اسکاتلند (در شمال انگلستان - پایتخت: 78761 - edinburgh کیلومترمربع)
scotland
اسکاتلند (در شمال انگلستان - پایتخت: 78761 - edinburgh کیلومترمربع)
انگلیسی به فارسی
اسکاتلند
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a division of the United Kingdom, comprising the northern part of Great Britain and nearby islands.
• country in the northern part of the island of great britain, division of the united kingdom
scotland is a country of the united kingdom of great britain and northern ireland. it is approximately 79,000 square kilometres, which is about one-third of the island of great britain. scotland became part of the united kingdom through the act of union in 1707. the population of scotland in 1991 was 5 million. the capital is edinburgh.
scotland is a country of the united kingdom of great britain and northern ireland. it is approximately 79,000 square kilometres, which is about one-third of the island of great britain. scotland became part of the united kingdom through the act of union in 1707. the population of scotland in 1991 was 5 million. the capital is edinburgh.
جملات نمونه
1. In a coded telephone warning, Scotland Yard were told four bombs had been planted in the area.
[ترجمه ترگمان]Scotland Yard، در یک هشدار تلفنی، به چهار بمب کار گذاشته شده در این منطقه گفته شد
[ترجمه گوگل]در یک هشدار تلفنی تلفنی، اسکاتلند یارد گفت که چهار بمب در این منطقه کاشته شده است
[ترجمه گوگل]در یک هشدار تلفنی تلفنی، اسکاتلند یارد گفت که چهار بمب در این منطقه کاشته شده است
2. This time next week I shall be in Scotland.
[ترجمه ترگمان]این دفعه هفته آینده در اسکاتلند خواهم بود
[ترجمه گوگل]این هفته هفته بعد من در اسکاتلند هستم
[ترجمه گوگل]این هفته هفته بعد من در اسکاتلند هستم
3. Heart disease is the biggest killer in Scotland.
[ترجمه ترگمان]بیماری های قلبی بزرگ ترین عامل در اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]بیماری قلب، بزرگترین قاتل در اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]بیماری قلب، بزرگترین قاتل در اسکاتلند است
4. In today's match England play their old enemy, Scotland.
[ترجمه ترگمان]در بازی امروز انگلیس، انگلیس دشمن قدیمی خود یعنی اسکاتلند را بازی می کند
[ترجمه گوگل]در بازی امروز، انگلستان دشمن قدیمی خود، اسکاتلند را بازی می کند
[ترجمه گوگل]در بازی امروز، انگلستان دشمن قدیمی خود، اسکاتلند را بازی می کند
5. The scene of the novel is set in Scotland.
[ترجمه ترگمان]صحنه رمان در اسکاتلند برپا شده است
[ترجمه گوگل]صحنه رمان در اسکاتلند قرار دارد
[ترجمه گوگل]صحنه رمان در اسکاتلند قرار دارد
6. A great deal of whiskey is made in Scotland.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی ویسکی در اسکاتلند ساخته شده است
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی ویسکی در اسکاتلند ساخته شده است
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی ویسکی در اسکاتلند ساخته شده است
7. Glasgow is on the western side of Scotland.
[ترجمه ترگمان]گلاسکو در طرف غربی اسکاتلند قرار دارد
[ترجمه گوگل]گلاسکو در طرف غربی اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]گلاسکو در طرف غربی اسکاتلند است
8. England, Scotland and Wales compose the island of Great Britain.
[ترجمه ترگمان]انگلستان، اسکاتلند و ولز جزیره بریتانیای کبیر را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]انگلستان، اسکاتلند و ولز جزیره بریتانیا را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]انگلستان، اسکاتلند و ولز جزیره بریتانیا را تشکیل می دهند
9. About 45 000 people worked in electronics in Scotland.
[ترجمه ترگمان]حدود ۴۵ هزار نفر در الکترونیک در اسکاتلند کار می کردند
[ترجمه گوگل]حدود 45 هزار نفر در الکترونیک در اسکاتلند مشغول به کار بودند
[ترجمه گوگل]حدود 45 هزار نفر در الکترونیک در اسکاتلند مشغول به کار بودند
10. Ben Nevis, in Scotland, is Britain's highest mountain.
[ترجمه ترگمان]بن Nevis، در اسکاتلند، مرتفع ترین کوه بریتانیا است
[ترجمه گوگل]بن نویس، در اسکاتلند، بالاترین کوه بریتانیا است
[ترجمه گوگل]بن نویس، در اسکاتلند، بالاترین کوه بریتانیا است
11. Whereabouts in Scotland do they live?
[ترجمه ترگمان]آن ها در اسکاتلند کجا زندگی می کنند؟
[ترجمه گوگل]آنها در اسکاتلند زندگی می کنند؟
[ترجمه گوگل]آنها در اسکاتلند زندگی می کنند؟
12. He owns a large estate in Scotland.
[ترجمه ترگمان]او مالک ملک بزرگی در اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]او دارای املاک بزرگ در اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]او دارای املاک بزرگ در اسکاتلند است
13. Scotland has all kinds of happy associations for me.
[ترجمه ترگمان]اسکاتلند همه نوع انجمن های شاد برای من دارد
[ترجمه گوگل]اسکاتلند انواع مختلفی از انجمن های شاد برای من است
[ترجمه گوگل]اسکاتلند انواع مختلفی از انجمن های شاد برای من است
14. The last time I went to Scotland was in May, when the weather was beautiful.
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که به اسکاتلند رفتم در ماه مه بود که هوا زیبا بود
[ترجمه گوگل]آخرین بار که من به اسکاتلند رفتم در ماه مه بود، وقتی آب و هوا زیبا بود
[ترجمه گوگل]آخرین بار که من به اسکاتلند رفتم در ماه مه بود، وقتی آب و هوا زیبا بود
15. Scotland Yard had assured him he was not under suspicion.
[ترجمه ترگمان]اسکاتلند یارد به او اطمینان داده بود که او مظنون نیست
[ترجمه گوگل]اسکاتلند یارد به او اطمینان داد که تحت سوء ظن قرار نگرفته است
[ترجمه گوگل]اسکاتلند یارد به او اطمینان داد که تحت سوء ظن قرار نگرفته است
کلمات دیگر: