1. He called the new building unoriginal and said that it merely aped the classical traditions.
[ترجمه ترگمان]او ساختمان جدید را unoriginal نامید و گفت که این ساختمان صرفا از سنت های کلاسیک تقلید می کند
[ترجمه گوگل]او ساختمان جدید را بی اساس نامگذاری کرد و گفت که این تنها سنت های کلاسیک است
2. It is either tautologous, positively dangerous, unoriginal or highly ambiguous.
[ترجمه ترگمان]این یا tautologous، خطرناک، خطرناک، یا بسیار مبهم است
[ترجمه گوگل]این یا باکتری است، مثبت خطرناک، غیر اصلی یا بسیار مبهم است
3. As the unoriginal name suggest this former French colony is right in the middle of Africa.
[ترجمه ترگمان]همانطور که نام unoriginal نشان می دهد که این مستعمره فرانسوی سابق درست در وسط آفریقا قرار دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان نام اصلی نام این مستعمره سابق فرانسه را در وسط آفریقا درست می کند
4. In the perspective of existentialism, the intense negation in Leo Tolstoy's heart, through which he faces nothingness, is used to argue against the "unoriginal and trivial existence".
[ترجمه ترگمان]در دیدگاه اگزیستانسیالیسم، نفی شدید قلب لئو تولستوی، که از طریق آن با پوچی روبرو می شود، برای بحث در برابر \"هم زیستی و هم زیستی بی اهمیت\" به کار می رود
[ترجمه گوگل]در چشم انداز اگزیستانسیالیسم، نفی شدید در قلب لئو تولستوی، که از طریق آن او با هیچ چیزی روبرو می شود، مورد استفاده قرار می گیرد تا به مخالفت با �وجود بی نظیر و بی اهمیت� بپردازد
5. It may be unoriginal, but hey it is your first robot, don't expect to develop the theory of relativity on your first try.
[ترجمه ترگمان]ممکن است unoriginal باشد، اما هی این اولین روبات شما است، انتظار نداشته باشید که تئوری نسبیت را در اولین تلاش خود گسترش دهید
[ترجمه گوگل]ممکن است غیر اصلی باشد، اما هی، این اولین ربات شماست، انتظار نداشته باشید که تئوری نسبیت را در اولین تلاش خود بسازید
6. His life had been unoriginal conforming completely to the given pattern.
[ترجمه ترگمان]زندگی او با الگوی داده شده کام لا منطبق بود
[ترجمه گوگل]زندگی او بی نظیر بوده و کاملا مطابق با الگوی داده شده است
7. Argument: Then how could you use an unoriginal word "Love" to name the feeling of your own?
[ترجمه ترگمان]بحث: پس چگونه می توانید از واژه \"عشق\" برای نام بردن از احساس خود استفاده کنید؟
[ترجمه گوگل]Argument پس چگونه می توانم از یک کلمه غیرقابل پیش بینی 'عشق' برای نام احساس خود استفاده کنید؟
8. This shouldn't make you feel unimportant or unoriginal; rather you should feel confident that there is really no problem that can not be solved (speaking technically, not politically or socially).
[ترجمه ترگمان]این نباید باعث شود که شما احساس بی اهمیت بودن یا نبودن را داشته باشید؛ بلکه باید مطمئن باشید که هیچ مشکلی وجود ندارد که نمی تواند حل شود (به لحاظ فنی، نه سیاسی و یا اجتماعی)
[ترجمه گوگل]این نباید باعث ناراحتی یا بی نظیر شما شود بلکه شما باید مطمئن باشید که هیچ مشکلی وجود ندارد که بتوان آن را حل کرد (به لحاظ فنی و نه سیاسی و اجتماعی)
9. The media did report his unoriginal but far-reaching suggestion that one remedy would be more political reform.
[ترجمه ترگمان]رسانه ها گزارش unoriginal او را گزارش دادند اما این پیشنهاد دور از دسترس بود که یک راه حل اصلاح سیاسی بیشتر باشد
[ترجمه گوگل]رسانه ها گزارش دادند که پیشنهادهای غیرمستقیم اما بسیار گسترده ای که یکی از راه های اصلاح بیشتر سیاسی است، گزارش شده است
10. The manuscript contained unoriginal emendations.
[ترجمه ترگمان]نسخه خطی از نژاد اصیل نبود
[ترجمه گوگل]این دستنوشته شامل اصلاحات غیرقابل انعطاف است
11. They are so unoriginal.
[ترجمه ترگمان]این قدر اصیل نیستند
[ترجمه گوگل]آنها خیلی غیر اصلی هستند
12. So we drove up the Llanberis Pass and on the way conceived the unoriginal compromise idea of a Snowdon Horseshoe circuit.
[ترجمه ترگمان]لذا ما از گردنه Llanberis گذشتیم و به راه افتادیم تا ایده مصالحه unoriginal را با a از circuit Horseshoe به دست آوریم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما فرمان Llanberis Pass را رانده ایم و از طریق راه انداختن ایده ی مصالح غربی با نام مدار اسکندون سوار بر فرمان طراحی شده است
13. That will only stifle your creativity and could make your writing seem dry and unoriginal.
[ترجمه ترگمان]اینکار تنها باعث خفه کردن خلاقیت شما می شود و می تواند باعث شود که نوشتن شما خشک و خشک به نظر برسد
[ترجمه گوگل]این تنها خلاقیت شما را خفه می کند و می تواند نوشته های شما را خشک و غیرقابل پیش بینی کند
14. With exceptions, luxury websites tend to be showy but unoriginal, since firms often use the same web designers.
[ترجمه ترگمان]با وجود استثناها، وب سایت های لوکس معمولا پرزرق و برق هستند، چرا که شرکت ها اغلب از همان طراحان وب استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]با استثنائات، وب سایت های لوکس تمایل دارند که جذاب باشند، اما غیر اصلی، از آنجا که شرکت ها اغلب از همان طراحان وب استفاده می کنند
15. For some reason, all the whales east of Australia are unoriginal bastards who will just plagiarize their western neighbors once they hear them sing a new song.
[ترجمه ترگمان]به دلایلی، همه وال ها از استرالیا unoriginal هستند که وقتی صدای ترانه جدید را می شنوند، از neighbors غربی plagiarize می کنند
[ترجمه گوگل]به هر دلیلی، تمام نهنگهای شرق استرالیا بی نظیرهای غیرقانونی هستند که فقط همسایگان غربی خود را سرزنش می کنند، هنگامی که آنها می شنوند که آنها یک آهنگ جدید را می خوانند