زود رنجی، تندمزاجی، کجخلقی، ترشرویی
peevishness
زود رنجی، تندمزاجی، کجخلقی، ترشرویی
انگلیسی به انگلیسی
• state of having a bad temper, irritability; crossness, angriness
جملات نمونه
1. He complained with characteristic peevishness.
[ترجمه ترگمان]او با peevishness خاص گله می کرد
[ترجمه گوگل]او با ضرب المثل مشخصی شکایت کرد
[ترجمه گوگل]او با ضرب المثل مشخصی شکایت کرد
2. Timid people always wreak their peevishness on the gentle.
[ترجمه ترگمان]people ها همیشه peevishness رو با ملایمت می wreak
[ترجمه گوگل]مردم شلوغ همگی خود را به آرامش تبدیل می کنند
[ترجمه گوگل]مردم شلوغ همگی خود را به آرامش تبدیل می کنند
3. Be gentle In old age; peevishness are worse In second childhood than In first .
[ترجمه ترگمان]در سنین پیری ملایم باشید؛ peevishness در دوران کودکی بدتر از اولی است
[ترجمه گوگل]آرام باشید در سن شما؛ گرده افشانی بدتر از دوران کودکی دوم است
[ترجمه گوگل]آرام باشید در سن شما؛ گرده افشانی بدتر از دوران کودکی دوم است
4. Be gentle In old age ; peevishness are worse second childhood than In first.
[ترجمه ترگمان]در سنین پیری ملایم باشید؛ peevishness از دوران کودکی بدتر از اولی است
[ترجمه گوگل]آرام باشید در سن شما؛ گرده افشانی دومین دوران کودکی بدتر از قبل است
[ترجمه گوگل]آرام باشید در سن شما؛ گرده افشانی دومین دوران کودکی بدتر از قبل است
5. Be gentle in old age; peevishness is worse in second childhood than in first.
[ترجمه ترگمان]در سنین پیری ملایم باشید؛ peevishness در کودکی دوم بدتر از اولی است
[ترجمه گوگل]سالم باش گرده افشانی در دوران کودکی دوم نسبت به سال اول بدتر است
[ترجمه گوگل]سالم باش گرده افشانی در دوران کودکی دوم نسبت به سال اول بدتر است
6. I thought I even detected a note of sadness in his tone. We were quiet for a long time. My peevishness had vanished. I thought of my father.
[ترجمه ترگمان]فکر کردم حتی در صدایش احساس ناراحتی هم پیدا کردم مدت زیادی ساکت بودیم نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه به یاد پدرم افتادم
[ترجمه گوگل]فکر کردم حتی متوجه غم و اندوه شدم ما برای مدت طولانی آرام بودیم گرده افشانی من از بین رفت من از پدرم فکر کردم
[ترجمه گوگل]فکر کردم حتی متوجه غم و اندوه شدم ما برای مدت طولانی آرام بودیم گرده افشانی من از بین رفت من از پدرم فکر کردم
7. Rumors inevitably swirl: iodine has been blamed for AIDS, diabetes, seizures, impotence and peevishness.
[ترجمه ترگمان]شایعاتی که به طور اجتناب ناپذیری پراکنده می شوند: ید برای ایدز، دیابت، ضبط، عجز، عجز و peevishness مورد سرزنش قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ایدز، دیابت، تشنج، ناتوانی جنسی و خارش ناشی از شیدایی ناشی از چرخش ید است
[ترجمه گوگل]ایدز، دیابت، تشنج، ناتوانی جنسی و خارش ناشی از شیدایی ناشی از چرخش ید است
8. And he that has so many causes of joy, and so great, is very much in love with sorrow and peevishness who loses all these pleasures, and chooses to sit down on his little handful of thorns.
[ترجمه ترگمان]و این همه علل شادی دارد، و این بسیار بزرگ، عاشق اندوه و peevishness است که همه این pleasures را از دست می دهد و خود را بر روی مشتی خارها می نشیند
[ترجمه گوگل]و او که علل بسیاری از شادی و خیلی بزرگ دارد، بسیار عاشق غم و غضب است که تمام این لذت ها را از دست می دهد و تصمیم می گیرد تا بر تعداد کمی از خار هایش نشست
[ترجمه گوگل]و او که علل بسیاری از شادی و خیلی بزرگ دارد، بسیار عاشق غم و غضب است که تمام این لذت ها را از دست می دهد و تصمیم می گیرد تا بر تعداد کمی از خار هایش نشست
کلمات دیگر: