کلمه جو
صفحه اصلی

potter


معنی : کوزه گر، سفالگر، دیگ ساز، پرسه زدن
معانی دیگر : (انگلیس) رجوع شود به: putter، مزاحم شدن، مصدع شدن

انگلیسی به فارسی

کوزه گر، سفالگر، دیگ ساز، مزاحم شدن، مصدع شدن،پرسه زدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who makes pottery.

• one who makes ceramic objects from clay, one who makes pottery
loiter, move about slowly or aimlessly, putter
a potter is someone who makes pottery.
if you potter about or potter around, you pass the time in an unhurried way, doing pleasant things.

مترادف و متضاد

کوزه گر (اسم)
potter

سفالگر (اسم)
potter

دیگ ساز (اسم)
potter

پرسه زدن (فعل)
moon, ramble, prog, rove, roam, loaf, saunter, knock about, prowl, loiter about, potter

جملات نمونه

1. Every potter praises his own pot.
[ترجمه ترگمان]هر پاتر از دیگ خودش تعریف می کنه
[ترجمه گوگل]هر گلدان گلدان خود را ستایش می کند

2. PC Michael Potter attended the scene.
[ترجمه باران بخشنده] مایکل پاتر وارد صحنه می شود
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر شخصی مایکل پاتر در صحنه حاضر شد
[ترجمه گوگل]PC مایکل پاتر حضور در صحنه حضور داشت

3. She loves to potter in the garden.
[ترجمه ترگمان]او عاشق پاتر در باغ است
[ترجمه گوگل]او دوست دارد به potter در باغ

4. He loves to potter in the garden.
[ترجمه ترگمان]او عاشق پاتر در باغ است
[ترجمه گوگل]او دوست دارد به potter در باغ

5. As the wheel turned, the potter shaped and squeezed the lump of clay into a graceful shape.
[ترجمه باران بخشنده] با چرخش چرخ، کوزه گر، توده گل را بشکل زیبایی در میآورد
[ترجمه ترگمان]همان طور که چرخ می چرخید، پاتر شکل گل رس را به شکل زیبایی در می اورد
[ترجمه گوگل]همانطور که چرخ چرخانده شد، گلدان به صورت شکل ظریف و به شکل خمیده از خاک رس شکل گرفت

6. After her escape from prison, Claire Potter adopted the alias Margaret Smith.
[ترجمه ترگمان]پس از فرار او از زندان، کلیر پاتر نام مستعار مارگارت اسمیت را پذیرفت
[ترجمه گوگل]پس از فرار از زندان، کلر پاتر نام مستعار مارگارت اسمیت را پذیرفت

7. Potter gambled everything on his new play being a hit.
[ترجمه ترگمان]پاتر در بازی جدیدش همه چیز را به خطر انداخت
[ترجمه گوگل]پاتر همه چیز را در بازی جدیدش به وقوع پیوست

8. Every potter praises hit pot.
[ترجمه ترگمان]هر کوزه گر از یک قابلمه خوشش میاد
[ترجمه گوگل]هر گلدان گلدان را ستایش می کند

9. Potter is better known for his TV work.
[ترجمه ترگمان]پاتر برای کار تلویزیون او بهتر شناخته شده است
[ترجمه گوگل]پاتر بهتر است برای کار تلویزیون خود شناخته شده است

10. If Middlemass had spoken to Potter at 8:4 Potter was in the clear.
[ترجمه ترگمان]اگر Middlemass در ساعت ۸: ۴ با پاتر صحبت کرده بود، پاتر به وضوح دیده می شد
[ترجمه گوگل]اگر Middlemass به پاتر در 8 4 صحبت کرد 4 پاتر بود روشن است

11. At weekends he would potter around the garden.
[ترجمه ترگمان]در تعطیلات آخر هفته ها در اطراف باغ پرسه می زد
[ترجمه گوگل]در تعطیلات آخر هفته، در اطراف باغ پخته می شود

12. Is the new Harry Potter book out yet?
[ترجمه ترگمان]کتاب جدید هری پاتر هنوز نرسیده؟
[ترجمه گوگل]آیا هنوز کتاب جدید هری پاتر است؟

13. The books about Harry Potter are very popular now, both at home and abroad.
[ترجمه ترگمان]کتاب های هری پاتر هم در خانه و هم در خارج بسیار محبوب هستند
[ترجمه گوگل]کتابهای هری پاتر در حال حاضر بسیار محبوب هستند، هر دو در خانه و خارج از کشور

14. As the wheel turned, the potter shaped the clay.
[ترجمه ترگمان]همچنان که چرخ می چرخید، پاتر گل را شکل می داد
[ترجمه گوگل]همانطور که چرخ تبدیل شد، گلدان خاک رس را شکل داد

15. The potter carefully shaped the vase.
[ترجمه ترگمان]کوزه گر با دقت گلدان را شکل داد
[ترجمه گوگل]گلدان با دقت گلدان را شکل داد

last night, I was in a potter's workshop...

در کارگه کوزه‌گری بودم دوش...


پیشنهاد کاربران

پرسه زدن قدم زدن
I spent the afternoon pottering around the garden doing a few odd jobs.
من بعدازظهر تو باغ قدم زدم واسه انجام کمی کارهای پیش بینی نشده.

کوزه گر
He is the potter, and we are the clay. The clay does not say to the potter, "Why have you molded me like this?"
او ( خدا ) کوزه گر است و ما خاک رس هستیم. خاک رس به کوزه گر نمی گوید: چرا اینجوری منو ساختی.

فامیل هری پاتره

به معنای کوزه گر است
و فامیلی شخصیت اصلی فیلم هری پاتر


کلمات دیگر: