1. The Convention set down rules for deciding which country should deal with an asylum request.
[ترجمه ترگمان]این کنوانسیون قوانینی را برای تصمیم گیری در مورد این که کدام کشور باید با درخواست پناهندگی معامله کند تنظیم کرده است
[ترجمه گوگل]این کنوانسیون قوانینی را برای تصمیم گیری درباره کشور با درخواست پناهندگی تعیین می کند
2. 13 April has been set down for the trial.
[ترجمه ترگمان]۱۳ آوریل برای محاکمه تعیین شده است
[ترجمه گوگل]13 آوریل برای دادگاه تعیین شده است
3. He was set down as a fool.
[ترجمه ترگمان]او را احمق فرض کرده بودند
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک احمق تنظیم شده بود
4. The rules for service have been set down.
[ترجمه ترگمان]مقررات خدمات تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]قوانین مربوط به خدمات تنظیم شده اند
5. The train stopped at the station to set down lots of waste.
[ترجمه ترگمان]قطار در ایستگاه توقف کرد تا زباله های زیادی را پیاده کند
[ترجمه گوگل]قطار در ایستگاه ایستاد تا مقدار زیادی از زباله ها را تخلیه کند
6. I was set down by my father.
[ترجمه ترگمان] پدرم رو کنار گذاشته بودم
[ترجمه گوگل]من توسط پدرم تنظیم شده بودم
7. The bus stopped to set down an old lady.
[ترجمه ترگمان]اتوبوس ایستاد تا یک پیرزن را متوقف کند
[ترجمه گوگل]اتوبوس متوقف شد تا بانوی پیر را بچرخاند
8. I see that you're set down as a former police officer; why do you want this job?
[ترجمه ترگمان]من می بینم که شما به عنوان یک افسر پلیس سابق کار می کنید؛ چرا این شغل را می خواهید؟
[ترجمه گوگل]من می بینم که شما به عنوان یک افسر پلیس سابق تنظیم شده اید؛ چرا این شغل را می خواهی؟
9. She listened attentively and set down every word he said.
[ترجمه آرمیتا علاالدینی] او با دقت گوش داد و هر کلمه ایی که او گفت را نوشت
[ترجمه ترگمان]او با دقت گوش داد و هر کلمه را که گفته بود روی میز گذاشت
[ترجمه گوگل]او با دقت گوش کرد و هر حرفی را که گفت گفت
10. The second passenger asked to be set down at the church.
[ترجمه ترگمان]مسافر دوم خواست که در کلیسا مستقر شود
[ترجمه گوگل]مسافر دوم خواست که در کلیسا قرار گیرد
11. Coaches will set down and uplift passengers only as directed by the police in the streets mentioned.
[ترجمه ترگمان]مربیان تنها به همان صورتی که پلیس در خیابان ها به آن ها اشاره کرده است، مسافران را پایین و بالا خواهند برد
[ترجمه گوگل]مربیان تنها به عنوان پلیس در خیابان ها اشاره می کنند که مسافرین را تنها می گذارند
12. The rules of the club are set down in the members' handbook.
[ترجمه ترگمان]قوانین این باشگاه در دفترچه راهنمای اعضا تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]قوانین این باشگاه در فهرست اعضا قرار می گیرند
13. He was the one who first set down the stories of the Celtic storytellers.
[ترجمه ترگمان]او اولین کسی بود که داستان داستان گویان سلتیک را یادداشت کرد
[ترجمه گوگل]او کسی بود که برای اولین بار داستان داستانگران سلتی را گذاشت
14. Clear guidelines have been set down for teachers.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل های روشن برای معلمان تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]دستورالعمل های واضح برای معلمان تعیین شده است
15. We set down in a heavy fog.
[ترجمه ترگمان]در مه غلیظی سقوط کردیم
[ترجمه گوگل]ما در یک مه سنگین قرار گرفتیم