• (followed by "of") large amount or number, large extent; plenty
whole slew
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. There have been a whole slew of shooting incidents.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از حوادث تیراندازی رخ داده است
[ترجمه گوگل]تمام حوادث تیراندازی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تمام حوادث تیراندازی وجود دارد
2. This year has seen a whole slew of novels set in Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]امسال شاهد تعداد زیادی رمان در هنگ کنگ بوده است
[ترجمه گوگل]این سال است که کل رمان های هنگ کنگ را دیده است
[ترجمه گوگل]این سال است که کل رمان های هنگ کنگ را دیده است
3. A whole slew of cheap motels are springing up west of town.
[ترجمه ترگمان] یه عالمه of ارزون داره به سمت غرب شهر میره
[ترجمه گوگل]کل کل ماتیل های ارزان قیمت در غرب شهر است
[ترجمه گوگل]کل کل ماتیل های ارزان قیمت در غرب شهر است
4. They inspired a whole slew of new "hair spray" bands.
[ترجمه ترگمان]آن ها الهام بخش تعداد زیادی از گروه های \"اسپری مو\" بودند
[ترجمه گوگل]آنها الهام بخش کل گروه جدید 'مو اسپری' بودند
[ترجمه گوگل]آنها الهام بخش کل گروه جدید 'مو اسپری' بودند
5. So why do I get a whole slew of responses when I use the diff command for just these two simple, nearly equivalent documents?
[ترجمه ترگمان]پس چرا وقتی از دستور هنرمندانه برای این دو سند ساده و تقریبا معادل استفاده می کنم، تعداد زیادی از پاسخ ها را دریافت می کنم؟
[ترجمه گوگل]پس چرا وقتی من از دستور diff برای این دو اسناد ساده و تقریبا معادل استفاده می کنم، کل پاسخ های من را دریافت می کنم؟
[ترجمه گوگل]پس چرا وقتی من از دستور diff برای این دو اسناد ساده و تقریبا معادل استفاده می کنم، کل پاسخ های من را دریافت می کنم؟
6. Additional, still by outport hire whole slew tug
[ترجمه ترگمان]بیش از هر چیز دیگر کشش و کشش ناگهانی را به خود گرفت
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هنوز هم توسط outport استخدام کل تیرک کشتار
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هنوز هم توسط outport استخدام کل تیرک کشتار
7. I had no job, a mortgage, and whole slew of bills.
[ترجمه ترگمان]من شغلی نداشتم، رهن و کل اسکناس ها را
[ترجمه گوگل]من هیچ مشکلی نداشتم، وام مسکن و کشتار کامل صورتحساب
[ترجمه گوگل]من هیچ مشکلی نداشتم، وام مسکن و کشتار کامل صورتحساب
8. Roleplaying is a powerful technique for a whole slew of reasons.
[ترجمه ترگمان]Roleplaying یک تکنیک قدرتمند برای یک سری از دلایل است
[ترجمه گوگل]Roleplaying یک روش قدرتمند برای یک هدف کامل است
[ترجمه گوگل]Roleplaying یک روش قدرتمند برای یک هدف کامل است
9. There's a whole slew of microblogging services to choose from.
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه کامل از خدمات میکروبلاگینگ برای انتخاب وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک سرویس کامل میکروبلاگینگ برای انتخاب وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک سرویس کامل میکروبلاگینگ برای انتخاب وجود دارد
10. Mr Savino has been charged with three murders as well as a whole slew of other crimes.
[ترجمه ترگمان]آقای Savino به سه قتل و یک قتل کلی دیگر متهم شده است
[ترجمه گوگل]آقای Savino شده است به اتهام سه قتل و همچنین کل یک جنایت دیگر
[ترجمه گوگل]آقای Savino شده است به اتهام سه قتل و همچنین کل یک جنایت دیگر
11. The service allows you to add HTML tags, URLs, images, audio and a whole slew of other goodies.
[ترجمه ترگمان]این سرویس به شما این امکان را می دهد که برچسب های HTML، URL ها، تصاویر، صوت و یک مجموعه از انواع دیگر را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]این سرویس به شما اجازه می دهد تا تگ های HTML، URL ها، تصاویر، صوتی و کل خصلت های دیگر را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]این سرویس به شما اجازه می دهد تا تگ های HTML، URL ها، تصاویر، صوتی و کل خصلت های دیگر را اضافه کنید
12. Every project requires a custom-tailored approach based on the business's available resources, capabilities, timeline, and budget, and a whole slew of real-world constraints.
[ترجمه ترگمان]هر پروژه نیازمند یک رویکرد سفارشی مبتنی بر منابع، توانایی ها، زمان بندی، و بودجه و یک مجموعه کامل از محدودیت های دنیای واقعی است
[ترجمه گوگل]هر پروژه نیازمند یک رویکرد سفارشی است که براساس منابع موجود، قابلیت ها، زمان بندی و بودجه موجود در کسب و کار و یک کلیه محدودیت های دنیای واقعی است
[ترجمه گوگل]هر پروژه نیازمند یک رویکرد سفارشی است که براساس منابع موجود، قابلیت ها، زمان بندی و بودجه موجود در کسب و کار و یک کلیه محدودیت های دنیای واقعی است
13. Now that this view has been proved false, a whole slew of new theories are competing to take its place.
[ترجمه ترگمان]اکنون که این دیدگاه نادرست ثابت شده است، یک سری از تئوری های جدید برای به دست آوردن جایگاه خود رقابت می کنند
[ترجمه گوگل]اکنون که این دیدگاه ثابت شده است کاذب است، کل تئوری های جدید رقابت می کنند تا جای خود را بگیرند
[ترجمه گوگل]اکنون که این دیدگاه ثابت شده است کاذب است، کل تئوری های جدید رقابت می کنند تا جای خود را بگیرند
14. And so, along with the new year, seems to have arrived a whole slew of events that have put me in great spirits!
[ترجمه ترگمان]و بدین ترتیب، به نظر می رسد که در کنار سال نو، تعداد زیادی از حوادث اتفاق افتاده است که مرا سرحال آورده است
[ترجمه گوگل]بنابراین، همراه با سال جدید، به نظر می رسد که تمام حوادثی را که من را در روحیه های بزرگ قرار داده اند، وارد کرده ام!
[ترجمه گوگل]بنابراین، همراه با سال جدید، به نظر می رسد که تمام حوادثی را که من را در روحیه های بزرگ قرار داده اند، وارد کرده ام!
کلمات دیگر: