کلمه جو
صفحه اصلی

misquote


معنی : غلط نقل کردن، بد نقل کردن
معانی دیگر : اشتباه نقل قول کردن، بد بازگو کردن

انگلیسی به فارسی

غلط نقل کردن، بد نقل کردن


اشتباه، غلط نقل کردن، بد نقل کردن


انگلیسی به انگلیسی

• quote inaccurately, distort another person's words
if you misquote someone or what someone has said or written, you repeat inaccurately what they have said or written.

مترادف و متضاد

lie, distort


غلط نقل کردن (فعل)
misquote

بد نقل کردن (فعل)
misquote

Synonyms: adulterate, angle, beard, belie, build up, cloak, color, con, confuse, cover up, disguise, distort, dress, embellish, embroider, equivocate, exaggerate, falsify, garble, give snow job, mangle, mask, miscolor, misinterpret, misreport, misstate, overdraw, overstate, palter, pervert, phony up, pirate, prevaricate, promote, puff, skew, slant, snow, spread it on, stretch, take out of context, throw a curve, trump up, twist, warp


Antonyms: be forthright, be honest, explain


جملات نمونه

1. Many lines from Shakespeare's plays are misquoted and misapplied.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خطوط از نمایشنامه های شکسپیر به misquoted و misapplied گفته می شود
[ترجمه گوگل]بسیاری از خطوط از نمایشنامه های شکسپیر، اشتباه شده و به اشتباه اعمال می شوند

2. He is frequently misquoted in the press.
[ترجمه ترگمان]او مکررا در مطبوعات نقل می شود
[ترجمه گوگل]او اغلب در مطبوعات اشتباه می شود

3. Her promise was deliberately misquoted by her opponents, who then used it against her.
[ترجمه ترگمان]قولی که به او داده بود به عمد با مخالفان او برخورد می کرد و بعد از آن علیه او استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]وعده او عمدا توسط مخالفان او تعریف شده است، و سپس آن را در برابر او استفاده می شود

4. He repeated that he had been mis-quoted.
[ترجمه ترگمان]او تکرار کرد که او در حال نقل قول از خطا بوده است
[ترجمه گوگل]او تکرار کرد که او به اشتباه نقل مکان کرده است

5. The minister complained that the newspapers had misquoted him.
[ترجمه ترگمان]وزیر شکایت داشت که the به او گفته شده است
[ترجمه گوگل]وزیر شکایت کرد که روزنامه ها به او اشتباه کرده اند

6. He claimed that he had been misquoted and he threatened to sue the magazine for libel.
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد که he شده است و او تهدید کرده است که از این مجله به جرم افترا شکایت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که او به اشتباه نقل مکان کرده است و او تهدید کرده است که مجله را به خاطر تقصیر شکایت کند

7. You misquoted me/what I said.
[ترجمه ترگمان]تو به من گفتی که چی گفتم
[ترجمه گوگل]شما به من اشتباه کردید / آنچه گفتم

8. The senator claims to have been misquoted in the article.
[ترجمه ترگمان]این سناتور ادعا می کند که در این مقاله misquoted گفته شده است
[ترجمه گوگل]سناتور ادعا می کند که در این مقاله اشتباه شده است

9. Dr Hall said he had been misquoted in the press.
[ترجمه ترگمان]دکتر هال گفت که او در مطبوعات misquoted شده است
[ترجمه گوگل]دکتر هال گفت که در مطبوعات اشتباه شده است

10. The government speaker complained that the newspapers had misquoted him.
[ترجمه ترگمان]سخنگوی دولت شکایت داشت که این روزنامه به او گفته شده است
[ترجمه گوگل]سخنگوی دولت شکایت کرد که روزنامه ها او را به اشتباه نقل کرده اند

11. I explained that I wanted to avoid misquoting anyone.
[ترجمه ترگمان]من توضیح دادم که دلم می خواهد کسی را نبینم
[ترجمه گوگل]من توضیح دادم که می خواستم هر کسی را از اشتباه رد کنم

12. I suspect however that you have misquoted the number as the highest number I know is 5743
[ترجمه ترگمان]با این حال، گمان می کنم که شما شماره شما را به عنوان بالاترین عددی که من می شناسم گفته باشید
[ترجمه گوگل]با این حال، مشکوک است که شما این تعداد را به عنوان بالاترین شماره که 5743 را می شناسید اشتباه کرده اید

13. Apple Computer can't even claim a misquote.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر اپل حتی نمی تواند ادعا کند که یک کامپیوتر شخصی است
[ترجمه گوگل]اپل رایانه حتی نمیتواند ادعا کند

14. Did the Wall Street Journal misquote him? Please, please tell me the Wall Street Journal misquoted him.
[ترجمه ترگمان]ژورنال \"وال استریت\" بهش حمله کرده؟ خواهش می کنم، لطفا به من مجله \"وال استریت\" بگو
[ترجمه گوگل]آیا وال استریت ژورنال او را ناراحت کرد؟ لطفا لطفا به من بگویید وال استریت ژورنال او را رد کرد

پیشنهاد کاربران

اشتباه نقل و قول کردن


کلمات دیگر: