[ترجمه گوگل]یک چنگال و چند قاشق درخشان در کنار آن، همراه با شستشو و قلم مو خالی می گذارند

10. I can't quite picture Veronica down on her knees with a scrubbing brush.
[ترجمه ترگمان]من نمیتونم \"ورونیکا\" رو با یه برس تمیز روی زانوهاش تصور کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم ورونیکا را با یک برس شستشو بر روی زانوهایم بگذارم

11. Grids, bits of oven, bowls of scummy water, soap, scrubbing brush, lay all around her.
[ترجمه ترگمان]grids، تکه هایی از آب، کاسه های آب، صابون، برس و برس، همه دور و بر او دراز کشیده بودند
[ترجمه گوگل]شبکه ها، بیت های کوره، کاسه های آب جوش، صابون، قلم مو خراشیدگی، در اطراف او قرار می گیرند

12. In the afternoon she took a little bag, with shears and sponge and a small scrubbing brush, and went out.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر یک کیف کوچک با قیچی و اسفنج و برس سر کوچک برداشت و بیرون رفت
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر او یک کیسه کوچک، با قیچی و اسفنجی و یک برس کوچک خیس آورد، و بیرون رفت

13. If the top has soil marks, stains or bird droppings, use a small, stiff, natural fibre scrubbing brush.
[ترجمه ترگمان]اگر قله، علامت های خاک، لکه ها و یا فضله پرندگان داشته باشد، از یک برس زبر، خشک، خشک و طبیعی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]اگر بالا دارای نشانه های خاک، لکه ها و یا پرنده های پرنده است، از قلم مو پاک کننده فیبر کوچک و سفت استفاده کنید


کلمات دیگر: