• with a presentiment of, with foresight; in expectation of
in anticipation of
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
۱ - به امید، در انتظار
۲ - از ترس، با پیش بینی
In anticipation of cold weather we took plenty of warm clothes
از ترس هوای سرد، لباس گرم زیادی با خود بردیم
۲ - از ترس، با پیش بینی
In anticipation of cold weather we took plenty of warm clothes
از ترس هوای سرد، لباس گرم زیادی با خود بردیم
محض اطمینان
کلمات دیگر: