آواز مردمی، ترانه ی محلی، سرودتوده مردم
folk song
آواز مردمی، ترانه ی محلی، سرودتوده مردم
انگلیسی به فارسی
آواز مردمی، ترانهی محلی
ترانهی امروزی که به تقلید آواز مردمی ساخته شده باشد
آهنگ محلی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a piece of vocal folk music.
• (2) تعریف: a similar song that is written and performed by professional musicians.
• song originating from and passed down by the common people of a country or region
جملات نمونه
1. The new folk song caught on really quickly.
[ترجمه ترگمان]ترانه مردم جدید به سرعت گیر افتاد
[ترجمه گوگل]آهنگ های محلی جدید واقعا به سرعت گرفتار شد
[ترجمه گوگل]آهنگ های محلی جدید واقعا به سرعت گرفتار شد
2. She is humming a folk song that I never heard before.
[ترجمه ترگمان]او ترانه ای را زمزمه می کند که تا به حال نشنیده بودم
[ترجمه گوگل]او آواز عامیانه ای است که من هرگز از آن شنیده ام
[ترجمه گوگل]او آواز عامیانه ای است که من هرگز از آن شنیده ام
3. For an encore, he sang an unaccompanied folk song.
[ترجمه ترگمان]آواز می خواند و آواز می خواند
[ترجمه گوگل]برای یک مسابقه، او آواز محلی آواز خوانی را آواز خواند
[ترجمه گوگل]برای یک مسابقه، او آواز محلی آواز خوانی را آواز خواند
4. This survived only in an underground way in folk song, nursery rhymes, children's counting verses, and so on.
[ترجمه ترگمان]این زندگی فقط در یک راه زیرزمینی، با شعر کودکان، شعر کودکان، شعر و غیره باقی ماند
[ترجمه گوگل]این تنها در راه های زیرزمینی در آهنگ های محلی، مهدکودک ها، آیات شمارش کودکان و غیره زنده ماند
[ترجمه گوگل]این تنها در راه های زیرزمینی در آهنگ های محلی، مهدکودک ها، آیات شمارش کودکان و غیره زنده ماند
5. In Shes literature, folk song is its main parts.
[ترجمه ترگمان]در ادبیات او، آواز محلی بخش های اصلی آن است
[ترجمه گوگل]در ادبیات شئس، آهنگ قومی بخش اصلی آن است
[ترجمه گوگل]در ادبیات شئس، آهنگ قومی بخش اصلی آن است
6. Xia north folk song; Melody characteristics; Arethusa flower; Style characteristic; Sing on stage technique.
[ترجمه ترگمان]آواز محلی north؛ ویژگی های ملودی؛ گل Arethusa؛ مشخصه سبک؛ آواز روی تکنیک مرحله
[ترجمه گوگل]آهنگ قومی شمال Xia؛ ویژگی های ملودی؛ گل آرتسوس؛ ویژگی های سبک؛ تکنیک روی صحنه بخواب
[ترجمه گوگل]آهنگ قومی شمال Xia؛ ویژگی های ملودی؛ گل آرتسوس؛ ویژگی های سبک؛ تکنیک روی صحنه بخواب
7. Ancient folk song and long poem are the most representative works of Hmong Folk Literature.
[ترجمه ترگمان]ترانه مردمی باستان و شعر بلند، representative آثار ادبیات مردم بومی هستند
[ترجمه گوگل]ترانه های قومی باستانی و شعر طولانی نماینده ترین آثار ادبیات هومونگ است
[ترجمه گوگل]ترانه های قومی باستانی و شعر طولانی نماینده ترین آثار ادبیات هومونگ است
8. Yamyipo folk song includes mountain song, work song, long song, custom song and sutra praying.
[ترجمه ترگمان]آواز محلی Yamyipo شامل آهنگ کوهستان، آهنگ کار، ترانه بلند، آواز خوانی و نماز خواندن است
[ترجمه گوگل]آهنگ قومی Yamyipo شامل آهنگ کوه، آهنگ کار، آهنگ بلند، آهنگ های سفارشی و دعای سوترا
[ترجمه گوگل]آهنگ قومی Yamyipo شامل آهنگ کوه، آهنگ کار، آهنگ بلند، آهنگ های سفارشی و دعای سوترا
9. She sang a very melodious folk song too, didn't she?
[ترجمه ترگمان]او هم آهنگ بسیار دلنشینی را می خواند، مگر نه؟
[ترجمه گوگل]او نیز آواز بسیار عامیانه آواز خوانی را پخش کرد، آیا او نبود؟
[ترجمه گوگل]او نیز آواز بسیار عامیانه آواز خوانی را پخش کرد، آیا او نبود؟
10. If a long tone folk song is accompanied by morinhuur, there will be more unpretending, chipper, passionate, bold and unconstrained flavor of the grassland culture.
[ترجمه ترگمان]اگر یک آهنگ با آهنگ بلند با morinhuur همراه باشد، unpretending، chipper، پر شور و بدون قید و بدون قید و شرط و بدون قید و شرط و بدون قید و شرط در فرهنگ مرتع وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]اگر یک آهنگ بلند آواز محلی با مورینوور همراه باشد، عطر و طعم پررنگ تر، شفاف، پرشور، جسورانه و بدون محدودیت از فرهنگ علف های هرز وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]اگر یک آهنگ بلند آواز محلی با مورینوور همراه باشد، عطر و طعم پررنگ تر، شفاف، پرشور، جسورانه و بدون محدودیت از فرهنگ علف های هرز وجود خواهد داشت
11. As immateriality culture legacy bashan folk song should be passed and developed in the new times.
[ترجمه ترگمان]همانطور که فرهنگ immateriality میراث فرهنگی bashan را به ارث برده باید در زمان های جدید توسعه داده شود
[ترجمه گوگل]همانطور که میراث مادی فرهنگ میراث آواز bashan را باید در دوران جدید تصویب و توسعه داده شود
[ترجمه گوگل]همانطور که میراث مادی فرهنگ میراث آواز bashan را باید در دوران جدید تصویب و توسعه داده شود
12. Salt workers' work song, a style of folk song in south Sichuan, has distinctive artistic features and historic value.
[ترجمه ترگمان]ترانه کار کارگران سالت، سبک آواز مردمی در جنوب سیچوان، ویژگی های هنری متمایز و ارزش تاریخی دارد
[ترجمه گوگل]آهنگ کاری کارگران نمک، سبک آواز عامیانه در جنوب سیچوان، دارای ویژگی های هنری متمایز و ارزش تاریخی است
[ترجمه گوگل]آهنگ کاری کارگران نمک، سبک آواز عامیانه در جنوب سیچوان، دارای ویژگی های هنری متمایز و ارزش تاریخی است
13. She quavered an old folk song.
[ترجمه ترگمان]پیرزن با صدای لرزان یک تصنیف قدیمی قدیمی را صدا می کرد
[ترجمه گوگل]او آهنگ آواز قدیمی را با صدای بلند پخش کرد
[ترجمه گوگل]او آهنگ آواز قدیمی را با صدای بلند پخش کرد
14. This folk song was sung in a Scottish dialect.
[ترجمه ترگمان]این آواز محلی با لهجه اسکاتلندی خوانده شد
[ترجمه گوگل]این آهنگ عامیانه در یک گویش اسکاتلندی خوانده شد
[ترجمه گوگل]این آهنگ عامیانه در یک گویش اسکاتلندی خوانده شد
15. She begins to sing the folk song of Daur ethnic group.
[ترجمه ترگمان]او شروع به خواندن آواز دسته جمعی گروه قومی Daur می کند
[ترجمه گوگل]او شروع به آواز خواندن آهنگ های قومی گروه قومی داور می کند
[ترجمه گوگل]او شروع به آواز خواندن آهنگ های قومی گروه قومی داور می کند
کلمات دیگر: