• seize eagerly
grasp at
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Certainly if the job were offered me I'd grasp at the chance.
[ترجمه ترگمان]مسلما اگر این کار به من پیشنهاد می شد که این فرصت را به دست بیاورم
[ترجمه گوگل]مطمئنا اگر شغلی به من ارائه شود، من این شانس را درک می کنم
[ترجمه گوگل]مطمئنا اگر شغلی به من ارائه شود، من این شانس را درک می کنم
2. A businessman will grasp at any chance to make a profit.
[ترجمه ترگمان]یک تاجر از هر فرصتی برای کسب سود استفاده می کند
[ترجمه گوگل]یک تاجر میتواند هر فرصتی برای سود ایجاد کند
[ترجمه گوگل]یک تاجر میتواند هر فرصتی برای سود ایجاد کند
3. She was trying to grasp at something.
[ترجمه ترگمان]سعی می کرد چیزی را درک کند
[ترجمه گوگل]او سعی داشت چیزی را درک کند
[ترجمه گوگل]او سعی داشت چیزی را درک کند
4. I know that you'refloundering around, trying to grasp at any straw.
[ترجمه ترگمان]من می دانم که تو این اطراف پرسه می زنی و سعی می کنی هر کاه را به چنگ بیاوری
[ترجمه گوگل]من می دانم که شما در اطراف پرورش می دهید، در تلاش برای درک هر نی
[ترجمه گوگل]من می دانم که شما در اطراف پرورش می دهید، در تلاش برای درک هر نی
5. They grasp at each other with numbed fingers for the comfort of touch.
[ترجمه ترگمان]یکدیگر را با انگشتان بی حس خود به خاطر آرامش لمس می کنند
[ترجمه گوگل]آنها راحت لمس را با انگشتان محکم در آغوش می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها راحت لمس را با انگشتان محکم در آغوش می گیرند
6. But sometimes you grasp at straws.
[ترجمه ترگمان] ولی بعضی وقتا یه چیزی رو درک می کنی
[ترجمه گوگل]اما گاهی اوقات شما را در آغوش گرفتن می بیند
[ترجمه گوگل]اما گاهی اوقات شما را در آغوش گرفتن می بیند
7. They will grasp at every minor CME as proof of this theory.
[ترجمه ترگمان]آن ها به هر CME جزئی به عنوان اثباتی بر این نظریه دست خواهند یافت
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان مدرک این نظریه در هر CME جزئی درک خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان مدرک این نظریه در هر CME جزئی درک خواهند کرد
8. And promptly urged his ambition to grasp at eternal life.
[ترجمه ترگمان]و بی درنگ آرزوی او را بر آن داشت که به زندگی ابدی چنگ بزند
[ترجمه گوگل]و به سرعت از جاه طلبی خود برای فهمیدن در زندگی ابدی خواسته بود
[ترجمه گوگل]و به سرعت از جاه طلبی خود برای فهمیدن در زندگی ابدی خواسته بود
9. He will grasp at anything that may help him achieve fame.
[ترجمه ترگمان]او هر چیزی را که ممکن است به او در رسیدن به شهرت کمک کند درک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او به هر چیزی که ممکن است به او کمک کند شهرت را درک کند
[ترجمه گوگل]او به هر چیزی که ممکن است به او کمک کند شهرت را درک کند
10. It may be difficult to fully grasp at first reading.
[ترجمه ترگمان]ممکن است برای اولین بار خواندن را به طور کامل درک کنیم
[ترجمه گوگل]ممکن است در خواندن اول کاملا درک شود
[ترجمه گوگل]ممکن است در خواندن اول کاملا درک شود
11. It is too bold to grasp at one ideology without careful consideration.
[ترجمه ترگمان]آن قدر جسورانه است که بدون در نظر گرفتن یک ایدیولوژی تنها یک ایدیولوژی را درک کند
[ترجمه گوگل]برای درک ایدئولوژی بدون در نظر گرفتن دقیق، بیش از حد دشوار است
[ترجمه گوگل]برای درک ایدئولوژی بدون در نظر گرفتن دقیق، بیش از حد دشوار است
12. Willing to grasp at any thread of hope, Naaman made the long trip to Israel.
[ترجمه ترگمان]راغب به راغب کردن هر رشته از امید، سفر طولانی به اسرائیل بود
[ترجمه گوگل]نعمان مایل به درک هر موضوعی از امید، سفر طولانی به اسرائیل را انجام داد
[ترجمه گوگل]نعمان مایل به درک هر موضوعی از امید، سفر طولانی به اسرائیل را انجام داد
13. He will grasp at anything that might help him achieve fame.
[ترجمه ترگمان]او هر چیزی را که ممکن است به او در رسیدن به شهرت کمک کند درک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او در هر چیزی که ممکن است به او کمک کند شهرت را درک کند
[ترجمه گوگل]او در هر چیزی که ممکن است به او کمک کند شهرت را درک کند
14. In the critical moments, many people will grasp at a straw.
[ترجمه ترگمان]در لحظات بحرانی، بسیاری از مردم مشتی کاه به چنگ خواهند آورد
[ترجمه گوگل]در لحظات بحرانی، بسیاری از مردم یک کاه را درک می کنند
[ترجمه گوگل]در لحظات بحرانی، بسیاری از مردم یک کاه را درک می کنند
15. Eg . Don't grasp at the delicate branch, or you may break it.
[ترجمه ترگمان]Eg به شاخه نازک چنگ نزن، وگرنه می توانی آن را بشکنی
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال در شاخه ظریف درک نکنید، یا ممکن است آن را شکستن
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال در شاخه ظریف درک نکنید، یا ممکن است آن را شکستن
پیشنهاد کاربران
متوسل شدن به چیزی
کلمات دیگر: