پول همه کس را به حرف می آورد
money talks
پول همه کس را به حرف می آورد
انگلیسی به انگلیسی
• money gets people's attention, money can be used to influence people
جملات نمونه
1. Money talks.
[ترجمه Maya] پول حرف اول رو میزنه
[ترجمه ترگمان]پول حرف می زند[ترجمه گوگل]گفتگوهای پولی
2. Money talks, bullshit walks.
[ترجمه ترگمان]پول حرف میزنه چرت و پرت
[ترجمه گوگل]مذاکرات پولی، جسورانه می رود
[ترجمه گوگل]مذاکرات پولی، جسورانه می رود
3. Money talks in today's harsh economic climate.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در فضای اقتصادی سخت اقتصادی مذاکرات مالی انجام می شود
[ترجمه گوگل]مذاکرات پولی در شرایط اقتصادی خشن امروز است
[ترجمه گوگل]مذاکرات پولی در شرایط اقتصادی خشن امروز است
4. The formula in Hollywood is simple—money talks.
[ترجمه ترگمان]این فرمول در هالیوود گفت و گوه ای ساده - پولی است
[ترجمه گوگل]فرمول در هالیوود مذاکرات ساده پول است
[ترجمه گوگل]فرمول در هالیوود مذاکرات ساده پول است
5. Money talks, and poor working people are ignored.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات مربوط به پول و افراد ضعیف کارگر نادیده گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]مذاکرات پولی و افراد فقیر کار نادیده گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]مذاکرات پولی و افراد فقیر کار نادیده گرفته می شوند
6. I'm wiser than to believe what you call money talks.
[ترجمه ترگمان]من عاقل تر از آن هستم که آنچه را که تو به پول می گویی باور کنم
[ترجمه گوگل]من عاقلانه تر از این هستم که باور کنم که شما با مذاکره با پول صحبت می کنید
[ترجمه گوگل]من عاقلانه تر از این هستم که باور کنم که شما با مذاکره با پول صحبت می کنید
7. That is to say, money talks.
[ترجمه ترگمان]یعنی، پول حرف می زند
[ترجمه گوگل]این است که بگوییم، مذاکرات پولی است
[ترجمه گوگل]این است که بگوییم، مذاکرات پولی است
8. He had always heard that money talks, he said, but now it seems that all of China's money still doesn't let it get a word in edgewise at the International Monetary Fund and other global forums.
[ترجمه ترگمان]او گفت که او همیشه این مذاکرات را شنیده بود، اما اکنون به نظر می رسد که همه پول های چین هنوز به آن اجازه نمی دهند که در صندوق بین المللی پول و دیگر فروم های جهانی یک کلمه به زبان آورد
[ترجمه گوگل]وی گفت که او همیشه شنیده بود که مذاکرات پولی، اما اکنون به نظر می رسد که تمام پول چین هنوز اجازه نخواهد داد که در صندوق بین المللی پول و سایر انجمن های جهانی، یک کلمه بگوید
[ترجمه گوگل]وی گفت که او همیشه شنیده بود که مذاکرات پولی، اما اکنون به نظر می رسد که تمام پول چین هنوز اجازه نخواهد داد که در صندوق بین المللی پول و سایر انجمن های جهانی، یک کلمه بگوید
9. Money talks, but sometimes it needs an interpreter.
[ترجمه ترگمان]پول حرف می زند، اما گاهی به مترجم نیاز دارد
[ترجمه گوگل]مذاکرات پول، اما گاهی اوقات به یک مترجم نیاز دارد
[ترجمه گوگل]مذاکرات پول، اما گاهی اوقات به یک مترجم نیاز دارد
10. Money talks and this phrase has become exalted truth.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات مربوط به پول و این عبارت به حقیقتی عالی تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]مذاکرات پول و این عبارت به حقیقت عالی تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]مذاکرات پول و این عبارت به حقیقت عالی تبدیل شده است
11. Try to keep your money talks as dispassionate as possible.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید تا جای ممکن مذاکرات مالی خود را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]سعی کنید که پول خود را به عنوان بی رحم باقی بگذارید
[ترجمه گوگل]سعی کنید که پول خود را به عنوان بی رحم باقی بگذارید
12. Money talks when people need shoes and socks.
[ترجمه ترگمان]زمانی که مردم به کفش و جوراب نیاز دارند، گفتگوهای مربوط به پول انجام می شود
[ترجمه گوگل]وقتی مردم به کفش و جوراب نیاز دارند پول می گویند
[ترجمه گوگل]وقتی مردم به کفش و جوراب نیاز دارند پول می گویند
13. Money talks means that people with a lot of money have power and influence.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات مالی به این معنی است که افراد با پول زیادی قدرت و نفوذ دارند
[ترجمه گوگل]مذاکرات پول به این معنی است که مردم با پول زیادی دارای قدرت و نفوذ هستند
[ترجمه گوگل]مذاکرات پول به این معنی است که مردم با پول زیادی دارای قدرت و نفوذ هستند
14. He hired the best lawyers and won the case, money talks.
[ترجمه ترگمان]او بهترین وکلا را استخدام کرد و پرونده را برنده شد
[ترجمه گوگل]او بهترین وکیل را استخدام کرد و پرونده، مذاکرات پول را به دست آورد
[ترجمه گوگل]او بهترین وکیل را استخدام کرد و پرونده، مذاکرات پول را به دست آورد
پیشنهاد کاربران
پول حلال مشکلاته
پول حرف اول را می زند.
پول همه را تحت تاثیر قرار می دهد
مشکلی نیست که با پول آسان نشود
پول حرف اول را میزند.
به نوعی کنایه میزند که وقتی پول نداری حرف نزن.
به نوعی کنایه میزند که وقتی پول نداری حرف نزن.
پول خداست, پول حرف اول را می زند
معادل فارسی:پول حلال مشکلات است.
پول حلال مشکلات است
said about people or organizations that are rich, and can therefore get or do what they want
پول حرف اولو میزنه
پول حرف اولو میزنه
کلمات دیگر: