کلمه جو
صفحه اصلی

overdressed

انگلیسی به فارسی

بیش از حد، بیش از حد لباس فاخر پوشیدن


انگلیسی به انگلیسی

• dandified; dressed flamboyantly; dressed too formally for an occasion
you say that someone is overdressed when you think that they are wearing too many clothes or clothes which are too formal for a particular occasion.

جملات نمونه

1. I feel rather overdressed in this suit everyone else is wearing jeans!
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم در این کت و شلوار هر کس شلوار جین می پوشد!
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم بیش از حد در این کت و شلوار هر کس دیگر پوشیدن شلوار جین است!

2. She felt overdressed in her smart suit.
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که کت و شلوار smart به تن دارد
[ترجمه گوگل]او در کت و شلوار هوشمندانه خود به او فشار آورد

3. She took various forms, but was usually overdressed and over voluble.
[ترجمه ترگمان]اشکال مختلفی می گرفت، اما معمولا overdressed و over بود
[ترجمه گوگل]او فرمهای مختلفی را گرفت، اما اغلب اوقات بیش از حد بلند شد و بیش از حیرت زده شد

4. The bridge-playing girls had arrived, a collection of overdressed, overpainted forty-year-olds.
[ترجمه ترگمان]دختران بازی بریج وارد شده بودند، مجموعه ای از overdressed، overpainted چهل ساله
[ترجمه گوگل]دختران پل بازی وارد شده بودند، مجموعه ای از بیش از 40 سال پیر و پیر و جوان

5. She looked middle-aged, overdressed, a show-girl gone to seed.
[ترجمه ترگمان]او به میان سال میان سال، با لباس مبدل به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او مرد متوسط، پیراست، دختر نمایش داده شده به دانه

6. Juliet wondered if she were overdressed, but the admiring look he gave her dispelled that thought.
[ترجمه ترگمان]ژولیت با خودش فکر کرد که اگر این کار را کرده باشد، اما با تحسین به او نگاهی انداخت که این فکر را از بین برد
[ترجمه گوگل]جولیت فکر می کرد که آیا او برازنده شده است، اما نگاه تحسینشده او این فکر را برطرف کرد

7. It was decorated with an overdressed pale-blue rabbit in non-toxic paint.
[ترجمه ترگمان]آن را با یک خرگوش آبی کم رنگ در رنگ غیر سمی تزیین کرده بودند
[ترجمه گوگل]آن را با یک خرگوش رنگین کمان آبی رنگ در رنگ غیر سمی تزئین شده بود

8. Not one of them was not overdressed.
[ترجمه ترگمان]حتی یکی از آن ها overdressed نبود
[ترجمه گوگل]هیچ کدام از آنها به دست نیامده بود

9. We were completely overdressed for the party.
[ترجمه ترگمان]ما کاملا برای مهمونی آماده بودیم
[ترجمه گوگل]ما به طور کامل برای حزب بیش از حد بود

10. I don't know. I don't want to be overdressed.
[ترجمه ترگمان]- نمی دونم من نمیخوام لباس مبدل بپوشم
[ترجمه گوگل]من نمی دانم من نمیخواهم به کار بردم

11. He was so overdressed that people felt uncomfortable looking at him.
[ترجمه ترگمان]چنان overdressed بود که مردم از نگاه کردن به او احساس ناراحتی می کردند
[ترجمه گوگل]او خیلی ناراحت بود که به او نگاه میکرد

12. He was overly serious, overdressed, and spotlessly neat about his clothes and room.
[ترجمه ترگمان]او بیش از حد جدی و خوش لباس بود و تمیز و تمیز در اطراف لباس هایش تمیز و مرتب بود
[ترجمه گوگل]او بیش از حد جدی بود، بیش از حد، و بدون درز در مورد لباس و اتاق خود را شسته و رفته

13. Dan: Hey. You're a little overdressed for the study date I didn't know we had.
[ترجمه ترگمان]سلام شما برای قرار ملاقات با کسی که من از آن خبر نداشتم، overdressed
[ترجمه گوگل]دن هی شما برای مطالعه تاریخی کمی نگران بودید، من نمی دانستم که داشتهایم

14. It has several benefits: You may be overdressed on some occasions, but you can manage to fit into a huge range of circumstances.
[ترجمه ترگمان]این روش چندین مزیت دارد: ممکن است در برخی موارد overdressed باشید، اما می توانید در شرایط بسیار زیادی جا بگیرید
[ترجمه گوگل]مزایای متعددی وجود دارد که ممکن است در بعضی موارد برطرف شود، اما شما می توانید به طیف وسیعی از شرایط برسید

پیشنهاد کاربران

لباس بیش از حد فاخر پوشیدن

لباس رسمی

وقتی که تو یه لباس خیلی رسمی پوشیدی اما جشن رسمیه

وقتی مثلا مراسم رسمی نیست ! ولی تو خیلی لباس رسمی میپوشی


کلمات دیگر: