1. I'm good at the program design, but unversed personnel management. if you raise me. I will be wasting everybody's time and accomplish nothing.
[ترجمه ترگمان]من در طراحی برنامه خوب هستم، اما مدیریت پرسنل unversed اگر مرا بزرگ کنی من وقتم را تلف می کنم و هیچ کاری را انجام نخواهم داد
[ترجمه گوگل]من در طراحی برنامه خوب هستم، اما مدیریت پرسنلی غیرمستقیم اگر من را بالا ببری من هم تمام وقت را هدر می دهم و هیچ کاری انجام نمی دهم
2. Unversed in the jargon of the social scientist.
[ترجمه ترگمان]متخصص علوم اجتماعی متخصص علوم اجتماعی است
[ترجمه گوگل]در اصطلاح علمی علوم اجتماعی
3. It's gratis. That's free, for those unversed in Latin.
[ترجمه ترگمان]مجانی است مجانی است، برای آن هایی که در زبان لاتین هستند
[ترجمه گوگل]این رایگان است این رایگان است، برای کسانی که در زبان لاتین unvered
4. Foreigners are unversed in the British way of life.
[ترجمه ترگمان]خارجی ها در روش زندگی انگلیسی ها unversed
[ترجمه گوگل]خارجی ها در شیوه زندگی بریتانیا بی نظیر هستند
5. We are unversed in the jargon of the social scientist.
[ترجمه ترگمان]ما در زمینه اصطلاحات تخصصی علوم اجتماعی صادق هستیم
[ترجمه گوگل]ما در اصطلاح علم اجتماعی کنار گذاشته ایم
6. I'm good at the program design, but unversed in personnel management. If you raise me, I will be wasting everybody's time and accomplish nothing.
[ترجمه ترگمان]من در طراحی برنامه خوب هستم، اما در مدیریت پرسنل تمرکز می کنم اگر مرا بزرگ کنی، وقتم را تلف می کنم و هیچ کاری نمی کنم
[ترجمه گوگل]من در طراحی برنامه خوب هستم، اما در مدیریت پرسنل غیرممکن است اگر من را بالا ببرم، زمان همه را هدر می دهم و هیچ چیز را انجام نمی دهم
7. Feng Li smiled and thought "So she is just a simple country girl unversed in courtly manners. Yet she learned this godlike sword skill. "
[ترجمه ترگمان]فنگ لی لبخند زد و فکر کرد که \" بنابراین او فقط یک دختر ساده روستایی است که در آداب درباری زندگی می کند با این وصف، او این مهارت شمشیر خداگونه را یاد گرفت \"
[ترجمه گوگل]فنگ لی لبخند زد و فکر کرد: 'پس او فقط یک دختر ساده کشور است که به شیوه های کوروش کشیده شده است با این حال او این مهارت شمشیر خدادادی را یاد گرفت '