کلمه جو
صفحه اصلی

betty


اسم خاص مونث (رجوع شود به: elizabeth)

انگلیسی به فارسی

اسم خاص مونث (رجوع شود به: Elizabeth)


بتی


انگلیسی به انگلیسی

• female first name (form of elizabeth)
baked fruit dessert

جملات نمونه

1. Betty took a photograph of us.
[ترجمه ترگمان]بتی عکسی از ما گرفت
[ترجمه گوگل]بتی یک عکس از ما گرفت

2. Betty is as clever as her brother Tom.
[ترجمه ترگمان]بتی هم به باهوشی برادرش تام است
[ترجمه گوگل]بتی به عنوان برادرش تام باهوش است

3. Betty hunkered down on the floor.
[ترجمه ترگمان]بتی روی زمین نشست
[ترجمه گوگل]بتی در طبقه پایین قرار گرفت

4. She has a sister named Betty.
[ترجمه ترگمان]خواهری به اسم بتی دارد
[ترجمه گوگل]او یک خواهر به نام بتی دارد

5. Betty adores her grandchildren.
[ترجمه ترگمان]بتی نوه هایش را می پرستد
[ترجمه گوگل]بتی به نوه هایش احترام می گذارد

6. Betty raised the important question of who will be in charge.
[ترجمه ترگمان]بتی این سوال مهم را مطرح کرد که چه کسی مسئول است
[ترجمه گوگل]بتی مطرح کرد که چه کسی مسئول خواهد بود

7. Betty started as a shipping clerk at the clothes factory.
[ترجمه ترگمان]بتی به عنوان منشی کش تیرانی در کارخانه لباس ها شروع به کار کرد
[ترجمه گوگل]بتی به عنوان یک کارمند حمل و نقل در کارخانه لباس آغاز شد

8. Betty is a sedate girl.
[ترجمه ترگمان]بتی دختر sedate
[ترجمه گوگل]بتی یک دختر آرام است

9. Betty was lying on her side on the bed.
[ترجمه ترگمان]بتی کنار او روی تخت دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]بتی در کنار او روی تخت خواب بود

10. Betty had no idea what male chauvinism was.
[ترجمه ترگمان]بتی اصلا نمی دانست که در مورد تعصب مردانه چیست
[ترجمه گوگل]بتی نمیدانست که شوونیسم مرد چه بود

11. Betty Coward was the driving force behind the project.
[ترجمه ترگمان]بتی Coward نیروی محرک پشت این پروژه بود
[ترجمه گوگل]بتی کویارد نیروی محرکه پروژه بود

12. Betty Munn is the manager in succession to Edna Greenan.
[ترجمه ترگمان]بتی ری مدیر جانشین پروری to Greenan است
[ترجمه گوگل]بتی مون مدیر پس از ادنا گرین است

13. What was Betty getting at when she said she knew our secret?
[ترجمه ترگمان]بتی وقتی که می گفت راز ما را می داند، چه می شد؟
[ترجمه گوگل]وقتی بتی به او گفت ما راز ما را می دانست چه اتفاقی افتاد؟

14. Betty drank a mouthful of beer.
[ترجمه ترگمان]بتی جرعه ای آبجو نوشید
[ترجمه گوگل]بتی یک لقمه آبجو را خورد


کلمات دیگر: