کلمه جو
صفحه اصلی

beyond the sea


در آن سوی دریا(ها)، در ماورای بحار

انگلیسی به انگلیسی

• across the ocean, overseas

جملات نمونه

1. For many years he had lived beyond the seas.
[ترجمه ترگمان]سال ها در آن سوی دریاهای زندگی کرده بود
[ترجمه گوگل]برای چندین سال او بیش از دریاها زندگی کرده بود

2. Their power extends beyond the seas.
[ترجمه ترگمان]قدرت آن ها از دریاها فراتر می رود
[ترجمه گوگل]قدرت آنها فراتر از دریاها است

3. Man started to explore the se a beyond the sea he found other continents.
[ترجمه ترگمان]انسان شروع به کاوش در ماورای دریا کرد که قاره ها دیگر را پیدا کرد
[ترجمه گوگل]مرد شروع به کشف کردن دریای فراتر از دریای او یافت قاره های دیگر

4. For over ten years she has lived beyond the sea.
[ترجمه ترگمان]بیش از ده سال در آن سوی دریا زندگی می کند
[ترجمه گوگل]برای بیش از ده سال او فراتر از دریا زندگی کرده است

5. He has returned from beyond the sea.
[ترجمه ترگمان]از آن سوی دریا برگشته است
[ترجمه گوگل]او از دریای عقب برگشت

6. He has come from beyond the sea.
[ترجمه ترگمان]از آن سوی دریا آمده است
[ترجمه گوگل]او از بیرون از دریا آمده است

7. What if I have a family Somewhere beyond the sea?
[ترجمه ترگمان]اگه یه خانواده دیگه از دریا داشته باشم چی؟
[ترجمه گوگل]اگر من یک خانواده داشته باشم، جایی که فراتر از دریا است؟

8. What is beyond the sea?
[ترجمه ترگمان]پس دریا چیست؟
[ترجمه گوگل]فراتر از دریا چیست؟

9. Even in the Middle Ages only the most daring went to lands beyond the sea.
[ترجمه ترگمان]حتی در قرون وسطی، تنها the که در آن سوی دریا به سر می برد
[ترجمه گوگل]حتی در قرون وسطی تنها جسارتان به سرزمین های فراتر از دریا رفت


کلمات دیگر: