کلمه جو
صفحه اصلی

hijacker


قانون ـ فقه : هواپیما ربا

انگلیسی به فارسی

تسخیر کننده


انگلیسی به انگلیسی

• one who participates in a hijacking
a hijacker is a person who hijacks a plane or other vehicle.

جملات نمونه

1. The hijacker was handed over to the French police.
[ترجمه ترگمان]The به پلیس فرانسه تحویل داده شد
[ترجمه گوگل]مأمور ربودن به پلیس فرانسه منتقل شد

2. The hijacker was lifted immediately after he stepped down the plane.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله پس از آن که از هواپیما پیاده شد، The بلافاصله بلند شد
[ترجمه گوگل]هواپیماربایان بلافاصله پس از فرود هواپیمای برداشته شد

3. The hijacker comman-deered the plane on a domestic flight.
[ترجمه ترگمان]هواپیمای \"hijacker comman\" (hijacker comman)هواپیما را بر روی یک پرواز داخلی قرار داد
[ترجمه گوگل]هواپیماربایان هواپیما را بر روی یک پرواز داخلی پرواز دادند

4. It was later discovered that the hijacker was unarmed.
[ترجمه ترگمان]بعدها کشف شد که the غیرمسلح بوده است
[ترجمه گوگل]بعدا کشف شد که هواپیماربایان غیر مسلح بودند

5. Organized religion is a hijacker of reason, rationality, intelligence and logic and is hostile to spiritual freedom, secular and atheistic thoughts. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]مذهب سازمان یافته نوعی منطق، عقلانیت، هوش و منطق است و دشمن آزادی روحی، افکار سکولار و atheistic است دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]دین سازمان یافته، ربای عقل، عقلانیت، هوش و منطق است و خصومت با آزادی معنوی، افکار سکولار و بیخدایی است دکتر T P Chia

6. He was rising in the world, a celebrated hijacker, and Charlie was a working stiff with money problems.
[ترجمه ترگمان]او در حال طلوع کردن در دنیا بود، یک hijacker مشهور، و چارلی سخت مشغول کار با مشکلات مالی بود
[ترجمه گوگل]او در جهان، یک هواپیماربای جاسوسی رو به افزایش بود، و چارلی کار سختی با مشکلات پول داشت

7. Some beliefs are the hijacker of reason, rationality, intelligence and logic, others are the products of egoism, biases, prejudices or preferences. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]برخی از عقاید the منطق، عقلانیت، هوش و منطق است، دیگران محصولات خودخواهی، تعصبات، پیش داوری ها و یا اولویت های خود هستند دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]بعضی باورها ربای معقول، عقلانیت، هوش و منطق هستند، دیگران محصولاتی از خودگویی، تعصب، تعصبات و ترجیحات هستند دکتر T P Chia

8. The hijacker swung me around in front of him against the police with my body.
[ترجمه ترگمان]The با بدنم به سمت پلیس حرکت کرد
[ترجمه گوگل]راننده من در مقابل او در برابر پلیس با بدن من چرخید

9. The hijacker was strong; my arm twisted with pain.
[ترجمه ترگمان]The قوی بود؛ دستم از درد پیچ خورده بود
[ترجمه گوگل]رباینده قوی بود؛ بازوی من با درد پیچیده شده است

10. The hijacker said he preferred to die with his shoes on.
[ترجمه ترگمان]The گفت ترجیح می دهد که با کفش هایش بمیرد
[ترجمه گوگل]راننده گفت که ترجیح می دهد با کفش هایش بمیرد

11. I've never heard of a hijacker Ietting passengers deboard before.
[ترجمه ترگمان]من تا به حال اسم مسافران hijacker را نشنیده بودم
[ترجمه گوگل]من هرگز از یک هواپیمارباینده ندیده ام که قبلا مسافران مسافرت کرده است

12. The hijacker gave himself up to police, who are now questioning him.
[ترجمه ترگمان]The خود را به پلیس معرفی کرد که اکنون از او بازجویی می کنند
[ترجمه گوگل]ربایان خود را به پلیس فرستادند و اکنون او را مورد آزار و اذیت قرار می دهند

13. The hijacker said he wanted to communicate with the Pope.
[ترجمه ترگمان]The گفت که می خواهد با پاپ ارتباط برقرار کند
[ترجمه گوگل]رباینده گفت که می خواهد با پاپ ارتباط برقرار کند

14. We needed a credibIe hijacker who knew the pIane.
[ترجمه ترگمان]ما به یه credibIe احتیاج داشتیم که the رو می شناخته
[ترجمه گوگل]ما نیاز به یک hijacker credibIe که pIane را می دانستند

پیشنهاد کاربران

دزد هواپیما و ماشین

هواپیما ربا
رباینده

رباینده ی هواپیما

رباینده هر چیزی، کسی یا چیزی که اختیار چیز دیگری را در دست میگیرد


کلمات دیگر: