کلمه جو
صفحه اصلی

unspoiled

انگلیسی به فارسی

دست نخورده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of spoiled.
متضاد: corrupt, spoiled
مشابه: virgin

• not spoiled
if something is unspoiled, it has not been damaged or harmed.

جملات نمونه

1. The port is quiet and unspoiled.
[ترجمه ترگمان]بندر آرام و دست نخورده است
[ترجمه گوگل]بندر آرام و ناپایدار است

2. She was an affectionate child and remarkably unspoiled.
[ترجمه ترگمان]او بچه مهربانی بود و خیلی هم دست نخورده
[ترجمه گوگل]او یک کودک مهربان بود و به طور قابل توجهی ناپاک شده بود

3. At the unspoiled North Bay, three white pyramids rise like futuristic sails from the sea.
[ترجمه ترگمان]در خلیج دست نخورده شمالی، سه هرم سفید مثل بادبان های گشوده از دریا بالا می روند
[ترجمه گوگل]در بیابان خیز شمالی، سه اهرام سفید مانند بادبان های آینده ای از دریا افزایش می یابد

4. He had thought her too childish, too unspoiled.
[ترجمه ترگمان]او را بیش از حد بچگانه تصور کرده بود
[ترجمه گوگل]او فکر کرد او بیش از حد کودکانه است، بیش از حد دست نخورده

5. She remained unspoiled by her success.
[ترجمه ترگمان]از موفقیت خود بی خبر مانده بود
[ترجمه گوگل]او با موفقیت او دست نخورده باقی ماند

6. Lake Powell's irregular coastline has many unspoiled beaches and secluded inlets.
[ترجمه ترگمان]خط ساحلی نامنظم دریاچه پاول دارای سواحل بکر و دریچه های مخفی است
[ترجمه گوگل]خط ساحلی نامنظم دریاچه پائول دارای بسیاری از سواحل بی نظیر و ورودی های مجزا است

7. Indeed, its unspoiled days ended long before the corps turned a shovelful of dirt.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، هنوز روزه ای خوش نگذشته بود که سپاه یک بیل پر از خاک به خاک ریخت
[ترجمه گوگل]در واقع، روزهای نامناسب آن به مدت طولانی به طول انجامید و سپاه پاسداران زمین را از بین برد

8. With its largely unspoiled natural beauty, Vietnam is rapid becoming a destination for more and more foreign visitors.
[ترجمه ترگمان]با توجه به زیبایی طبیعی بکر آن، ویتنام در حال تبدیل شدن سریع به مقصد گردشگران خارجی بیشتر و بیشتر است
[ترجمه گوگل]ویتنام با زیبایی طبیعی خود به طور ناخواسته تبدیل به یک مقصد برای بازدیدکنندگان بیشتر و بیشتر خارجی می شود

9. The area has miles of unspoiled sandy beaches. .
[ترجمه ترگمان]مساحت این ناحیه مایل ها ساحل شنی است
[ترجمه گوگل]این منطقه دارای مایلهای سواحل شنی ناپایدار است

10. They come to enjoy the unspoiled environment, the bright blue skies, and the fresh snow fields.
[ترجمه ترگمان]آن ها می آیند تا از محیط بکر، آسمان آبی روشن و مزارع تازه برفی لذت ببرند
[ترجمه گوگل]آنها برای لذت بردن از محیط نامنظم، آسمان آبی روشن و زمینه های برف تازه می آیند

11. Vieques, Puerto Rico is one of the most unspoiled islands of the Caribbean.
[ترجمه ترگمان]vieques، پورتوریکو یکی از the جزایر کارائیب است
[ترجمه گوگل]ویکس، پورتوریکو یکی از جزایر ترین جزایر کارائیب است

12. Palau is still unspoiled. The waters are not polluted and the marine life is bountiful and healthy.
[ترجمه ترگمان]پالائو هنوز دست نخورده است آب های آلوده نیستند و حیات دریایی بخشنده و سالم است
[ترجمه گوگل]پالائو هنوز نابود شده است آب های آلوده آلوده نیستند و زندگی در دریای خشک و سالم است

13. This city is flanked on all sides by unspoiled country.
[ترجمه ترگمان]این شهر در همه طرف کشور unspoiled قرار دارد
[ترجمه گوگل]این شهر از طرف کشورهای ناامید شده به طرف طرفین قرار دارد

14. But what about clean beaches, unspoiled forests, and solitude?
[ترجمه ترگمان]اما سواحل تمیز، جنگل های دست نخورده و تنهایی چه؟
[ترجمه گوگل]اما در مورد سواحل پاک، جنگل های ناشی شده و تنهایی؟

15. With such a unique and unspoiled setting, Jay Peak can provide its vacationing public an opportunity to hike, bike, fish, sail and sightsee in a setting that is truly undeveloped.
[ترجمه ترگمان]جی قله با چنین فضایی منحصر به فرد و بکر می تواند فرصتی برای تعطیلات، دوچرخه سواری، ماهی، قایقرانی و قایقرانی در فضایی که واقعا توسعه نیافته است را فراهم کند
[ترجمه گوگل]با چنین محیطی منحصر به فرد و ناامن، جی پیک می تواند برای تعطیلات عمومی، فرصتی برای پیاده روی، دوچرخه، ماهی، بادبانی و گشت و گذار در محیطی که واقعا توسعه نیافته است، فراهم کند

پیشنهاد کاربران

بکر
دست نخورده

تازه ، دست کاری نشده ، پاک و عفیف
Unspoiled girl = دختر پاک

pristine


کلمات دیگر: