زناشویی
aliveness
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• state of being alive
جملات نمونه
1. I suppose we were transfixed by this, the aliveness of activities taking place even as the little boy was dying.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، ما از این وضع مات و مبهوت شده بودیم، همان طور که پسر بچه در حال مرگ بود
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم ما توسط این منتقل شده بود، زندگی فعالیت هایی که حتی پسر بچه نیز در حال مرگ بود
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم ما توسط این منتقل شده بود، زندگی فعالیت هایی که حتی پسر بچه نیز در حال مرگ بود
2. I commit to my path. I choose aliveness and growth.
[ترجمه ترگمان]به راهم ادامه می دهم من aliveness و رشد را انتخاب می کنم
[ترجمه گوگل]من به مسیر من متعهم هستم من زندگی و رشد را انتخاب می کنم
[ترجمه گوگل]من به مسیر من متعهم هستم من زندگی و رشد را انتخاب می کنم
3. We are most brimming with aliveness when we are just about to gain a solid form.
[ترجمه ترگمان]زمانی که تنها می خواهیم یک شکل محکم به دست آوریم، با aliveness پر هستیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما در حال تبدیل شدن به یک فرم جامد هستیم، ما بیشتر از آنچه که هستیم، سربلند می شویم
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما در حال تبدیل شدن به یک فرم جامد هستیم، ما بیشتر از آنچه که هستیم، سربلند می شویم
4. I create money and abundance through joy aliveness and self - love.
[ترجمه ترگمان]من پول و فراوانی را از طریق شادی و عشق خود ایجاد می کنم
[ترجمه گوگل]من پول و فراوانی را از طریق تحسین و خوشبختی و عشق ورزیدن ایجاد می کنم
[ترجمه گوگل]من پول و فراوانی را از طریق تحسین و خوشبختی و عشق ورزیدن ایجاد می کنم
5. I choose beliefs that bring me aliveness and growth.
[ترجمه ترگمان]من باورهایی را انتخاب می کنم که باعث رشد و رشد من می شوند
[ترجمه گوگل]من باورهایی را به ارمغان می آورم که زندگی و رشد من را به من نشان می دهند
[ترجمه گوگل]من باورهایی را به ارمغان می آورم که زندگی و رشد من را به من نشان می دهند
6. I surround myself with things that reflect my aliveness and energy.
[ترجمه ترگمان]من خودم را با چیزهایی احاطه می کنم که منعکس کننده انرژی و انرژی من هستند
[ترجمه گوگل]من خودم را با چیزهایی که منحصر به فرد و انرژی من است نشان می دهند
[ترجمه گوگل]من خودم را با چیزهایی که منحصر به فرد و انرژی من است نشان می دهند
7. All my money is working for me to increase my abundance, joy, and aliveness.
[ترجمه ترگمان]تمام پولم برای من کار می کند تا به وفور، شادی، و aliveness افزایش یابد
[ترجمه گوگل]تمام پول من برای من برای افزایش فراوانی، شادی و خلوص من کار می کند
[ترجمه گوگل]تمام پول من برای من برای افزایش فراوانی، شادی و خلوص من کار می کند
8. He aims to choose the best and experience the most aliveness.
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد بهترین و بهترین تجربه را انتخاب کند
[ترجمه گوگل]او قصد دارد بهترین و بهترین تجربه را ببرد
[ترجمه گوگل]او قصد دارد بهترین و بهترین تجربه را ببرد
9. Certainly the concrete literalness of the enactments and their aliveness in the mind recall this early hypothesis.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که چارچوب بتونی of و aliveness آن ها در ذهن این فرضیه را به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]بدیهی است که این خطمشی بنیادین قوانین و حریم آنها در ذهن این فرضیه اولیه را به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]بدیهی است که این خطمشی بنیادین قوانین و حریم آنها در ذهن این فرضیه اولیه را به یاد می آورد
پیشنهاد کاربران
زندگی
زنده ماندن
آسایش و رفاه
زنده ماندن
آسایش و رفاه
سرزندگی
زندگی
کلمات دیگر: