1. He thinks modern art is bosh.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که هنر مدرن bosh
[ترجمه گوگل]او فکر می کند هنر مدرن بوش است
2. Don't talk such bosh!
[ترجمه ترگمان]حرف مفت نزن!
[ترجمه گوگل]چنین بوش را نگفتید
3. You can bosh it out, use the same strategies as the independent record labels.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن را bosh، از همان استراتژی هایی استفاده کنید که برچسب رکورد مستقل دارند
[ترجمه گوگل]شما می توانید از آن استفاده کنید، از استراتژی های مشابه با برچسب های مستقل استفاده کنید
4. Chris Bosh also withdrew from camp on Wednesday afternoon due to a foot injury.
[ترجمه ترگمان]کریس Bosh نیز بعد از ظهر روز چهارشنبه به دلیل جراحت پا از کمپ خارج شد
[ترجمه گوگل]کریس بوش نیز در روز چهارشنبه بعد از ظهر از اردوگاه به علت آسیب های پا، از اردوگاه خارج شد
5. Start with LeBron James, Kevin Garnett and Chris Bosh.
[ترجمه ترگمان]با لی بورن جیمز، کوین گارنت و کریس Bosh شروع کنید
[ترجمه گوگل]با لبرن جیمز، کوین گارنت و کریس بوش شروع کنید
6. With LeBron James, Chris Bosh, Amare Stoudemire and other big-ticket free agents out of the way, Tracy McGrady expects to get on the free-agency express himself one of these days.
[ترجمه ترگمان]با لی بورن جیمز، کریس Bosh، Amare Stoudemire و دیگر عوامل آزاد بلیط فروشی از این راه، تریسی McGrady انتظار دارد که خودش را یکی از این روزها آزاد کند
[ترجمه گوگل]تریسی مک گریدی، با استفاده از LeBron James، کریس Bosh، Amare Stoudemire و دیگر عوامل رایگان بلیط بزرگ از راه، انتظار می رود که در آژانس آزاد، یکی از این روزها را بیان کنید
7. Bosh is for 1 I hope he bounces back next game.
[ترجمه ترگمان]Bosh برای ۱ سال است که من امیدوارم که او به بازی بعدی برگردد
[ترجمه گوگل]بوش برای 1 است امیدوارم که او بازی بعدی را پشت سر بگذارد
8. Paint? - bosh! Has she anything on her mind worth thinking twice - a man for instance?
[ترجمه ترگمان]نقاشی؟ ! حرف مزخرفیه ایا چیزی در ذهنش هست که ارزش فکر کردن به یک مرد را داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]نقاشی کنید - بوش! آیا او هر چیزی را در ذهن او ارزش دویدن - به عنوان مثال مرد؟
9. That is enough of your bosh!
[ترجمه ترگمان]حرف مفت و مزخرفیه!
[ترجمه گوگل]این به اندازه کافی از بوش شماست!
10. Chris Bosh, Toronto: All signs are pointing to a big year for Bosh.
[ترجمه ترگمان]کریس Bosh، تورنتو: همه نشانه ها به سال بزرگ for اشاره دارند
[ترجمه گوگل]کریس بوش، تورنتو تمام نشانه ها به یک سال بزرگ برای بوش اشاره دارند
11. The bosh becomes larger from the tuyeres up to the maximum internal diameter of the furnace.
[ترجمه ترگمان]The از the تا حداکثر قطر داخلی کوره بزرگ تر می شود
[ترجمه گوگل]بوش از دریچه های بزرگ تا حداکثر قطر داخلی کوره بزرگتر می شود
12. Bosh!interrupted Steelman, cheerfully.
[ترجمه ترگمان]مزخرف! با خوش رویی سخن او را قطع کرد و گفت:
[ترجمه گوگل]بوش، Steelman را قطع کرد، با شور و شوق
13. I just ask at discretion, why do you bosh here A complaints.
[ترجمه ترگمان]من فقط از احتیاط می پرسم، چرا این حرف را می زنی و شکایت می کنی
[ترجمه گوگل]من فقط در مورد اختیار می پرسم، چرا شما اینجا شکایت دارید؟
14. There must be some truth, after all, in the rant of the poets about the heartlessness and fickleness of women, although he had always been used to consider it the merest bosh.
[ترجمه ترگمان]پس از همه این ها، پس از همه این ها، درباره the و fickleness زن ها، با آنکه همیشه این موضوع را بی هوده در نظر گرفته بود، باید حقیقت داشته باشد
[ترجمه گوگل]پس از همه، باید در حقیقت شاعران در مورد بی عاطفه و ناتوانی زنان، حقیقتا وجود داشته باشد، هرچند که همیشه مورد استفاده قرار گرفته بود تا آن را بسمه تعبیر کند