1. They are moving in a pincer movement to cut the republic in two.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک حرکت pincer حرکت می کنند تا جمهوری را به دو قسمت تقسیم کنند
[ترجمه گوگل]آنها در حال حرکت در یک حرکت مبهم برای کاهش جمهوری در دو
2. The army surrounded the town in a pincer movement.
[ترجمه ترگمان]ارتش با حرکتی pincer شهر را احاطه کرده بود
[ترجمه گوگل]ارتش شهر را در یک جنبش چاقو محاصره کرد
3. Bovis are using a special pincer machine to demolish covered ground level car parks.
[ترجمه ترگمان]bovis از یک دستگاه pincer مخصوص برای تخریب پارک های آبی سطح زمین استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]Bovis با استفاده از یک ماشین مخصوص جرقه زنی برای تخریب پارکینگ های سطح زمین تحت پوشش قرار می گیرند
4. The whole of that crab, every single pincer and leg, however long, had been excised with the knife.
[ترجمه ترگمان]تمام آن خرچنگ، هر تک ساق پا و پا، هر قدر طول بکشد، با چاقو excised شده بود
[ترجمه گوگل]تمام این خرچنگ ها، هر یک از مفاصل و پا، هر چند طولانی، با چاقو برداشته شده اند
5. It is a favourite military tactic . . . the pincer movement!
[ترجمه ترگمان]این یک تاکتیک نظامی مورد علاقه … جنبش pincer است!
[ترجمه گوگل]این یک تاکتیک نظامی مورد علاقه است جنبش چاقو!
6. They had thus executed a vast pincer movement, and won the first round.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب یک جنبش عظیم pincer را اجرا کردند و در راند اول برنده شدند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب آنها یک جنبش وسیع تیز را اعدام کردند و دور اول را به دست آوردند
7. The whole of the German pincer movement ground to a halt in the mud, and the SS division was stuck fast well short of its jump-off points.
[ترجمه ترگمان]کل جنبش pincer آلمان به توقف در گل تبدیل شد، و بخش SS به سرعت در نقطه پرش قرار گرفت
[ترجمه گوگل]کل جبهه انگیزه آلمان به توقف در گل و بخش SS بود سریع به خوبی کوتاه از نقاط پرش آن گیر کرده بود
8. Pincer Slipping System: Allow upper to slip between jaws ; save upper material.
[ترجمه ترگمان]سیستم Slipping Pincer: مجاز بودن بین فک، صرفه جویی در مواد بالا
[ترجمه گوگل]System Slipping Piners به بالا اجازه می دهد تا بین فک ها لغزش شود مواد فوقانی را ذخیره کنید
9. God is a Lobster, or a double pincer, a double bind.
[ترجمه ترگمان]خدا یک خرچنگ است، یا دو double و دو double
[ترجمه گوگل]خدا یک خرچنگ است، یا یک قلاب دوتایی، دو طرفه
10. A pincer like claw of a crustacean or an arachnida lobster, crab, or scorpion.
[ترجمه ترگمان]مانند چنگال یک چنگال یا خرچنگ دریایی یا خرچنگ دریایی یا خرچنگ دریایی یا عقرب
[ترجمه گوگل]چاقو مانند پنجه خرچنگ یا خرچنگ آراکنیدا، خرچنگ یا عقرب
11. Automatic Rear Pincer Turning : Patented design, easy adjustment on turning angle.
[ترجمه ترگمان]بالا بردن اتوماتیک Pincer: طراحی Patented، تنظیم آسان در زاویه چرخش
[ترجمه گوگل]چرخ دنده عقب اتوماتیک چرخش طراحی اختراع شده، تنظیم آسان در زاویه چرخش
12. Individual Pincer Adjustment: Balance the tension on upper manually at any point.
[ترجمه ترگمان]تنظیمات Pincer تکی: تنش را به صورت دستی بالا در هر نقطه تعادل موازنه کنید
[ترجمه گوگل]تنظیم انعطاف پذیری در هر نقطه، تنش را به صورت دستی دراز می کند
13. Those at either end of the line usually advance rather faster than those in the centre so that a pincer movement develops.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که در هر کدام از این خط هستند سریع تر از آن هایی که در مرکز هستند سریع تر حرکت می کنند به طوری که یک حرکت pincer رشد می کند
[ترجمه گوگل]کسانی که در هر دو طرف خط هستند، معمولا سریع تر از آنهایی که در مرکز حرکت می کنند، حرکت می کنند تا جابجایی ناگهانی ایجاد شود
14. Lillie : U know, u and ur dad in the annual pincer movement .
[ترجمه ترگمان]Lillie: U و ur در جنبش سالانه pincer
[ترجمه گوگل]Lillie U می دانید، شما و پدر در جنبش سالانه Pincer