(verb transitive) ازپیش اخطار کردن، قبلا اگاهانیدن
forewarned
(verb transitive) ازپیش اخطار کردن، قبلا اگاهانیدن
انگلیسی به فارسی
پیشگویی شده، از پیش اخطار کردن، قبلا اگاهانیدن
انگلیسی به انگلیسی
• warned in advance, alerted, put on guard
پیشنهاد کاربران
پیش آگاهی
کلمات دیگر: