کلمه جو
صفحه اصلی

unleavened


(adjective) ور نیامده، فطیر

انگلیسی به فارسی

ور نیامده،فطیر


نعناع


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of leavened.

• lacking leaven, not having a substance used to produce fermentation in dough
unleavened bread or dough is made without any yeast.

جملات نمونه

1. The bricks were formed from unleavened mud, dug from the shallows of a nearby stream.
[ترجمه ترگمان]آجرها را از گل ورنیامده، که از آب های کم عمق یک نهر مجاور کنده شده بود، تشکیل می دادند
[ترجمه گوگل]این آجر ها از گل گاو نریخته تشکیل شده اند که از کم عمق جریان مجاور کاشته شده اند

2. MAtse a. The unleavened bread used during the celebration of Passover.
[ترجمه ترگمان]MAtse a نان ورنیامده در طول جشن عید فصح از آن استفاده کرد
[ترجمه گوگل]MAtse a نان نعناع مورد استفاده در جشن عید فصح

3. A lamb had and roasted together with unleavened bread, bitter herbs and other items.
[ترجمه ترگمان]یک بره با نان ورنیامده، گیاهان تلخ و اقلام دیگر کباب شده بود
[ترجمه گوگل]بره و با نان نعناع، ​​گیاهان تلخ و موارد دیگر بو داده بود

4. Now on the first day of Unleavened Bread, when the Passover lambs were being slaughtered, his disciples said to him, "Where would you like us to go and prepare for your Passover supper?"
[ترجمه ترگمان]حالا در اولین روز نان Unleavened، وقتی که لمب ها کشته شدند، مریدان او به او گفتند: \"از ما می خواهند که برویم و برای شام عید your آماده شویم؟\"
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در اولین روز نان پر شده، هنگامی که برهه های عید فصح کشته شدند، شاگردان او به او گفتند: �کجا می خواهی ما را برای رفتن و آماده شدن برای شام عید فصح خود را آماده کنیم؟�

5. Become unleavened even as you are unleavened.
[ترجمه ترگمان]و آن را از دست ندهید، و آن را از دست خواهید داد
[ترجمه گوگل]حتی بعنوان نعناخان نیز نعنا شوید

6. The unleavened cakes at the Passover season are before Him.
[ترجمه ترگمان]خمیر ورنیامده در فصل عید فصح برابر او است
[ترجمه گوگل]کیک های نعناع در فصل پسزمینه قبل از او هستند

7. Lk . 22:And the day of Unleavened Bread came, on which the passover had to be sacrificed.
[ترجمه ترگمان]Lk روز ۲۲: و روز عید میلاد مسیح فرا رسید که عید فطیر نزدیک بود قربانی شود
[ترجمه گوگل]لک 22 و روز نان پر از نعنا آمده است، که در آن فصح عید فصح باید قربانی شود

8. Lot prepared a meal for them, baking unleavened cakes, and they ate them.
[ترجمه ترگمان]ان ها غذای زیادی برای آن ها تهیه کردند و کیک unleavened را درست کردند و آن ها را خوردند
[ترجمه گوگل]لوط آماده غذا برای آنها شد، کیکهای نعناع را پخت و آنها را خوردند

9. It' s an Indian unleavened flatbread made by pan frying, wholewheat dough on a tava.
[ترجمه ترگمان]آن یک خمیر unleavened هندی است که به وسیله سرخ کردن، خمیر wholewheat روی یک tava ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این یک پیتزای معمولی هندی است که توسط پانسمان سرخ کردن ساخته شده است

10. Passover and the feast of Unleavened bread were only two days away.
[ترجمه ترگمان]عید فطیر و جشن نان unleavened فقط دو روز فاصله داشتند
[ترجمه گوگل]عید فصح و جشن نان بدون تخم مرغ تنها دو روز به طول انجامید

11. Unleavened bread is often simply flour mixed with water.
[ترجمه ترگمان]نان Unleavened اغلب به سادگی با آب مخلوط می شود
[ترجمه گوگل]نان بدون پودر اغلب به راحتی آرد با آب مخلوط می شود

12. Three times a year all your men must appear before the Lord your God at the place he will choose: at the Feast of Unleavened Bread, the Feast of Weeks and the Feast of Tabernacles.
[ترجمه ترگمان]سه بار یک سال تمام افراد شما باید در حضور خداوند در جایی که او انتخاب خواهد کرد حضور داشته باشند: در جشن نان unleavened، عید Weeks و جشن سال Tabernacles
[ترجمه گوگل]سه بار در سال تمام مردان شما باید قبل از خداوند، خدای خود، در جایی که در جشن نعناع نعنا، جشن هفته ها و جشن های تخت خواب انتخاب می کنند، ظاهر شود

13. And we sailed away from Philippi after the days of unleavened bread, and came unto them to Troas in five days; where we abode seven days.
[ترجمه ترگمان]پس از ایام نان ورنیامده، ما از فیلیپی به سفر رفتیم و پنج روز در آنجا اقامت کردیم؛ و در آنجا هفت روز در آنجا اقامت داشتیم
[ترجمه گوگل]پس از روزهای نان نعناع، ​​از فیلیپا رفتیم و در پنج روز به آنها رسیدیم جایی که ما هفت روز اقامت داشتیم

14. 6But we sailed from Philippi after the Feast of Unleavened Bread, and five days later joined the others at Troas, where we stayed seven days.
[ترجمه ترگمان]۶ اما بعد از جشن نان Unleavened از فیلیپی به سفر رفتیم و پنج روز بعد به دیگران در Troas پیوست که در آنجا هفت روز آنجا ماندیم
[ترجمه گوگل]6 پس ما بعد از جشن نان پر شده از فیلیپا رفتیم و پنج روز بعد دیگر در ترواس، جایی که هفت روز مانده بود، پیوستیم


کلمات دیگر: