1. detached retina
(پزشکی) شبکیه ی جدا شده
2. Images are projected onto the retina of the eye.
[ترجمه محمد عقیل فدائی] تصاویر بر روی شبکیه چشم نقش بندی می شوند.
[ترجمه ترگمان]تصاویر بر روی شبکیه چشم قرار داده می شوند
[ترجمه گوگل]تصاویر بر روی شبکیه چشم پیش بینی می شوند
3. Each input from the retina is 0 or
[ترجمه ترگمان]هر ورودی از شبکیه چشم ۰ یا
[ترجمه گوگل]هر ورودی از شبکیه 0 یا است
4. They are gathered together from all over the retina into a single bundle, which is the optic nerve for that eye.
[ترجمه محمد عقیل فدائی] آنها از سراسر شبکیه در یک رشته واحد که عصب نوری آن چشم باشد، جمع می شوند.
[ترجمه ترگمان]آن ها از تمام شبکیه که در یک بسته وجود دارد با هم جمع شده اند، که عصب بینایی آن چشم است
[ترجمه گوگل]آنها از همۀ شبکیه به یک بسته نرم افزاری جمع می شوند، که عصب بینایی برای آن چشم است
5. By and large, the retina only sends messages to the brain when the image on it changes.
[ترجمه محمد عقیل فدائی] به طور کلی، شبکیه فقط زمانی به مغز پیام می فرستد که تصویر تغیر کند.
[ترجمه ترگمان]در بزرگ و بزرگ، شبکیه تنها زمانی پیام را به مغز ارسال می کند که تصویر روی آن تغییر می کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، شبکیه تنها در هنگام تغییر تصویر بر روی مغز پیام می فرستد
6. The type of neuron found in the retina is shown in figure 2 as an example.
[ترجمه ترگمان]نوع نورون یافت شده در شبکیه چشم در شکل ۲ به عنوان مثال نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]نوع نورون موجود در شبکیه در مثال 2 نشان داده شده است
7. The cup becomes the retina, and the stalk connecting it to the brain the optic nerve.
[ترجمه ترگمان]فنجان به شبکیه چشم تبدیل می شود و ساقه آن را به عصب بینایی متصل می کند
[ترجمه گوگل]فنجان شبکیه می شود و ساقه آن را به مغز عصب بینایی می دهد
8. Each RAM chip treats its inputs from the retina as the address of one of its cells.
[ترجمه ترگمان]هر تراشه RAM ورودی خود را از شبکیه چشم به عنوان آدرس یکی از سلول های خود درمان می کند
[ترجمه گوگل]هر رم تراشه ورودی های خود را از شبکیه به عنوان آدرس یکی از سلول های آن پردازش می کند
9. Although a biopsy may be taken from the retina itself for evidence of the virus, this procedure involves risks.
[ترجمه ترگمان]با اینکه نمونه برداری ممکن است از شبکیه چشم به دلیل وجود ویروس گرفته شود، این روش شامل ریسک ها است
[ترجمه گوگل]اگر چه بیوپسی ممکن است از خود شبکیه برای شواهدی از ویروس گرفته شود، این روش شامل خطرات است
10. Optic nerves pass from the retina to the central cortex of the brain.
[ترجمه ترگمان]اعصاب Optic از شبکیه چشم به قشر مرکزی مغز منتقل می شوند
[ترجمه گوگل]اعصاب نوری از شبکیه به قشر مرکزی مغز منتقل می شود
11. This is an incurable condition of the retina which caused almost total blindness.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت غیرقابل درمان شبکیه است که تقریبا به کلی بی بصیرتی است
[ترجمه گوگل]این شرایط غیر قابل درمان شبکیه است که باعث تقریبا کوری تمام شد
12. A single photo-cell on the retina may be an input to several nodes.
[ترجمه ترگمان]یک سلول تک عکس در شبکیه چشم می تواند ورودی چندین نود باشد
[ترجمه گوگل]سلول تک عکس در شبکیه ممکن است ورودی به چندین گره باشد
13. Behind the retina lies the anterior chamber, filled with the aqueous humour.
[ترجمه ترگمان]در پشت شبکیه، اتاق جلویی با شوخ طبعی آبکی پر شده است
[ترجمه گوگل]پشت شبکیه چشم، اتاق قدامی پر از طنز آبی است
14. If a person is short - sighted, images are focused in front of their retina.
[ترجمه ترگمان]اگر فردی نزدیک بین است، تصاویر بر روی شبکیه چشم خود متمرکز هستند
[ترجمه گوگل]اگر فرد کوتاه باشد، تصاویر در مقابل شبکیه خود متمرکز می شوند
15. A two-layer perceptron can recognise convex areas on its retina.
[ترجمه ترگمان]یک پرسپترون دو لایه می تواند نواحی محدب را در شبکیه چشم تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]یک perceptron دو لایه می تواند مناطق محدب را در شبکیه خود تشخیص دهد