کلمه جو
صفحه اصلی

for free


(امریکا) رایگان، مجانی، به طور رایگان

انگلیسی به فارسی

رایگان


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: for no money; at no cost.

- When you buy ten cups of coffee, you get the next cup for free.
[ترجمه ترگمان] وقتی شما ۱۰ فنجان قهوه می خرید، فنجان بعدی را آزاد می گیرید
[ترجمه گوگل] وقتی شما ده فنجان قهوه را می خرید، فنجان بعدی را به صورت رایگان دریافت می کنید

• free of charge, at no cost

جملات نمونه

1. We might be able to get some plants for free.
[ترجمه ترگمان]شاید بتوانیم برخی از گیاهان را برای آزادی به دست آوریم
[ترجمه گوگل]ما ممکن است قادر به دریافت برخی از گیاهان به صورت رایگان

2. He offered to do the work for free.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که کار را مجانی انجام دهد
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد که کار را به صورت رایگان انجام دهد

3. I got this ticket for free from sb who didn't want it.
[ترجمه ترگمان]من این بلیط رو مجانی از sb گرفتم که اونو نمی خواست
[ترجمه گوگل]من این بلیط را رایگان از اسب که آن را نمی خواستم دریافت کردم

4. He was also a brilliant propagandist for free trade.
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک تبلیغ عالی برای تجارت آزاد بود
[ترجمه گوگل]او همچنین یک تبلیغگرای درخشان برای تجارت آزاد بود

5. He continued to crusade for free education for all.
[ترجمه ترگمان]او برای تحصیل رایگان به جنگ صلیبی ادامه داد
[ترجمه گوگل]او برای آموزش رایگان برای همه تلاش کرد

6. She considered free language lessons a fair exchange for free accommodation.
[ترجمه ترگمان]او درس های زبان آزاد را به عنوان یک تبادل منصفانه برای اقامت رایگان در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]او درسهای زبان آزاد را برای تبادل عادلانه برای مسکن آزاد در نظر گرفت

7. You can't expect people to work for free .
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید انتظار داشته باشید که مردم برای آزادی عمل کنند
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید انتظار داشته باشید که مردم به صورت رایگان کار کنند

8. Women's groups are calling for free contraception and abortion on demand.
[ترجمه ترگمان]گروه های زنان خواستار جلوگیری از بارداری و سقط جنین هستند
[ترجمه گوگل]گروه های زنان خواستار جلوگیری از بارداری آزاد و سقط جنین هستند

9. You can hardly expect her to do it for free.
[ترجمه ترگمان]تو به سختی می تونی انتظار داشته باشی که اون مجانی انجامش بده
[ترجمه گوگل]شما به سختی می توانید از او انتظار داشته باشید که آن را به صورت رایگان انجام دهید

10. People are crying out for free elections.
[ترجمه ترگمان]مردم برای انتخابات آزاد گریه می کنند
[ترجمه گوگل]مردم برای انتخابات آزاد گریه می کنند

11. I wasn't expecting you to do it for free.
[ترجمه ترگمان]من انتظار نداشتم که تو این کار رو مجانی انجام بدی
[ترجمه گوگل]من انتظار نداشتم که این را به صورت رایگان انجام دهم

12. He has spent his life campaigning for free trade unionism and free votes.
[ترجمه ترگمان]او برای اتحادیه اصناف آزاد و رای آزاد فعالیت انتخاباتی خود را گذرانده است
[ترجمه گوگل]او مبارزات زندگی خود را برای اتحادیه های کارگری آزاد و آراء آزاد صرف کرده است

13. This, of course, is essential for free movement to take place.
[ترجمه ترگمان]البته این امر برای انجام جنبش آزاد ضروری است
[ترجمه گوگل]البته این برای حرکت آزاد ضروری است

14. Some clubs allow members to use smaller vessels for free.
[ترجمه ترگمان]بعضی از انجمن ها به اعضا اجازه می دهند که از کشتی های کوچک برای آزادی استفاده کنند
[ترجمه گوگل]برخی از باشگاه ها اجازه می دهد که اعضا به صورت رایگان از کشتی های کوچک استفاده کنند

15. The metric equation for free fall is so that.
[ترجمه ترگمان]معادله متریک برای سقوط آزاد آن است
[ترجمه گوگل]معادله متریک برای سقوط آزاد به طوری که

پیشنهاد کاربران

رایگان، مجانی، مفتی، بدون هزینه


کلمات دیگر: