کلمه جو
صفحه اصلی

sea cucumber


رجوع شود به: holothurian، راب دریایی، حلزون دریایی، از جنس راب دریایی

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: holothurian


خیار دریایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an echinoderm that has a long, leathery, cucumber-shaped body with a cluster of tentacles surrounding the mouth at one end.

• marine invertebrate with a long body shaped like a cucumber

جملات نمونه

1. I have encountered herds of sea cucumbers.
[ترجمه ترگمان]در میان گله های دریا با گله های دریایی برخورد کرده ام
[ترجمه گوگل]من با گله های خیار دریا مواجه شده ام

2. The sea cucumbers are neutrally buoyant, made up almost entirely of water.
[ترجمه ترگمان]خیار دریایی به طور ملایم شناور است و تقریبا به طور کامل از آب تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]خیارهای دریا بی نظیر شناور هستند، تقریبا به طور کامل از آب تشکیل شده است

3. If you pick up a sea cucumber, do so with care, for they have an extravagant way of defending themselves.
[ترجمه ترگمان]اگر یک خیار دریایی بردارید، این کار را با دقت انجام دهید، چون آن ها روش بسیار extravagant برای دفاع از خود دارند
[ترجمه گوگل]اگر شما یک خیار دریایی را انتخاب کنید، این کار را با دقت انجام دهید، زیرا آنها یک روش عجیب و غریب برای دفاع از خود دارند

4. Cook sea cucumber for a while to remove fishiness.
[ترجمه ترگمان]عصاره خیار دریایی را برای مدتی حذف کنید تا fishiness را از بین ببرید
[ترجمه گوگل]برای خیار خوری خیار بخورید تا ماهیگیری کنید

5. The study indicates that sea cucumber polypeptide has significant anti - fatigue effect.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه حاکی از آن است که اسیده ای آمینه از آب دریا اثر منفی anti دارند
[ترجمه گوگل]مطالعه نشان می دهد که پلی اتیلن خیار دریا دارای اثر ضد خستگی قابل توجهی است

6. They said the rare white sea cucumber has come to hail the auspicious event of electing Secretary Kim Jong Il as Party General Secretary.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که خیار دریایی نادر و نادر آمده است تا به عنوان دبیر کل حزب به عنوان دبیر کل حزب به عنوان دبیر کل حزب انتخاب شود
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که خیار دریای نادر سفید به وقوع پیوسته در انتخاب کیم جونگ ایل، وزیر امور خارجه حزب انتخاب شده است

7. The invention relates to a method for breeding sea cucumber in a bathyal half-hanging buoyant raft net cage and the method relates to agriculture-seawater buoyant raft net cage breeding.
[ترجمه ترگمان]این اختراع به روشی برای تولید خیار دریایی در یک قفس خالص شناور در نیمه شناور شناور مربوط می شود و این روش مربوط به پرورش دام شناور بر آب در آب دریا است
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به یک روش برای پرورش خیار دریایی در قفس خالص قایق بادبانی نیمه آویزان bathyal است و این روش مربوط به پرورش خالص قفس خالص قایق شناور کشاورزی دریایی است

8. The instant sea cucumber with primary taste is made through cleaning, water boiling and fast freezing.
[ترجمه ترگمان]خیار دریایی فوری با مزه اولیه از طریق تمیز کردن، جوش آب و انجماد سریع انجام می شود
[ترجمه گوگل]خیار دریایی فوری با طعم اولیه از طریق تمیز کردن، جوش آب و انجماد سریع ساخته شده است

9. Sea cucumber belonging to Echinodermata is a tonic and enjoyed by more and more people because of its nutrition and active substance.
[ترجمه ترگمان]خیار دریایی متعلق به Echinodermata یک داروی نیروبخش است و به خاطر مواد غذایی و مواد فعال آن بیشتر و بیشتر لذت می برد
[ترجمه گوگل]خیار دریایی متعلق به Echinodermata تونیک است و لذت بردن از مردم بیشتر و بیشتر به دلیل تغذیه و مواد فعال آن است

10. The common market of sea cucumber water, mostly belonging to the poor quality of sea cucumber.
[ترجمه ترگمان]بازار مشترک آب خیار دریایی که بیشتر به کیفیت ضعیف خیار دریایی تعلق دارد
[ترجمه گوگل]بازار مشترک آب خیار دریایی، بیشتر به کیفیت پایین خیار دریا

11. I would like shark's fin and sea cucumber to be served.
[ترجمه ترگمان]من از باله کوسه و خیار دریایی خوشم می آید که سرو کار داشته باشد
[ترجمه گوگل]من می خواهم خیار کوسه و کوسه را به خدمت بگیرم

12. To hydrolyze the sea cucumber collagen, four proteases are used as follows:3942 neutral proteinase, trypsin, papain, bromelain.
[ترجمه ترگمان]برای hydrolyze کردن کلاژن دریایی، چهار تای proteases به صورت زیر استفاده می شوند: ۳۹۴۲ خنثی proteinase، trypsin، papain، bromelain
[ترجمه گوگل]به منظور هیدرولیز کردن کلاژن خالص دریا، چهار پروتئاز به شرح زیر استفاده می شود: 3942 پروتئین بیوتیک، تریپسین، پاپائین، برملائین

13. Sea cucumber, maw, squid must be made transparent to the soft.
[ترجمه ترگمان]خیار دریایی، قطر، ماهی مرکب باید برای نرم کردن شفاف باشد
[ترجمه گوگل]خیار دریایی، گل سرخ، ماهی مرکب باید برای نرم نرم شود

14. Objective : To identify the variety of the sea cucumber sold in market.
[ترجمه ترگمان]هدف: شناسایی انواع خیار دریایی که در بازار به فروش می رسد
[ترجمه گوگل]هدف شناسایی انواع خیار خیار دریا در بازار است


کلمات دیگر: