کلمه جو
صفحه اصلی

swedish


معنی : اهل سوئد، سوئد
معانی دیگر : وابسته به سوئد و مردم آن، سوئدی، زبان سوئدی (از زبان های north germanic)

انگلیسی به فارسی

سوئدی، اهل سوئد


سوئدی، سوئد، اهل سوئد


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to Sweden or its people, culture, language, or the like.
اسم ( noun )
(1) تعریف: the Germanic language of Sweden.

(2) تعریف: (used with a pl. verb) the people of Sweden collectively (usu. prec. by the).

• of or pertaining to sweden; of or pertaining to the swedish language

مترادف و متضاد

اهل سوئد (صفت)
swedish

سوئد (صفت)
swedish

جملات نمونه

1. Swedish investors have come a cropper in London.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران سوئدی به cropper در لندن رسیده اند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران سوئد در لندن در حال رشد هستند

2. From her looks I'd say she was Swedish.
[ترجمه ترگمان]از قیافه او می گفتم که او سوئدی است
[ترجمه گوگل]از نظر او می توان گفت که او سوئدی است

3. The world champion was dethroned by a young Swedish challenger.
[ترجمه ترگمان]قهرمان جهان توسط یک رقیب جوان سویدی از سلطنت خلع شد
[ترجمه گوگل]قهرمان جهان توسط یک رقیب جوان سوئد بازنشسته شد

4. He was outplayed by the Swedish 21-year-old.
[ترجمه ترگمان]او توسط سویدی \"سوئدی\" ۲۱ ساله دستگیر شد
[ترجمه گوگل]او توسط 21 ساله سوئد بازی کرد

5. Are they talking Swedish or Danish?
[ترجمه نادر خوش طینت] آنها در حال صحبت به زبان سوئدی هستند یا دانمارکی؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها زبان سوئدی یا دانمارکی صحبت می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها سوئدی یا دانمارکی صحبت می کنند؟

6. From his looks I'd say he was Swedish.
[ترجمه ترگمان]از ظاهرش می گفتم سوئدی است
[ترجمه گوگل]از نظر او می توان گفت که او سوئدی است

7. This steel is manufactured from Swedish iron.
[ترجمه ترگمان]این فولاد از آهن سوئد ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این فولاد از آهن سوئد ساخته شده است

8. Swedish industrial production has fallen steadily this year.
[ترجمه ترگمان]تولید صنعتی سوئد در سال جاری به شدت کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]تولید صنعتی سوئد در سال جاری به طور پیوسته کاهش یافته است

9. She spoke not only her native language, Swedish, but also English and French.
[ترجمه نادر خوش طینت] او نه تنهابه زبان مادری خود، سوئدی، بلکه به زبان انگلیسی و فرانسوی نیز صحبت کرد.
[ترجمه ترگمان]او نه تنها از زبان مادری خود، یعنی سوئدی، بلکه انگلیسی و فرانسوی سخن می گفت
[ترجمه گوگل]او نه تنها زبان مادری خود را، سوئدی، بلکه انگلیسی و فرانسوی صحبت کرد

10. Martha's proficient in Swedish.
[ترجمه ترگمان]مارتا در سوئد مهارت داشت
[ترجمه گوگل]صاحب مارتا در سوئدی است

11. In the 1960s and 1970s the Swedish political system was regarded as a benchmark for other European countries.
[ترجمه ترگمان]در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، سیستم سیاسی سوئد به عنوان یک معیار برای دیگر کشورهای اروپایی شناخته شد
[ترجمه گوگل]در دهه 1960 و 1970 سیستم سیاسی سوئد به عنوان معیار برای دیگر کشورهای اروپایی مورد توجه قرار گرفت

12. Her blond hair and blue eyes convey her Swedish origins.
[ترجمه نادر خوش طینت] موهای بلوند و چشمان آبیش، بیانگر اصلیت سوئدی اوست.
[ترجمه ترگمان]موهای بور و چشمان آبی او اصالت سوئدی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]موهای بلوند و چشمان آبی، ریشه های سوئدی او را به خود جلب می کند

13. How much is $100 worth in Swedish crowns?
[ترجمه ترگمان]این مبلغ ۱۰۰ دلار است؟
[ترجمه گوگل]ارزش 100 دلار در تاج سوئد چقدر است؟

14. In 163 Swedish colonists settled in present-day Delaware.
[ترجمه ترگمان]در ۱۶۳ مستعمره سوئد در دلاویر امروز ساکن شدند
[ترجمه گوگل]در 163 استعمارگر سوئدی در دلاور کنونی مستقر شد

15. Swedish Internet discharge glided considerably that day about 30%, publisher of 5 phonic books sued a file to share service user.
[ترجمه ترگمان]تخلیه اینترنت سوئد در آن روز به طور قابل توجهی کاهش یافت، و ناشر ۵ کتاب phonic پرونده ای را برای اشتراک گذاری کاربر مورد شکایت قرار داد
[ترجمه گوگل]تخلیه اینترنت سوئد به میزان قابل توجهی در آن روز حدود 30٪ بود، ناشر 5 کتاب فونیک فایل را به اشتراک گذاشت تا کاربر را به اشتراک بگذارد

اصطلاحات

the Swedish

سوئدی‌ها، مردم سوئد


پیشنهاد کاربران

کسانی که اهل سوئد هستند

سوئدی
اگه دوست داشتید لایک کنید


کلمات دیگر: