کلمه جو
صفحه اصلی

whittle away

انگلیسی به فارسی

ناله کن


انگلیسی به انگلیسی

• reduce, cut down

جملات نمونه

1. Inflation has whittled away their savings.
[ترجمه ترگمان]تورم پس انداز خود را کاهش داده است
[ترجمه گوگل]تورم موجب صرفه جویی در وقت خود شده است

2. Inflation has been whittling away their savings.
[ترجمه ترگمان]تورم savings را کاهش داده است
[ترجمه گوگل]تورم موجب صرفه جویی در مصرف آن شده است

3. The museum is worried that government funding will be whittled away.
[ترجمه ترگمان]این موزه نگران کاهش بودجه دولت است
[ترجمه گوگل]موزه نگران است که بودجه دولتی از بین برود

4. Congress is whittling away at our freedom of speech.
[ترجمه ترگمان]کنگره از آزادی بیان ما رو به رو است
[ترجمه گوگل]کنگره به آزادی بیان ما رسیده است

5. Inflation has steadily whittled away their savings.
[ترجمه ترگمان]تورم به طور پیوسته savings خود را کاهش داده است
[ترجمه گوگل]تورم به طور پیوسته باعث صرفه جویی در وقت شما می شود

6. Their approach is to whittle away at the evidence to show reasonable doubt.
[ترجمه ترگمان]رویکرد آن ها این است که از شواهد دور شوند تا تردید منطقی نشان دهند
[ترجمه گوگل]رویکرد آنها این است که در شواهدی برای نشان دادن شک و تردید معقول استفاده کنند

7. Our lead was being gradually whittled away.
[ترجمه ترگمان]سرب ما کم کم داشت کنده می شد
[ترجمه گوگل]سرمربی ما به تدریج دور شد

8. A series of new laws has gradually whittled away at the powers of the trade unions in this country.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از قوانین جدید به تدریج با قدرت اتحادیه های کارگری در این کشور کاهش پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از قوانین جدید به تدریج به قدرت اتحادیه های کارگری در این کشور ختم شد

9. One Sunday he was whittling away when he was reminded by a page that it was the Sabbath.
[ترجمه ترگمان]یک روز یکشنبه پس از آن که فیلیپ به یاد صفحه ای افتاد که آن روز یکشنبه است، از آن جدا شد
[ترجمه گوگل]یک روز یکشنبه او هنگامی که توسط یک صفحه که آن روز سبت بود یادآوری میشد

10. They are behind federal agencies in other parts of the country and overseas in whittling away at piles of backlogged work.
[ترجمه ترگمان]آن ها در پشت آژانس های فدرال در بخش های دیگر کشور و در خارج از کشور با whittling کار backlogged کار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در مجاورت ادارات فدرال در سایر نقاط کشور و خارج از کشور قرار دارند و در حال کار کردن در معرض کارهای عقب مانده هستند

11. Visitors can even whittle away time at the airport's 143 shops and 23 eateries while awaiting flights.
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان حتی می توانند با ۱۴۳ مغازه و ۲۳ رستوران غذا و در حالی که در انتظار پرواز هستند، وقت خود را کنار بگذارند
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان حتی می توانند زمان را در 143 مغازه و 23 غذاخوری فرودگاه در حالی که در حال انتظار پرواز هستند، نابود کنند

12. The village was, as she had thought, a dump, where time was whittled away in some vintage manner.
[ترجمه ترگمان]دهکده، همان طور که فکر می کرد، زباله دان، جایی بود که آن را به صورت یک نوع انگور می تراشید
[ترجمه گوگل]این روستا، همانطور که او تصور میکرد، یک تخلیه بود، که در آن زمان زمانیکه در بعضی از مقاطع نازک شده بود

13. Under government ownership, the grazing land was gradually whittled away by privately owned farms.
[ترجمه ترگمان]تحت مالکیت دولت، زمینه ای چرا که به تدریج از مزارع مالکیت خصوصی کنده می شد، به تدریج کاهش یافت
[ترجمه گوگل]تحت مالکیت دولتی، زمین های چراگاه به تدریج توسط مزارع خصوصی تعطیل شد

14. While waiting he brought out a penknife and began whittling away a table-top.
[ترجمه ترگمان]در حالی که منتظر بود قلم تراشی از جیبش بیرون آورد و شروع به حفاری کرد
[ترجمه گوگل]در حالی که او منتظر بود یک پانونایف را بیرون آورد و یک میز روی میز گذاشت


کلمات دیگر: