1. In agreement with published literature, amphibole and pyroxene appeared to dissolve ahead of feldspar.
[ترجمه ترگمان]در توافق با ادبیات منتشر شده، amphibole و pyroxene به نظر می رسد که از فلدسپار جلوتر هستند
[ترجمه گوگل]در توافق با ادبیات منتشر شده، آمفیبول و پریکسن به نظر می رسد جلوتر از فلدسپات حل شود
2. Rock-forming mineral, olivine, pyroxene, hornblende, orthoclase, feldspar, plagioclase, mica, quartz, biotite, calcite and other common metal and nonmetal minerals.
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی شکل صخره، olivine، pyroxene، hornblende، orthoclase، feldspar، mica، کوارتز، biotite، کلسیت و سایر مواد معدنی common
[ترجمه گوگل]معدن سنگ معدن، الیوین، پیروکسن، هورنبلند، ارتوکلز، فلدسپات، پلاژیوکلاز، میکا، کوارتز، بیوتیت، کلسیت و دیگر مواد معدنی فلز معمولی و غیر فلزی
3. Jadeite jade consists of minerals of pyroxene, amphibole and feldspar groups.
[ترجمه ترگمان]یشم سبز شامل مواد معدنی of، amphibole و فلدسپار است
[ترجمه گوگل]Jadeite jade شامل مواد معدنی گروه های پریکسن، آمفیبول و فلدسپات است
4. The deformation of olivine and pyroxene in the rock is the recrystallized process from coarse to fine grain, the spinel has obvious dissolution, migration and reprecipitation.
[ترجمه ترگمان]تغییر شکل of و pyroxene در سنگ فرآیند recrystallized از زبر به دانه ریز است و اسپینل دارای انحلال آشکار، مهاجرت و reprecipitation است
[ترجمه گوگل]تغییر شکل الیوین و پریکسن در سنگ، فرایند بازسازی شده از دانه های درشت به دانه های خوب است، اسپینل انحلال، مهاجرت و واکنش پذیری دارد
5. Pyroxene is exclusively diopsidic augite, with a composition relatively colse to the diopside - hedenbergite join.
[ترجمه ترگمان]pyroxene منحصرا diopsidic augite است، با ترکیب نسبتا نزدیک به the - hedenbergite
[ترجمه گوگل]پریکسن به طور انحصاری آپیت دیوپسیده است، با ترکیب نسبتا کولوس به دیوپسی - هدنبرید پیوست
6. Plutonic rocks consisting of pyroxene, pigeonite and plagioclase, the source of cumulate eucrites.
[ترجمه ترگمان]سنگ های plutonic شامل pyroxene، pigeonite و plagioclase، منبع cumulate eucrites هستند
[ترجمه گوگل]سنگهای پلاستیکی شامل پریکسن، پیگونیک و پلاژیوکلاز، منبع اکریت کندی هستند
7. The less dark rocks are dominated by biotite mica and amphibole, and darker, more mafic rocks by pyroxene and olivine.
[ترجمه ترگمان]سنگ های سیاه کم تر تحت سلطه biotite میکا و amphibole و تیره تر هستند و سنگ های مافیک نیز توسط pyroxene و olivine سنگ های مافیک بیشتری دارند
[ترجمه گوگل]سنگهای تیره کمتر تحت تاثیر میکیت های زیستی و آمفیبول، و سنگ های تیره تر، بیشتر از پریکسن و اولیوین قرار می گیرند
8. In mineralogy, fei cui can be devided into jadeit, omphacite and soda chrome pyroxene.
[ترجمه ترگمان]در mineralogy، fei cui می تواند به jadeit، omphacite و سودا تبدیل شود
[ترجمه گوگل]در کانی شناسی، fei cui را می توان به جیدیت، omphacite و سودا کروم پریکسن تقسیم کرد
9. Thyon volcanic rocks are classified as alkali basalts, with pyroxene megacrysts, and deep-seated mantle xenoliths such as augite and peridotite have been observed in some basaltic layers.
[ترجمه ترگمان]سنگ های آتشفشانی Thyon به عنوان basalts قلیایی، با pyroxene megacrysts و mantle deep - مثل augite و peridotite در برخی از لایه های basaltic طبقه بندی شده اند
[ترجمه گوگل]سنگ های آتشفشانی Thyon به عنوان بازالت های قلیایی، با پیروکسن megacrysts طبقه بندی شده اند، و Xenoliths گوشته عمیق مانند آپارتیت و پریدوتیت در برخی از لایه های بازالتی مشاهده شده است
10. A usually coarse - grained igneous rock composed chiefly of calcic plagioclase and pyroxene.
[ترجمه ترگمان]یک سنگ آتشفشان usually از سنگ آتشفشان بود که بیشتر از calcic و pyroxene ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]سنگ آذرین معمولی درشت دانه تشکیل شده به طور عمده از پلاژیوکلاز کلسیم و پیروکسن