1. He's a Conservative to the core.
[ترجمه ترگمان]او یک محافظه کار است
[ترجمه گوگل]او محافظه کارانه به هسته است
2. The pear is rotten to the core.
[ترجمه ترگمان]گلابی به هسته فاسد شده
[ترجمه گوگل]گلابی به هسته فاسد شده است
3. He's a politician to the core .
[ترجمه ترگمان]او یک سیاست مدار است
[ترجمه گوگل]او یک سیاستمدار به هسته است
4. The system is rotten to the core.
[ترجمه ترگمان]این سیستم از هسته پوسیده است
[ترجمه گوگل]سیستم به هسته فاسد شده است
5. Students choose from optional subjects in addition to the core curriculum.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان علاوه بر برنامه درسی اصلی، از موضوعات اختیاری استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]دانشجویان علاوه بر برنامه درسی اصلی، از موضوعات اختیاری نیز انتخاب می شوند
6. The man's morals are rotten to the core.
[ترجمه ترگمان]اخلاق این مرد از هسته پوسیده است
[ترجمه گوگل]اخلاق انسان به هسته فاسد شده است
7. I was shocked to the core.
[ترجمه ترگمان]من شوکه شده بودم
[ترجمه گوگل]من به هسته شوکه شدم
8. The whole government is rotten to the core.
[ترجمه ترگمان]کل دولت از هسته پوسیده است
[ترجمه گوگل]کل دولت به هسته فاسد شده است
9. We want to get to the core of the problem.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم به هسته این مشکل برسیم
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم به مشکل اصلی برسیم
10. She was shaken to the core by the news.
[ترجمه ترگمان]او از شنیدن این خبر شوکه شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط خبرها به هسته متلاشی شد
11. Let's get to the core of the argument.
[ترجمه ترگمان]بیایید به مرکز بحث برسیم
[ترجمه گوگل]بیایید به هسته این بحث برسیم
12. He was a bureaucrat to the core.
[ترجمه ترگمان]اون یه مامور دولتی بود
[ترجمه گوگل]او بوروکرات هسته ای بود
13. Leonard was shaken to the core; he'd never seen or read anything like it.
[ترجمه ترگمان]لئونارد به هسته بدنش نفوذ کرده بود؛ هرگز ندیده بود چیزی شبیه این را بخواند
[ترجمه گوگل]لئونارد به هسته تکان داده شد؛ او هرگز چیزی را شبیه به آن دیده یا خواند
14. We didn't get to the core of the subject.
[ترجمه ترگمان]ما به مرکز این موضوع نرسیدیم
[ترجمه گوگل]ما به هسته موضوع رسیدیم