کشف مجدد
rediscovery
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of discovery.
• act of discovering anew, act of finding anew, act of detecting again
جملات نمونه
1. The rediscovery of mind had relatively little impact on the psychobiology of the time.
[ترجمه ترگمان]The ذهن تاثیر نسبتا کمی روی the زمان داشت
[ترجمه گوگل]کشف مجدد ذهن اثر روانشناختی آن زمان نسبتا کمی داشت
[ترجمه گوگل]کشف مجدد ذهن اثر روانشناختی آن زمان نسبتا کمی داشت
2. The cognitive challenge Psychobiologists have reacted to the rediscovery of cognitive processes in two ways.
[ترجمه ترگمان]چالش شناختی Psychobiologists به the فرآیند شناختی به دو روش واکنش نشان داده است
[ترجمه گوگل]چالش شناختی روانشناسی شناسان به دو روش دوباره به باز شناخت فرآیندهای شناختی واکنش نشان دادند
[ترجمه گوگل]چالش شناختی روانشناسی شناسان به دو روش دوباره به باز شناخت فرآیندهای شناختی واکنش نشان دادند
3. But this euphoric rediscovery of the ley theory gave way to quieter and more sober research.
[ترجمه ترگمان]اما این حالت euphoric از نظریه وی زلی باعث می شد که به تحقیقات sober و more ادامه دهد
[ترجمه گوگل]اما این کشف بی نظیر تئوری لی موجب شد تحقیقات بی سر و صدا و محکمتر شود
[ترجمه گوگل]اما این کشف بی نظیر تئوری لی موجب شد تحقیقات بی سر و صدا و محکمتر شود
4. Its revival or rediscovery was especially appropriate to the Surrealist brand of pictorial egalitarianism.
[ترجمه ترگمان]احیای آن به ویژه برای برند Surrealist of تصویری مناسب بود
[ترجمه گوگل]احیای آن یا کشف مجدد آن به ویژه برندۀ سورئالیستی برابری ظاهری مناسب بود
[ترجمه گوگل]احیای آن یا کشف مجدد آن به ویژه برندۀ سورئالیستی برابری ظاهری مناسب بود
5. Phenomenological pedagogy calls for the rediscovery and return of human spirits in educational practice.
[ترجمه ترگمان]تعلیم و تربیت phenomenological مستلزم rediscovery و بازگشت روحیه انسانی در تمرینات آموزشی است
[ترجمه گوگل]پدیده شناسی پدیده شناسی نیاز به کشف دوباره و بازگشت روح انسان در عمل آموزشی دارد
[ترجمه گوگل]پدیده شناسی پدیده شناسی نیاز به کشف دوباره و بازگشت روح انسان در عمل آموزشی دارد
6. The practical values of the rediscovery focus on the retrieval and appraisal of electronic records.
[ترجمه ترگمان]ارزش های عملی of بر بازیابی و ارزیابی سوابق الکترونیکی تمرکز دارند
[ترجمه گوگل]ارزش عملی بازآزمایی تمرکز بر بازیابی و ارزیابی سوابق الکترونیکی است
[ترجمه گوگل]ارزش عملی بازآزمایی تمرکز بر بازیابی و ارزیابی سوابق الکترونیکی است
7. They are the rediscovery of teachers, green model of educational development and continuously creating and innovating.
[ترجمه ترگمان]آن ها rediscovery معلم، مدل سبز توسعه تحصیلی و مداوم ایجاد و نوآوری هستند
[ترجمه گوگل]آنها بازآفرینی معلمان، مدل سبز توسعه آموزشی و به طور مداوم ایجاد و نوآوری هستند
[ترجمه گوگل]آنها بازآفرینی معلمان، مدل سبز توسعه آموزشی و به طور مداوم ایجاد و نوآوری هستند
8. The researcher of these conch says rediscovery, the evidence with these stronger bead understands symbolistic thinking appear to want than what think before early.
[ترجمه ترگمان]محقق این صدف حلزونی می گوید که شواهد با این مهره قوی تر درک می کند که تفکر symbolistic بیش از آنچه پیش از این فکر می کند، به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]محقق این کونچ می گوید که کشف دوباره، شواهدی از این مهره های قوی را می فهمید که تفکر نمادین به نظر می رسد از آنچه تا قبل از آن فکر می کنند
[ترجمه گوگل]محقق این کونچ می گوید که کشف دوباره، شواهدی از این مهره های قوی را می فهمید که تفکر نمادین به نظر می رسد از آنچه تا قبل از آن فکر می کنند
9. The Rediscovery of the Significance in Yang Jiang's Comedies about Human Relationships andReality a - Believe.
[ترجمه ترگمان]اهمیت اهمیت نقش اهمیت در روابط یانگ جیانگ درباره روابط انسانی یک باور است
[ترجمه گوگل]کشف اهمیت در کمدی های یانگ جیانگ در رابطه با روابط انسانی و واقعیت a - باور
[ترجمه گوگل]کشف اهمیت در کمدی های یانگ جیانگ در رابطه با روابط انسانی و واقعیت a - باور
10. He says its rediscovery promote promotes a a of pride over unite unique African resources.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که ترویج فرهنگ، ترویج کننده غرور را بر متحد کردن منابع آفریقایی منحصر به فرد آفریقایی ترویج می دهد
[ترجمه گوگل]او می گوید که کشف دوباره آن، باعث افزایش غرور و افتخار بر منابع منحصر به فرد آفریقایی می شود
[ترجمه گوگل]او می گوید که کشف دوباره آن، باعث افزایش غرور و افتخار بر منابع منحصر به فرد آفریقایی می شود
11. The rediscovery of Cuscuta campestris (Convolvulaceae) in China.
[ترجمه ترگمان]The Cuscuta campestris (Convolvulaceae)در چین
[ترجمه گوگل]کشف مجدد Cuscuta campestris (Convolvulaceae) در چین
[ترجمه گوگل]کشف مجدد Cuscuta campestris (Convolvulaceae) در چین
12. The best part of his expedition had been the rediscovery of his natural passion for making things.
[ترجمه ترگمان]بهترین قسمت سفر این بود که اشتیاق و اشتیاق ذاتی او برای انجام کارها به حساب می آمد
[ترجمه گوگل]بهترین بخش از سفر او تازه کشف اشتیاق طبیعی او برای ساختن چیزها بوده است
[ترجمه گوگل]بهترین بخش از سفر او تازه کشف اشتیاق طبیعی او برای ساختن چیزها بوده است
13. The result has been a deep and growing commitment to the project, combined with a rediscovery of traditional culture.
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک تعهد عمیق و فزاینده نسبت به پروژه بود که ترکیبی از فرهنگ سنتی بود
[ترجمه گوگل]نتیجه تعهد عمیق و رو به رشد این پروژه، همراه با کشف دوباره فرهنگ سنتی است
[ترجمه گوگل]نتیجه تعهد عمیق و رو به رشد این پروژه، همراه با کشف دوباره فرهنگ سنتی است
14. Chapter Three offers readers the reasons of Hurston's being forgotten and her rediscovery, thus points out that Hurston as a literary foremother of black women writers exerts great influence on them.
[ترجمه ترگمان]فصل ۳ به خوانندگان دلیل فراموشی سپرده شده و rediscovery را ارایه می دهد، در نتیجه به این نکته اشاره می کند که Hurston به عنوان یک foremother ادبی از نویسندگان سیاه پوست تاثیر زیادی بر روی آن ها می گذارد
[ترجمه گوگل]فصل سه به خوانندگان ارائه می دهد که دلیل فراموش شدن هورستون و کشف دوباره او، به این ترتیب اشاره می کند که هورستون به عنوان یک مادر بزرگ ادبی از نویسندگان سیاه پوست نفوذ زیادی بر آنها دارد
[ترجمه گوگل]فصل سه به خوانندگان ارائه می دهد که دلیل فراموش شدن هورستون و کشف دوباره او، به این ترتیب اشاره می کند که هورستون به عنوان یک مادر بزرگ ادبی از نویسندگان سیاه پوست نفوذ زیادی بر آنها دارد
پیشنهاد کاربران
بازاکتشاف، اکتشاف دوباره، اکتشاف مجدد
بازیابی
کلمات دیگر: