کلمه جو
صفحه اصلی

sexual assault

انگلیسی به فارسی

حمله جنسی


انگلیسی به انگلیسی

• performing a sexual act with a person without their prior consent (sexual offense), assaulting someone sexually

جملات نمونه

1. He was charged with sexual assault.
[ترجمه ترگمان]اون متهم به تجاوز جنسی شد
[ترجمه گوگل]او متهم به تجاوز جنسی شد

2. Brown will be sentenced for a series of sexual assaults.
[ترجمه ترگمان]Brown به خاطر یک سری حملات جنسی محکوم خواهد شد
[ترجمه گوگل]براون برای یک سری از تجاوز جنسی محکوم شده است

3. Leach was charged with sexual assault, which is a felony in Connecticut.
[ترجمه ترگمان]leach متهم به تجاوز جنسی بوده که در Connecticut جرم محسوب میشه
[ترجمه گوگل]لیچ به اتهام تجاوز جنسی به اتهام جنایت در کانکتیکات محکوم شد

4. There were no details of a sexual assault, only its aftermath.
[ترجمه ترگمان]هیچ جزئیاتی از یک تجاوز جنسی نبود، فقط عواقب آن
[ترجمه گوگل]جزئیات مربوط به یک حمله جنسی، تنها پس از آن وجود نداشت

5. The protest followed a meeting with county sexual assault victims'advocates.
[ترجمه ترگمان]این اعتراض پس از نشستی با طرفداران قربانیان تجاوز جنسی استان برگزار شد
[ترجمه گوگل]این اعتراض یک نشست با قربانیان قربانیان مجازات جنسی در این کشور برگزار شد

6. Security is missing and sexual assault is commonplace.
[ترجمه ترگمان]امنیت از دست رفته و تجاوز جنسی امری عادی است
[ترجمه گوگل]امنیت از دست رفته است و تجاوز جنسی شایع است

7. The defense's star witness is an Australian facing sexual assault charges at home.
[ترجمه ترگمان]شاهد ستاره دفاع، یک استرالیایی است که در خانه با اتهامات تجاوز جنسی روبرو است
[ترجمه گوگل]شاهد ستاره دفاع، اتهامات مربوط به اعتراض جنسی در استرالیا است

8. From the feuds with Shaquille, the sexual assault allegation -, to the trade demands.
[ترجمه ترگمان]از دشمنی های با شکیل، اتهام تجاوز جنسی، به خواسته های تجاری
[ترجمه گوگل]از طغیان با شوکی، ادعای تجاوز جنسی - به تقاضاهای تجاری

9. The body showed no signs of battery or sexual assault.
[ترجمه ترگمان]جسد هیچ نشانه ای از باتری یا تجاوز جنسی نشان نداد
[ترجمه گوگل]بدن هیچ نشانه ای از باتری یا تجاوز جنسی نداشت

10. Body scanners, sexual assault patdowns, censorship laws, seizure of property without even a notice (let alone a court order or conviction), even without doing or having done anything illegal.
[ترجمه ترگمان]اسکنرهای بدن، تجاوز جنسی، قوانین سانسور، توقیف اموال بدون توجه به حکم دادگاه (چه برسد به حکم دادگاه و یا محکومیت)، حتی بدون انجام کار غیر قانونی
[ترجمه گوگل]اسکنرهای بدن، تقلب های جنسی، قوانین سانسور، تصرف اموال بدون حتی اطلاع (به غیر از یک حکم دادگاه یا محکومیت) حتی بدون انجام یا انجام کاری غیرقانونی

11. The attack is one of a series of savage sexual assaults on women in the university area.
[ترجمه ترگمان]این حمله یکی از یک سری حملات وحشیانه جنسی به زنان در ناحیه دانشگاه است
[ترجمه گوگل]این حمله یکی از مجموعه ای از تجاوز جنسی وحشیانه به زنان در منطقه دانشگاهی است

12. Three admirals and a top Navy civilian will be cited for failing to act on reports of sexual assaults.
[ترجمه ترگمان]سه admirals و یک غیر نظامی ارشد نیروی دریایی به خاطر ناکامی در اقدام به گزارش ها مربوط به تجاوز جنسی ذکر خواهند شد
[ترجمه گوگل]سه ناو دریایی و یک غیرنظامی نیروی دریایی بالا برای عدم اجرای گزارش های مربوط به حملات جنسی اشاره می شود

13. Police have arrested a suspect in a series of killings and sexual assaults in the city.
[ترجمه ترگمان]پلیس یک مظنون را در یک سری از قتل ها و ضرب و شتم جنسی در شهر دستگیر کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس یک مظنون را در یک سری از قتل ها و مجازات های جنسی در شهر دستگیر کرده است

14. There's an unwritten code of silence when it comes to sexual assault in the military.
[ترجمه ترگمان]وقتی مربوط به تجاوز جنسی در ارتش می شود، یک رمز unwritten از سکوت وجود دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که به ارتکاب جرائم جنسی حمله می شود، یک رمز نویسی از سکوت وجود دارد

15. He conceded he was guilty of adultery, but he declared he was innocent of charges of felonious sexual assault.
[ترجمه ترگمان]اون قبول کرد که به خاطر خیانت به زنا گناهکاره، ولی اون گفت که بی گناه بوده
[ترجمه گوگل]او تصدیق کرد که مرتکب زنا شده است، اما وی اعلام کرده است که وی به اتهام تجاوز به جنایت جنایتکار بی گناه است

پیشنهاد کاربران

تعرض جنسی
( این عبارت، تنها تجاوز جنسی رو بیان نمیکنه بلکه هر نوع اقدام جنسی بدون رضایت فرد رو شامل میشه )

sexual assault ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: تعرض جنسی
تعریف: هر نوع تماس یا رفتار جنسی با کسی بدون رضایت او


کلمات دیگر: