کلمه جو
صفحه اصلی

folding chair

انگلیسی به فارسی

صندلی تاشو


انگلیسی به انگلیسی

• chair that can be folded together for easy storage and portability

جملات نمونه

1. Bingham reappears with a metal folding chair.
[ترجمه ترگمان]Bingham با یک صندلی تاشو فلزی باز شده
[ترجمه گوگل]بینگام با یک صندلی تاشو فلزی دوباره ظاهر می شود

2. Her doorman was perched on a folding chair, his attention largely given over to a supermarket tabloid.
[ترجمه ترگمان]دربان او روی یک صندلی تاشو نشسته بود و توجه او تا حد زیادی به یک روزنامه از سوپر مارکت داده شده بود
[ترجمه گوگل]نگهبان او بر روی یک صندلی تاشو قرار گرفته بود، توجه او به طرق مختلف به سوپرمارکت رسید

3. The small audience had begun to fidget on their rickety folded chairs.
[ترجمه ترگمان]تماشاچیان کوچک شروع به پرسه زدن روی صندلی های rickety کرده بودند
[ترجمه گوگل]مخاطبان کوچک در صندلی های شلوغ و پراکنده خود شروع کرده بودند

4. A wide circle of folding chairs dominated the room.
[ترجمه ترگمان]دور اتاق، دایره ای بزرگ از صندلی های تاشو پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]یک دایره گسترده ای از صندلی های تاشو تحت سلطه اتاق قرار گرفت

5. They sat on folding chairs around a plywood table, drinking brown beer until they had achieved a state of alcoholic bonhomie.
[ترجمه ترگمان]آن ها روی صندلی های تاشو در اطراف یک میز plywood نشسته بودند، آبجو قهوه ای می نوشیدند تا زمانی که به وضعیت of و bonhomie الکلی دست پیدا کردند
[ترجمه گوگل]آنها روی صندلی های تاشو در اطراف یک جدول تخته ای نشسته بودند و آب آشامیدنی قهوه ای را می خوردند تا زمانی که به یک بونومی الکلی بدست آورند

6. Wide lawns provide ample room for blankets and folding chairs.
[ترجمه ترگمان]چمن های وسیع فضای کافی برای پتوها و صندلی های تاشو فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]چمنزارهای وسیع برای پتو و صندلی تاشو فراهم می کنند

7. Lc 126 folding chair plscable namevessel datesail enable cover insurance.
[ترجمه ترگمان]lc ۱۲۶ صندلی تاشو plscable namevessel datesail را قادر می سازد تا بیمه را پوشش دهد
[ترجمه گوگل]Lc 126 صندلی تاشو Plscable namevessel datesai فعال کردن پوشش بیمه

8. He likes to bring the folding chair with him when he goes fishing.
[ترجمه ترگمان]دوست دارد وقتی به ماهیگیری می رود، صندلی تاشو را با خودش بیاورد
[ترجمه گوگل]او دوست دارد صندلی تاشو را با او در هنگام ماهیگیری به ارمغان بیاورد

9. Our company specializes in manufacturing chivari chair wood folding chair with advanced technique and good quality.
[ترجمه ترگمان]شرکت ما در ساخت صندلی تاشو از چوب chivari با تکنیک پیشرفته و کیفیت خوب تخصص دارد
[ترجمه گوگل]شرکت ما متخصص در تولید chivari صندلی صندلی تاشو صندلی با تکنیک پیشرفته و با کیفیت خوب است

10. He then lying on folding chair leisurely eating watermelon.
[ترجمه ترگمان]او روی یک صندلی تاشو دراز کشیده بود و با تنبلی هندوانه را می خورد
[ترجمه گوگل]او سپس در صندلی تاشو به آرامی در حال خوردن هندوانه دروغ می گوید

11. Folding Chair, Table, Hammock Airchair, Beach Chair, Camping Goods and Coolers. Furniture, Furniture Fittings and Fixtures.
[ترجمه ترگمان]صندلی گردان، جدول، Hammock Airchair، صندلی ساحلی، اردو زدن کالا و coolers اثاثیه، اثاثیه، اثاثیه، اسباب و اثاث
[ترجمه گوگل]صندلی تاشو، میز، صندلی حمام Hammock، صندلی ساحل، کالاهای کمپینگ و کولر مبلمان، مبلمان و اتصالات و مبلمان

12. An elementary school teacher sat on a folding chair behind a card table.
[ترجمه ترگمان]معلم مدرسه ابتدایی روی یک صندلی تاشو در پشت میز کارت نشسته بود
[ترجمه گوگل]معلم مدرسه ابتدایی روی یک صندلی تاشو پشت میز میز نشسته بود

13. We want to buy Folding Chair, Table, Hammock, Airchair, Beach Chair, Camping Goods and Coolers. Furniture, Furniture Fittings and Fixtures.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم صندلی Folding، جدول، Hammock، Airchair، صندلی ساحلی، اردو زدن کالا و coolers را خریداری کنیم اثاثیه، اثاثیه، اثاثیه، اسباب و اثاث
[ترجمه گوگل]ما میخواهیم صندلی تاشو، میز، حمام، صندلی هواکش، صندلی ساحل، کالاهای کمپینگ و کولرها را بخریم مبلمان، مبلمان و اتصالات و مبلمان

14. In the tiny room he took a seat among old ladies in a row of folding chairs.
[ترجمه ترگمان]در اتاق کوچک، در میان بانوان سالخورده، در ردیف صندلی های تاشو نشست
[ترجمه گوگل]در اتاق کوچک او در میان خانم های قدیمی در یک ردیف از صندلی های تاشو ایستاده بود


کلمات دیگر: