(خودمانی) کپل، بقچه بندی
prat
(خودمانی) کپل، بقچه بندی
انگلیسی به فارسی
شستن
(عامیانه) کپل، بقچه بندی
انگلیسی به انگلیسی
• (slang) stupid, foolish, dumb; buttocks, backside, bum
if you call someone a prat, you mean that they are very stupid or foolish; an informal word which some people find offensive.
if you call someone a prat, you mean that they are very stupid or foolish; an informal word which some people find offensive.
جملات نمونه
1. He looked a right prat in that pink suit.
[ترجمه ترگمان]در آن کت و شلوار صورتی، He درست و حسابی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او در یک کت و شلوار صورتی شیک راستش را نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او در یک کت و شلوار صورتی شیک راستش را نگاه کرد
2. What's that prat doing out there now?
[ترجمه ترگمان]اون prat دیگه اون بیرون چی کار می کنه؟
[ترجمه گوگل]حالا چی کار کنه؟
[ترجمه گوگل]حالا چی کار کنه؟
3. You've made me spill my drink, you prat!
[ترجمه ترگمان]تو منو مجبور به ریختن نوشیدنی کردی، کله پوک!
[ترجمه گوگل]تو نوشیدنی من را نابود کرده ای
[ترجمه گوگل]تو نوشیدنی من را نابود کرده ای
4. He's a bit of a prat.
[ترجمه ترگمان]یه ذره of
[ترجمه گوگل]او کمی عصبانی است
[ترجمه گوگل]او کمی عصبانی است
5. He got drunk and made a complete prat of himself.
[ترجمه ترگمان]مست کرد و جلوی خودش را گرفت
[ترجمه گوگل]او مست شد و تمام کار خود را انجام داد
[ترجمه گوگل]او مست شد و تمام کار خود را انجام داد
6. Prat Summarizing the paper and bringing forward what we should focus on later.
[ترجمه ترگمان]Prat این مقاله را به طور خلاصه بیان کرده و آنچه را که باید بر روی آن تمرکز کنیم مطرح می کند
[ترجمه گوگل]Prat خلاصه مقاله و پیش بردن آنچه که ما باید بعدا تمرکز کنیم
[ترجمه گوگل]Prat خلاصه مقاله و پیش بردن آنچه که ما باید بعدا تمرکز کنیم
7. You know what an absolute prat he was, how much he admired his worthless father.
[ترجمه ترگمان]تو که می دونی اون چه قدر احمق بود، چه قدر پدرش رو تحسین می کرد
[ترجمه گوگل]شما می دانید چه مطلبی است که او بود، چقدر او پدر بی ارزش خود را تحسین کرد
[ترجمه گوگل]شما می دانید چه مطلبی است که او بود، چقدر او پدر بی ارزش خود را تحسین کرد
8. I prat that your company is a lot of developments.
[ترجمه ترگمان]I که شرکت شما تحولات زیادی داره
[ترجمه گوگل]من معتقدم که شرکت شما پیشرفت زیادی دارد
[ترجمه گوگل]من معتقدم که شرکت شما پیشرفت زیادی دارد
9. Conclude the speech prat make a reservation and limitation of the technical trade.
[ترجمه ترگمان] Conclude the prat a make limitation trade technical technical of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of limitation limitation limitation limitation limitation limitation limitation limitation limitation limitation limitation limitation limitation limitation limitation
[ترجمه گوگل]پایان دادن به سخنرانی سخنرانی رزرو و محدودیت تجارت فنی است
[ترجمه گوگل]پایان دادن به سخنرانی سخنرانی رزرو و محدودیت تجارت فنی است
10. The fact that the prat in contact with the material is made with stainless steel brings qualified anti-corrosion performance, meeting with the GMP standard.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که the در تماس با مواد با فولاد ضد زنگ ساخته می شود، عملکرد ضد خوردگی را به همراه استاندارد GMP به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]این حقیقت که مواد آلی در تماس با مواد با فولاد ضد زنگ ساخته شده، عملکرد ضد خوردگی واجد شرایط را با استاندارد GMP مطابقت می دهند
[ترجمه گوگل]این حقیقت که مواد آلی در تماس با مواد با فولاد ضد زنگ ساخته شده، عملکرد ضد خوردگی واجد شرایط را با استاندارد GMP مطابقت می دهند
11. The location on prat avenue is awesome, 3 minute walk to the mtr station and has many nice restaurants and cafes around.
[ترجمه ترگمان]مکان روی خیابان پرات بسیار عالی است، ۳ دقیقه به ایستگاه mtr می رود و رستوران ها و کافه های خوب زیادی دارد
[ترجمه گوگل]محل سکونت در خیابان خیابان عالی است، 3 دقیقه پیاده روی به ایستگاه MTR و بسیاری از رستوران ها و کافی شاپ در اطراف
[ترجمه گوگل]محل سکونت در خیابان خیابان عالی است، 3 دقیقه پیاده روی به ایستگاه MTR و بسیاری از رستوران ها و کافی شاپ در اطراف
12. This article interprets the New Headquarters of Prat Royal Golf Club designed by Carlos Ferrater Architects Associates through aspects such as topography, functional layout, and building materials.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تفسیر مقر جدید باشگاه گلف رویال Prat که توسط کارلوس Ferrater Architects از طریق جنبه هایی از قبیل توپوگرافی، چیدمان کارکردی و مصالح ساختمانی طراحی شده است، تفسیر می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله ستاد جدیدی از باشگاه گلف پرت رویال را طراحی شده توسط کارفرمایان معماران کارلوس فراتر از طریق جنبه هایی مانند توپوگرافی، طرح عملکردی و مصالح ساختمانی تفسیر می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله ستاد جدیدی از باشگاه گلف پرت رویال را طراحی شده توسط کارفرمایان معماران کارلوس فراتر از طریق جنبه هایی مانند توپوگرافی، طرح عملکردی و مصالح ساختمانی تفسیر می کند
13. I hate to do anybody down, but I do think that Malcolm is a right prat.
[ترجمه ترگمان]متنفرم از این که کسی رو زمین بزنم، اما فکر می کنم که Malcolm a
[ترجمه گوگل]من از اینکه کسی را دوست دارم، نفرت دارم، اما فکر می کنم که مالکوم یک قاعده درست است
[ترجمه گوگل]من از اینکه کسی را دوست دارم، نفرت دارم، اما فکر می کنم که مالکوم یک قاعده درست است
14. Method: In a mixing tin with ice combine 1 1/4oz TIO PEPE, 1/4oz NOILLY PRAT and 1 drop of lemon essential oil. Stir and strain into a chilled urban martini glass.
[ترجمه ترگمان]روش: در یک قلع مخلوط با یخ با ترکیب ۱ \/ ۴ اونس tio pepe، ۱ \/ ۴ اونس NOILLY prat و ۱ قطره روغن اسانس لیمو به سوی لیوان مارتینی \"مارتینی\" یخ سرد بزنید و به هم بزنید و بزنید
[ترجمه گوگل]روش در یک مخلوط کردن قلع با یخ 1 1 / 4oz TIO PEPE، 1 / 4oz NOILLY PRAT و 1 قطره اسانس لیمو مخلوط کردن و فشار دادن به شیشه های شهری سرد شهری
[ترجمه گوگل]روش در یک مخلوط کردن قلع با یخ 1 1 / 4oz TIO PEPE، 1 / 4oz NOILLY PRAT و 1 قطره اسانس لیمو مخلوط کردن و فشار دادن به شیشه های شهری سرد شهری
15. METHODS:The tissue section method and GPC were used to test the change in the planting prat, liver and kidney.
[ترجمه ترگمان]روش ها: روش بخش بافت و GPC برای آزمایش تغییرات در کاشت prat، کبد و کلیه استفاده شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: روش آزمون بافتی و GPC برای آزمون تغییر شکل، کبد و کلیه مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش ها: روش آزمون بافتی و GPC برای آزمون تغییر شکل، کبد و کلیه مورد استفاده قرار گرفت
پیشنهاد کاربران
۱. خل و چل، خل وضع، احمق
۲. کپل، ماتحت
۲. کپل، ماتحت
A foolish, stupid person
You are mot being a curious, you are being a prat
You are mot being a curious, you are being a prat
کلمات دیگر: