سفیدی، سپیدی
whiteness
سفیدی، سپیدی
انگلیسی به فارسی
سفیدی
سفید بودن
انگلیسی به انگلیسی
• state of being white; white substance; paleness; cleanness, purity
جملات نمونه
1. Her black hair accentuated the whiteness of her skin.
[ترجمه ترگمان]موهای سیاهش سفیدی پوستش را نمایان می ساخت
[ترجمه گوگل]موهای سیاه او سبب سفید شدن پوست او شد
[ترجمه گوگل]موهای سیاه او سبب سفید شدن پوست او شد
2. The whiteness of the arctic fox acts as camouflage, hiding it from its enemies.
[ترجمه ترگمان]سفیدی روباه قطبی همانند استتار عمل می کند و آن را از دشمنانش مخفی می کند
[ترجمه گوگل]سفیدی از روباه قطبی به عنوان استتار فعالیت می کند و از دشمنانش پنهان می کند
[ترجمه گوگل]سفیدی از روباه قطبی به عنوان استتار فعالیت می کند و از دشمنانش پنهان می کند
3. Her scarlet lipstick emphasized the whiteness of her teeth.
[ترجمه ترگمان]ماتیک سرخی روی سپیدی دندان هایش تاکید کرد
[ترجمه گوگل]رژ لب قرمز او بر سفید بودن دندانهایش تأکید کرد
[ترجمه گوگل]رژ لب قرمز او بر سفید بودن دندانهایش تأکید کرد
4. The black wimple enhanced the whiteness of her skin.
[ترجمه ترگمان]سفیدی پوستش سفیدی پوست او را بالا می زد
[ترجمه گوگل]Wimple سیاه سفید سفید رنگ پوست را افزایش داد
[ترجمه گوگل]Wimple سیاه سفید سفید رنگ پوست را افزایش داد
5. The whiteness of polar bears and arctic foxes provides camouflage.
[ترجمه ترگمان]سفیدی خرس های قطبی و روباه ها قطب قطب، استتار را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]سفید بودن خرس های قطبی و روباه های آکاتیک، استتار را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]سفید بودن خرس های قطبی و روباه های آکاتیک، استتار را فراهم می کند
6. Whiteness is emblematic of purity.
[ترجمه ترگمان]whiteness نمادی از خلوص است
[ترجمه گوگل]سفید بودن خالص است
[ترجمه گوگل]سفید بودن خالص است
7. It was all coming back, a fury of whiteness rushing against my head with violent percussive rage.
[ترجمه ترگمان]همه چیز بر می گشت، خشمی بود از سفیدی که به سر من هجوم آورده بود
[ترجمه گوگل]همه چیز برگشتن بود، خشم سفیدپوشی سرخ شد و با خشم شدید خشن سر و کار داشت
[ترجمه گوگل]همه چیز برگشتن بود، خشم سفیدپوشی سرخ شد و با خشم شدید خشن سر و کار داشت
8. A fist lashed out at her from the whiteness.
[ترجمه ترگمان]یک مشت از سفیدی صورتش بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]یک مشت از سفیدپوش به او زد
[ترجمه گوگل]یک مشت از سفیدپوش به او زد
9. Bordering the acre of whiteness and shade, blue fields burst with crops.
[ترجمه ترگمان]در جریب زمین های سفید و سایه، مزارع آبی رنگی با محصولات مختلف منفجر می شوند
[ترجمه گوگل]حوزه های سفید و سایه، حاشیه های آبی، با محصولات زراعی پاره شد
[ترجمه گوگل]حوزه های سفید و سایه، حاشیه های آبی، با محصولات زراعی پاره شد
10. The fibre whiteness is better and lofty, has no bast-fibre scratchiness.
[ترجمه ترگمان]سفیدی فیبر بهتر و مرتفع است
[ترجمه گوگل]سفید شدن فیبر بهتر و بلند است، بدون خراشیدگی فیبر نوری
[ترجمه گوگل]سفید شدن فیبر بهتر و بلند است، بدون خراشیدگی فیبر نوری
11. All seemed to recall her buxomness, cleanliness, whiteness, and cordial smile.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که همه buxomness، پاکیزگی، سفیدی و لبخند صمیمانه او را به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]همه به نظر می رسید به یاد او، زرق و برق، تمیزی، سفید و لبخند صمیمانه
[ترجمه گوگل]همه به نظر می رسید به یاد او، زرق و برق، تمیزی، سفید و لبخند صمیمانه
12. It has characteristics of chemical inertness, high - whiteness, high purity and equal particle size.
[ترجمه ترگمان]آن دارای ویژگی های شیمیایی inertness شیمیایی، سفیدی بالا، خلوص بالا و اندازه ذره برابر است
[ترجمه گوگل]این ویژگی ها دارای ویژگی های شیمایی، سفید بودن، خلوص بالا و اندازه ذرات مساوی است
[ترجمه گوگل]این ویژگی ها دارای ویژگی های شیمایی، سفید بودن، خلوص بالا و اندازه ذرات مساوی است
13. The future research is focusing on CIE whiteness space and formula.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات آینده بر روی فضای سفیدی اقلیدسی و فرمول متمرکز است
[ترجمه گوگل]تحقیقات آینده بر روی فضای فرمول CIE سفید و فرمول تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]تحقیقات آینده بر روی فضای فرمول CIE سفید و فرمول تمرکز دارد
14. A shefiend's whiteness under her rancid rags.
[ترجمه ترگمان]سفیدی سفیدی در زیر لباس های rancid
[ترجمه گوگل]سفید بودن شفیندننده زیر چروکهای تند و تیز خود
[ترجمه گوگل]سفید بودن شفیندننده زیر چروکهای تند و تیز خود
کلمات دیگر: