کلمه جو
صفحه اصلی

common good

انگلیسی به فارسی

خوب مشترک


انگلیسی به انگلیسی

• public welfare, benefit of all citizens

جملات نمونه

1. They work together for the common good.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای منافع مشترک با هم کار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها با یکدیگر همکاری می کنند تا به نفع مشترک باشند

2. This decision was taken for the common good .
[ترجمه ترگمان]این تصمیم برای منافع مشترک گرفته شد
[ترجمه گوگل]این تصمیم برای به نفع عمومی گرفته شد

3. Drunk-driving laws were made for the common good.
[ترجمه ترگمان]قوانین رانندگی برای عموم مردم عادی شده بود
[ترجمه گوگل]قوانین مستبد رانندگی برای منافع عمومی ساخته شده است

4. The government creates laws for the common good.
[ترجمه ترگمان]دولت قوانینی را برای منافع عمومی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]دولت قوانینی را برای خیر مشترک ایجاد می کند

5. But her luminous conviction that working for the common good is our best calling is undimmed by any passing doubts.
[ترجمه ترگمان]اما اعتقاد luminous که به نفع مشترک است بهترین تماس ما در این است که هیچ شک و شبه های باقی نمی ماند
[ترجمه گوگل]اما اعتقادات درخشان او که کارکردن برای منافع مشترک بهترین تماس ما با هر گونه شک و تردید گذرا است

6. Law is an ordinance of reason for the common good.
[ترجمه ترگمان]قانون، فرمان عقل سلیم است
[ترجمه گوگل]قانون، وظیفه ای است برای عرف عمومی

7. The state is seen to represent the common good or the general will.
[ترجمه ترگمان]دولت برای نشان دادن حسن نیت عمومی یا اراده عمومی دیده می شود
[ترجمه گوگل]دولت به نظر می رسد که نماینده ی منافع مشترک یا اراده کلی باشد

8. AWG for computer systems, fewer resources, common good, with a strong transplantation and high cost performance.
[ترجمه ترگمان]AWG برای سیستم های کامپیوتری، منابع کم تر، خوب عمومی، با پیوند قوی و عملکرد هزینه بالا
[ترجمه گوگل]AWG برای سیستم های کامپیوتری، منابع کمتر، مشترک خوب، با پیوند قوی و عملکرد با هزینه بالا

9. They were working hard for the common good and not for selfish interests.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای منافع مشترک و نه برای منافع خودخواهانه تلاش می کردند
[ترجمه گوگل]آنها سخت تلاش کردند تا به نفع مشترک و نه برای منافع خودخواهانه کار کنند

10. Certain restrictions are often imposed for the common good of inhabitants in an area.
[ترجمه ترگمان]برخی از محدودیت های خاص اغلب برای مردم عادی در یک منطقه تحمیل می شوند
[ترجمه گوگل]محدودیت های خاصی اغلب برای منافع عمومی ساکنان در یک منطقه اعمال می شود

11. The particular interests outweigh or smother the common good.
[ترجمه ترگمان]علایق خاص مهم تر و مهم تر از آن است
[ترجمه گوگل]منافع خاص، منافع مشترک را از بین می برد یا خیر

12. Many of them placed self-interest before the common good.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها به منافع مشترک خود علاقه نشان دادند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها علاقه شخصی خود را پیش از به وجود آمدن سود مشترک قرار دادند

13. The common good would best be served by keeping prices from rising too quickly.
[ترجمه ترگمان]منفعت عمومی را می توان با نگه داشتن قیمت از بالا رفتن به سرعت مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]با استفاده از نگه داشتن قیمت ها، می توان از مزایای مشترک استفاده کرد

14. We must all work for the common good.
[ترجمه ترگمان]همه ما باید برای منافع مشترک کار کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید همه کارها را به خوبی انجام دهیم

پیشنهاد کاربران

منافع مشترک

خیر همگانی، خیر عمومی، امر عام المنفعه، مصلحت جمعی

کالای عمومی ( در علم اقتصاد )


کلمات دیگر: