کلمه جو
صفحه اصلی

beyond doubt


بدون شک، بی شک، مطمئنا

انگلیسی به فارسی

فراتر از شک


انگلیسی به انگلیسی

• beyond question, undoubtable, cannot be doubted

جملات نمونه

1. Our study demonstrates beyond doubt that the play was written by Shakespeare.
[ترجمه ترگمان]مطالعه ما بدون شک نشان می دهد که نمایشنامه توسط شکسپیر نوشته شده است
[ترجمه گوگل]مطالعه ما نشان می دهد فراتر از شک و تردید است که بازی توسط شکسپیر نوشته شده است

2. The authenticity of the manuscript is beyond doubt.
[ترجمه ترگمان]صحت این دست نوشته بدون تردید است
[ترجمه گوگل]اعتبار این دستنوشته فراتر از شک و تردید است

3. The research showed beyond doubt that smoking contributes to heart disease.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق فراتر از شک بود که سیگار کشیدن به بیماری قلبی کمک می کند
[ترجمه گوگل]این تحقیق غیرممکن به نظر می رسد که مصرف سیگار باعث بیماری قلبی می شود

4. Ferdinand's second goal put the game beyond doubt.
[ترجمه ترگمان]هدف دوم فردیناند، بازی را فراتر از تردید گذاشت
[ترجمه گوگل]هدف دوم فردیناند این بازی را فراتر از شک و تردید قرار داد

5. The evidence proves beyond doubt that he is innocent.
[ترجمه ترگمان]شواهد نشون میده که اون بی گناهه
[ترجمه گوگل]شواهد نشان می دهد فراتر از شک و تردید است که او بی گناه است

6. The authenticity of the letter is beyond doubt.
[ترجمه ترگمان]صحت این نامه بدون تردید است
[ترجمه گوگل]اصالت این نامه فراتر از شک و تردید است

7. The authenticity of her story is beyond doubt.
[ترجمه ترگمان]صحت داستان او بیش از حد شک و تردید است
[ترجمه گوگل]اعتبار داستان او فراتر از شک و تردید است

8. A referendum showed beyond doubt that voters wanted independence.
[ترجمه ترگمان]یک رفراندوم پس از تردید نشان داد که رای دهندگان خواهان استقلال هستند
[ترجمه گوگل]یک رفراندوم غیرممکن شد که رای دهندگان خواستار استقلال بودند

9. If this could be proved beyond doubt, direct drilling would fit in well with the organic philosophy.
[ترجمه ترگمان]اگر بتوان این را بدون شک ثابت کرد، دریل کردن مستقیم متناسب با فلسفه ارگانیک بود
[ترجمه گوگل]اگر این امر غیر قابل اثبات باشد، حفاری مستقیم با فلسفه ی آلی مناسب خواهد بود

10. Geological evidence proves beyond doubt that it is three million years old.
[ترجمه ترگمان]یک مدرک زمین شناسی ثابت می کند که این سه میلیون سال دارد
[ترجمه گوگل]شواهد زمین شناسی بی تردید ثابت می کند که آن سه میلیون ساله است

11. Besides, we knew beyond doubt that she loved us dearly.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، ما می دانستیم که او ما را خیلی دوست دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ما بی تردید می دانستیم که او عاشق ما شده است

12. Yet his vigor and his presence are beyond doubt.
[ترجمه ترگمان]با این حال، قدرت و حضور او فراتر از تردید است
[ترجمه گوگل]با این حال، قدرت و حضور او فراتر از شک و تردید است

13. The last sentence takes it as established beyond doubt that the inherent bias in analysis is against issuing regulations.
[ترجمه ترگمان]آخرین جمله آن را بدون شک اثبات می کند که جانبداری ذاتی در تجزیه و تحلیل، مخالف صدور مقررات است
[ترجمه گوگل]آخرین جمله آن را فراتر از شک و تردید می گذارد که تعصب ذاتی در تجزیه و تحلیل علیه صدور مقررات است

14. However, Singh put the result beyond doubt by taking a single off the next delivery.
[ترجمه ترگمان]با این حال، سینگ بدون شک با گرفتن یک واحد از تحویل بعدی، این نتیجه را فراتر گذاشت
[ترجمه گوگل]با این حال، سینگ نتیجه را بدون شک با یک بار تحویل بعدی تحویل داد

15. But in the intervening period their triumph seemed beyond doubt or challenge.
[ترجمه ترگمان]اما در این زمان، پیروزی آن ها بدون شک و تردید به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]اما در دوره مداخله، پیروزی خود را فراتر از شک و یا به چالش کشیدند

پیشنهاد کاربران

غیر قابل انکار


کلمات دیگر: